مولاي وقفت في زيارتک موقف الخاطئين النادمين، الخائفين من عقا
مَولايَ وَقَفتُ في زيارتک مَوقف الخاطئين النّادمين، الخائفينَ مِن عِقابِ رَبّ العالَمينَ وَقَدِ اتکلتُ عَلي شفاعَتِکَ و رجوت بموالاتک و شفاعتک محو ذنوبي و ستر عيوبي و مغفره زللي فکن لِوَليّکَ يا مولاي عند تحقيق اَمَلِهِ واسئَلِ اللّه غفران زَلَلِهِ فقد تَعَلقَ بِحَبلک وتمسک بولايتک و تبَرءَ من اَعدائک.
مولاي من، ايستادهام براي زيارت تو؛ همانند ايستادن خطاکاران پشيمان و ترسان از کيفر پروردگار جهانيان، من تکيه زدهام بر شفاعت تو و اميد بستهام به دوستي و اطاعت تو و اين که شفاعت تو گناهانم را نابود کند و عيبها و زشتيهايم را بپوشاند و لغزشهايم را بيامرزد. پس تو اي مولاي من! دوستت را به آرزويش برسان و از خدا آمرزش خطاهايش را بخواه که او به رشته ولايت و محبّت تو چنگ زده و از دشمنانت بيزاري جسته است.
در زيارت جامعه کبيره ميخوانيم:
يا وَلي اللّهِ اِن بَيني وَ بَينَ اللّهِ ذُنُوباً لا يأتي عليها رضاکم فَبِحَقٍّ مَنِ ائتَمَنَکُم عَلي سِرٍّهِ وَ استَرعاکُم اَمرَ خَلقِهِ وَ قَرَنَ طاعَتَکُم بِطاعَتِهِ لمّا استَوهبتم ذُنوُبي وَ کُنتُم شُفعائي.
اي وليّ خدا: من مرتکب گناهاني شدهام که اين گناهان ميان من و خداوند فاصله انداخته و رابطهِ بندگي من با او را قطع کرده است و جز خشنودي و شفاعت شما از ما شيعيان، چيز ديگري نميتواند آن گناهان را از بين ببرد. پس شما را سوگند ميدهم به حقّ کسي که شما را امانتدارِ راز خويش قرار داد، نيز سوگند ميدهم شما را به حقّ کسي که امر مخلوقاتش را به شما واگذار کرد؛ يعني شما را امام و راهنماي مردم قرار داد، سوگند ميدهم شما را به کسي که اطاعت از شما را بر مردم واجب کرده و آن را در رديف اطاعت از خود ذکر کرده است. آن جا که فرمود:
(اَطيعواللّه وَ اطيعُوا الرسُولَ وَاولِي الاَمرِ مِنکُم).
اطاعت کنيد خدا را و اطاعت کنيد پيامبر خدا و صاحبان امر را.
در دعاي توسل ميخوانيم:
اِنّا تَوَجهنا وَ استَشفَعنا وَ تَوَسلنا بِکَ اِلَي اللّه.
ما با تو جهت يابي ميکنيم و با همراهي تو به وسيله تو سوي او راهي ميشويم و تمامي پستيها و آلودِگيها را به کناره ميافکنيم.