بازگشت

پايتخت حکومت


ابوبصير مي گويد: امام صادق (ع) فرمود: «اي ابا محمد! گويا مي بينم که قائم آل محمد با خانواده اش در مسجد سهله فرود آمده است». گفتم: آيا خانه او مسجد سهله است؟ فرمود: «آري؛ همان جا که منزلگاه ادريس پيامبر بوده است و هيچ پيامبري برانگيخته نشده، مگر آن که در آن مسجد نماز گزارده است. کسي که در آن اقامت کند، مانند کسي است که در خيمه رسول خدا (ص) بوده است. هيچ مرد و زن مؤمني نيست، مگر آن که دلش به سوي آن مسجد است. هر شب و روزي که مي گذرد، فرشتگان الهي به آن مسجد پناه مي برند و خدا را مي پرستند. اي ابا محمد! اگر من هم نزديک شما بودم، هيچ نمازي را جز در آن مسجد به جا نمي آوردم.

آن گاه که قائم ما قيام کند، خداوند انتقام رسولش و همه ما را از دشمنان خواهد گرفت». [1] .

امام صادق (ع) از مسجد سهله ياد کرد و فرمود: «آن خانه صاحب ما (حضرت مهدي) است؛ زماني که با خاندانش در آن جا سکونت گزيند». [2] .

امام باقر (ع) مي فرمايد: «مهدي (عج) قيام مي کند و به سوي کوفه مي رود و منزلش را آن جا قرار مي دهد». [3] .

نيز آن حضرت مي فرمايد: «هنگامي که قائم ما قيام کند و به کوفه برود، هيچ مؤمني نيست، مگر آن که در آن شهر در کنار مهدي (عج) سکونت مي گزيند يا به آن شهر مي آيد». [4] .

حضرت امير (ع) در اين باره مي فرمايد: «روزگاري فرا رسد که اين جا (مسجد کوفه) نمازگاه و مصلاي مهدي (عج) گردد». [5] .

ابوبکر حضرمي مي گويد: به امام باقر (ع) يا به امام صادق (ع) گفتم: کدام سرزمين پس از حرم خدا و حرم پيامبرش با فضيلت تر است؟ فرمود: «اي ابابکر! سرزمين کوفه که جايگاه پاکي است و در آن مسجد سهله قرار دارد و مسجدي که همه پيامبران در آن نماز خوانده اند و از آن جا عدالت الهي پديدار مي گردد و قائم خداوند و قيام کنندگان پس از او از همان جا خواهند بود. آن جا جايگاه پيامبران و جانشينان صالح آنان است». [6] .

محمدبن فضيل مي گويد: قيامت بر پا نمي شود تا اين که همه مؤمنان در کوفه گردآيند. [7] .

رسول خدا (ص) مي فرمايد: «حضرت مهدي (عج) نُه يا ده سال حکومت مي کند و خوشبخت ترين مردم نسبت به او مردم کوفه هستند». [8] .

از مجموع روايات چنين فهميده مي شود که شهر کوفه پايگاه اصلي فعاليّت ها و مرکز فرمانروايي امام زمان (عج) است.


پاورقي

[1] کافي، ج 3، ص 495؛ کامل الزيارات، ص 30؛ راوندي، قصص الانبياء، ص 80؛ التهذيب، ج 6، ص 31؛ اثبات الهداة، ج 3، ص 583؛ وسائل الشيعه، ج 3، ص 524؛ بحارالانوار، ج 52، ص 317، 376؛ مستدرک الوسائل، ج 3، ص 414.

[2] کافي، ج 3، ص 495؛ ارشاد، ص 362؛ التهذيب، ج 3، ص 252؛ طوسي، غيبة، ص 282؛ وسائل الشيعه، ج 3، ص 532؛ بحارالانوار، ج 52، ص 331؛ ملاذ الاخيار، ج 5، ص 475.

[3] راوندي، قصص الانبياء، ص 80؛ بحارالانوار، ج 52، ص 225.

[4] بحارالانوار، ج 52، ص 385؛ طوسي، غيبة، ص 275 با اندکي تفاوت.

[5] روضة الواعظين، ج 2، ص 337؛ اثبات الهداة، ج 3، ص 452.

[6] کامل الزيارات، ص 30؛ مستدرک الوسائل، ج 3، ص 416.

[7] طوسي، غيبة، ص 273؛ بحارالانوار، ج 52، ص 330.

[8] فضل الکوفه، ص 25؛ اثبات الهداة، ج 3، ص 609؛ حلية الابرار، ج 2، ص 719؛ اعيان الشيعه، ج 2، ص 51.