بازگشت

السلام عليک يا خليفة الله


سلام ما ريشه در تسليم به «معرفت»، «محبت» و «اطاعت» از جانشين و نماينده خدا دارد. اين سلام، زبان و ادبيات جريان دار ما، در اين سه حيطه است و نمايان گر «شناخت»، «عمل» و «عشق» ما به نماينده خدا است. سلام ما، بازخواني انس و ارتباط با او و کوششي براي جلب نظر او و تقرّب به درگاه او است. ما خود را به شط جاري عنايت «خليفة الله» مي سپاريم تا آن کند که مي پسندد.

اين «خليفة الله» است که بر تمام راه ها آگاه است؛ يعني، «قدر»، «استمرار» و «ارتباط» انسان را در کل هستي مي داند و براساس آن، محاسبات، جايگاه و حرکات ما را رهبري مي کند. او راه را به ما نشان مي دهد تا همراه و هماهنگ با نظام حاکم بر هستي به راه افتيم و از «رشد و هدايت» برخوردار شويم.

سلام ما بر «خليفة الله» اي است که جانشين پدران گرامي خود است. آنان، همگي هدايت گران رشد و شکوفايي بشر بوده اند و يار سفر کرده ما، جانشين اين هدايت گران فرزانه است.

«عبدالله بن سنان» گويد: از حضرت صادق عليه السلام درباره قول خداوند «وعد الله الذين آمنوا منکم و عملوا الصالحات ليستخلفنّهم في الارض...» پرسيدم؛ حضرت فرمود: «مقصود از آيه، ما ائمه هستيم». جعفري گويد از امام کاظم عليه السلام شنيدم که مي فرمود: «ائمه عليهم السلام جانشينان و خلفاي خداوند در روي زمين هستند». [1] .


پاورقي

[1] شرح زيارت جامعه کبيره، ترجمه فارسي، ص 126، به نقل از کافي، ج 1، کتاب الحجة، باب ان الائمة خلفاء الله في ارضه و ابوابه التي منها، رقم 1، ص 193.