بازگشت

صيانه


در کتاب خصائص فاطميه آمده است: در دولت مهدي (عج) سيزده زن براي معالجه زخميان، زنده گشته، به دنيا بازمي گردند که يکي از آنان صيانه است که همسر حزقيل و آرايشگر دختر فرعون بوده است و شوهرش حزقيل پسر عموي فرعون و گنجينه دار وي بوده است و به گفته او، حزقيل، مؤمن خاندان فرعون است و به پيامبر زمانش، موسي (ع)، ايمان آورد. [1] .

پيامبر (ص) فرمود: «در شب معراج، در سير بين مکه معظمه و مسجد اقصي، ناگهان بوي خوشي به مشامم رسيد که هرگز مانند آن را نبوييده ام. از جبرئيل پرسيدم که اين بوي خوش چيست؟ گفت: اي رسول خدا (ص)! همسر حزقيل به حضرت موسي بن عمران ايمان آورده بود وايمان خود را پنهان مي کرد. عمل او آرايشگري در حرمسراي فرعون بود. روزي مشغول آرايش دختر فرعون بود که ناگهان شانه از دست او افتاد و بي اختيار گفت: «بسم اللَّه». دختر فرعون گفت: آيا پدر مرا ستايش مي کني؟ گفت: نه؛ بلکه آن کسي را ستايش مي کنم که پدر تو را آفريده است و او را از بين خواهد برد. دختر فرعون شتابان نزد پدرش رفت و گفت: زني که در خانه ما آرايشگر است، به موسي ايمان دارد. فرعون او را احضار کرد و به او گفت: مگر به خدايي من اعتراف نداري؟ صيانه گفت: هرگز، من از خداي حقيقي دست نمي کشم و تو را پرستش نمي کنم. فرعون دستور داد، تنور مسي را برافروختند و چون آن تنور سرخ شد، دستور داد همه بچه هاي آن زن را در حضور او در آتش انداختند.

زماني که خواستند بچه شيرخوارش را که در بغل داشت، بگيرند و در آتش افکنند، صيانه منقلب شد و خواست که با زبان از دين اظهار برائت و بيزاري کند که ناگاه به امر خدا، آن کودک به سخن آمد و گفت: اصبري يا أُماه إِنَّک علي الحق؛ اي مادر صبر کن که تو راه حق را مي پيمايي. فرعونيان آن زن و بچه شيرخوارش را نيز در آتش افکندند و سوزاندند و خاکسترشان را در اين زمين ريختند و تا روز قيامت اين بوي خوش، از اين زمين استشمام مي شود...». [2] .

او از زناني است که زنده مي شود و به دنيا باز مي گردد و در رکاب حضرت مهدي (عج) انجام وظيفه مي کند.


پاورقي

[1] رياحين الشريعه، ج 5، ص 153؛ خصائص فاطميه، ص 343.

[2] منهاج الدموع، ص 93.