فساد اخلاقي
هرگونه انحراف وفسادي ممکن است به گونه اي قابل تحمّل باشد، جز فساد جنسي که براي انسان هاي غيرتمند و شرافتمند، بسيار ناگوار و غيرقابل تحمّل است. از انحراف هاي بسيار زشت و خطرناکي که جامعه پيش از ظهور امام زمان (عج) به آن گرفتار مي شود، بي امنيتي خانوادگي و ناموسي است.
در آن روزگار، فساد و بي بند و باري اخلاقي، به طور گسترده اي گسترش مي يابد. قبح و زشتي کردارهاي حيواني گروهي انسان نما، بر اثر گسترش فساد وتکرار آن از بين مي رود و حالت عادي و طبيعي به خود مي گيرد. فساد چنان فراگير مي شود که کم تر کسي مي تواند و يا مي خواهد از آن جلوگيري کند.
جشن هاي دو هزار و پانصد ساله سلطنتي در سال 1350 شمسي و در زمان سلطنت محمدرضا پهلوي، با عنوان جشن هنر شيراز که در آن صحنه هاي بسيار زشتي از زندگي حيواني نمايش داده شد، اعتراض و خشم جامعه اسلامي ايران را برانگيخت؛ ولي در روزگار پيش از ظهور، خبري از اين اعترض ها نيست و تنها اعتراض، اين است که چرا در وسط چهارراه ها چنين اعمال زشتي صورت مي گيرد. اين بالاترين نهي از منکري است که انجام مي شود و چنين شخصي، عابدترين فرد زمان خود است.
اينک نظري به روايات مي افکنيم تا عمق فاجعه از بين رفتن ارزش هاي اسلامي و گسترش فساد در آن روزگار را درک کنيم. رسول خدا (ص) مي فرمايد: «قيامت بر پا نمي شود تا آن که زني را در روز روشن و به طور آشکار (و در پيش روي همگان از چنگ صاحبش) گرفته، در وسط راه به او تعدّي کنند؛ ولي احدي اين کار را نکوهش نکند و از آن جلوگيري ننمايد. بهترين آن مردم، کسي است که مي گويد: اي کاش کمي از وسط راه کنار مي رفتي و کارت را انجام مي دادي». [1] .
هم چنين حضرت مي فرمايد: «سوگند به آن که جان محمد (ص) در دست اوست، اين امّت از بين نمي روند تا آن که مرد بر سر راه زنان مي ايستد (و چون شير درنده) به آن تجاوز مي کند. بهترين آن مردم، کسي است که مي گويد: اي کاش او را پشت اين ديوار پنهان مي کردي و در ملأ عام، اين عمل را انجام نمي دادي». [2] .
در بياني ديگر مي فرمايد: «آن مردمان چون حيوانات، در وسط راه بر هم مي شورند و با هم مي ستيزند و آن گاه يکي از آنان به مادر، خواهر و دختر او در وسط راه و در حضور همگان تجاوز مي کند، سپس آنان را در معرض تعدّي ديگران قرار مي دهد و يکي پس از ديگري عمل زشت را انجام مي دهند؛ ولي کسي اين کردار زشت را نکوهش نمي کند و تغيير نمي دهد. بهترين آنان کسي است که مي گويد: اگر از جاده و از نظر مردم دور مي شديد، بهتر بود». [3] .
پاورقي
[1] ر.ک: تفسير قمي، ج 2، ص 340؛ کمال الدين، ج 2، ص 465؛ تفسير صافي، ج 5، ص 99؛ نورالثقلين، ج 5، ص 175؛ اثبات الهداة، ج 3، ص 553؛ کشف الغمّه، ج 3، ص 280؛ شافعي، البيان، ص 528؛ الصواعق المحرقه، ص 162.
براي بررسي واژه هاي يوم الظهور، يوم الکرّه و يوم القيامه به تفسير الميزان، ج 2، ص 108 رجوع کنيد.
[2] عقد الدرر، ص 333؛ حاکم، مستدرک، ج 4، ص 495.
[3] المعجم الکبير، ج 9، ص 119؛ فردوس الاخبار، ج 5، ص 91؛ مجمع الزوائد، ج 7، ص 217.