بازگشت

قدرت تکبير


کعب درباره گشودن شهر قسطنطنيه به دست مهدي (عج) مي گويد: حضرت، پرچم را به زمين فرو مي برد و به سوي آب مي رود تا براي نماز صبح وضو بگيرد؛ آب از حضرت دور مي شود. امام (ع) پرچم را بر مي دارد و به دنبال آب حرکت مي کند تا آن که از آن ناحيه مي گذرد. آن گاه پرچم را در زمين فرو مي برد و سپاهيان را فرا مي خواند و مي فرمايد: «اي مردم! خداوند دريا را براي شما شکافت؛ هم چنان که آن را براي بني اسرائيل شکافت». پس سپاهيان از دريا مي گذرند و رو به روي شهر قسطنطنيه قرار مي گيرند. سپاهيان نداي تکبير سر مي دهند و ديوارهاي شهر به لرزه درمي آيد.

بار ديگر تکبير مي گويند و دوباره ديوارها مي لرزد. بار سوم که صدا به تکبير بلند مي کنند، ديوارهايي که ميان دوازده بُرج مراقبت هستند، فرو مي ريزند. [1] .

رسول خدا (ص) مي فرمايد: «... حضرت مهدي (عج) جلوي قسطنطنيه فرود مي آيد. در آن روزگار، آن دژ، هفت ديوار دارد. حضرت هفت تکبير مي گويد و ديوارها فرو مي ريزد و با کشتن تعداد بسياري از روميان، آن جا به تصرف حضرت مهدي (عج) در مي آيد و گروهي نيز به اسلام رو مي آورند». [2] .

اميرمؤمنان (ع) در اين زمينه مي فرمايد: «... سپس حضرت مهدي و يارانش به حرکت خود ادامه مي دهند و بر هيچ دژي از دژهاي روميان نمي گذرند، مگر آن که با گفتن «لا إله إلّا اللَّه» ديوارهاي آن فرو مي ريزد تا آن که در نزديکي شهر قسطنطنيه فرود مي آيند. در آن جا چند تکبير مي گويند و ناگهان خليجي که در مجاورت آن شهر است، خشک مي شود و آب هايش در زمين فرو مي رود و ديوارهاي شهر نيز فرو مي ريزد. از آن جا به سوي شهر روميه حرکت مي کنند و چون به آن جا مي رسند، مسلمانان سه تکبير مي گويند و شهر چون رمل و شن نرم - که در برابر تند بادها قرار گرفته باشد - از هم مي پاشد». [3] .

نيز آن حضرت مي فرمايد: «... مهدي (عج) به پيش روي خود ادامه مي دهد تا اين که به يکي از شهرهاي مشرف به دريا مي رسد. لشکريان حضرت تکبير سر مي دهند و در پي آن ديوارهاي شهر از هم گسيخته شده، فرو مي ريزند». [4] .


پاورقي

[1] عقد الدرر، ص 138.

[2] العلل المتناهيه، ج 2، ص 855؛ عقد الدرر، ص 180.

[3] عقد الدرر، ص 139.

[4] الشيعة و الرجعه، ج 1، ص 161.