بازگشت

جابلقا و جابرسا


امام صادق (ع) مي فرمايد: «خداوند در شرق زمين، شهري به نام جابلقا دارد که داراي دوازده هزار در از طلاست. فاصله هر دري از ديگري، يک فرسنگ است. بر روي هر يک از درها بُرجي وجود دارد که يک لشکر دوازده هزار نفري را در خود جاي داده است. آنان تجهيزات، سلاح و شمشير خود را آماده کرده اند و منتظر ظهور حضرت قائم مي باشند. نيز خداوند شهري را در غرب زمين به نام جابرسا (با همان خصوصيات) دارد و من حجّت خدا بر آنان هستم». [1] .

روايات متعدّد ديگري نيز بر اين که شهرها و سرزمين هاي ديگري در جهان وجود دارد که هرگز مردم آن، خدا را معصيت نمي کنند. براي آگاهي بيشتر به جلد 54 کتاب بحارالانوار رجوع کنيد.

از مجموع اين روايات فهميده مي شود که حضرت مهدي (عج) در سراسر جهان لشکريان و پايگاه هايي به طور آماده دارد که به هنگام ظهور، وارد پيکار مي شوند؛ ولي از برخي روايات فهميده مي شود که آنان سال ها پيش، از دنيا رفته اند و براي ياري حضرتش، خداوند آنان را دوبار زنده کرده، به دنيا باز مي گرداند و آنان رجعت مي کنند. [2] .

امام صادق (ع) مي فرمايد: «نجم فرزند اعين از کساني است که در رجعت (دوباره زنده شده) جهاد مي کند». [3] نيز درباره حمران و ميسر مي فرمايد: «گويا حمران بن اعين و ميسربن عبدالعزيز را مي بينم که شمشير به دست گرفته، بين صفا و مروه (در کعبه) براي مردم خطبه مي خوانند». [4] .

آية اللَّه خوئي در معجم الرجال الحديث، «يخبطان الناس» را به زدن با شمشير تفسيرمي کند.

هم چنين امام صادق (ع) به داود [5] رقّي نگاه کرد و فرمود: «هر کس که مي خواهد مردي از ياران حضرت قائم را ببيند، به اين مرد بنگرد. (يعني اين مرد از ياران حضرت است که دوباره زنده خواهد شد)». [6] .


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 54، ص 334 و ج 26، ص 47.

[2] شيعه بر اين عقيده است که در همين دنيا و پس از ظهور حضرت مهدي (عج) امامان معصوم و گروهي از مؤمنان و گروهي از کافران دوباره زنده مي شوند و به دنيا باز مي گردند. در اين باره ده ها روايت وارد شده است. مرحوم آية اللَّه والد (ره) در جلد دوم الشيعه و الرجعه به گستردگي در اين باره سخن گفته است. اخيراً اين کتاب رإ؛غ غ حجة الاسلام ميرشاولد به نام ستاره درخشان ترجمه و منتشر کرده است و از اين جانب نيز پانزده سال پيش جزوه اي به نام رجعت از نظر شيعه منتشر شده است که با استفاده از نوشته ها و سخنان مرحوم والدم مي باشد.

[3] الايقاظ من الهجعه، ص 269.

[4] کشي، رجال، ص 402؛ الخلاصه، ص 98؛ قهبائي، رجال، ج 2، ص 289؛ الايقاظ، ص 284؛ بحارالانوار، ج 54، ص 4؛ معجم رجال الحديث، ج 6، ص 259.

[5] درباره موثق بودن داود، علماي رجال بحث هاي گسترده اي کرده اند. برخي اين روايت را ضعيف شمرده و بعضي آن را موثق دانسته اند. روايت ديگري از امام صادق (ع) نقل شده که فرموده است: «منزلت و مقام داود نزد من، همانند موقعيت مقداد نزد پيامبر (ص) است». تنقيح المقال، ج 2، ص 414.

[6] الايقاظ، ص 264.