بازگشت

و ان وعد الله فيک حق لا ارتاب لطول الغيبه و بعد الامد


و همانا وعدهِ خدا دربارهِ تو حقّ است، و بلند و طولاني غيبت، و در ازاي و بُعد مدّت مرا به شک نمي‌اندازد.» [1] .

تو حقّي و وعدهِ خالق هستي دربارهِ تو حقّ است. تو چشم انداز خلقت دنيايي و آرزوي همهِ حق جريان کرامت دنيا و آخرت به دست تو برآمده مي‌شود؛

«تَرزُقُنا بها کَرامََه الدُّنيا وَ الاخِرَهِ؛

با دولت کريمهِ حضرتش کرامت دنيا و آخرت را بر ما ارزاني فرما» [2] .

خداوند «رزق» کرامت دنيا و آخرت را با مشيّت خود در فرآيند فلسفه تاريخ تدبير فرموده و بر تارک هستي آذين بسته است. حال اين ما هستيم که بايد با تلاش خود بکاويم و بکوشيم و آن «رزق» را به کف آريم و شاکر باشيم. آن گونه که براي راه اندازي تکنولوژي خود و برآورده شدن نيازهاي خود «رزق» نفت وانرژي اتمي را با کاوش و جست و جو به چنگ آورديم.

به زودي آيات خود را از هر سوي جهان، در وجود خود مردم نشان مي‌دهيم تا براي آن‌ها آشکار گردد که «او حق» است؛

«سَنُريهِم آياتِنا فِي الافاقِ وَ في اَنفُسِهِم حَتّي يَتَبَينَ لَهُم اَنهُ الحَقُّ» [3] .

امام صادق (ع) مي‌فرمايند:

«منظور خروج قائم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) است که او حقّ است.

آن حضرت زمين را پر از قسط و عدل و نور خواهد کرد؛ همان گونه که پر از ظلم و جور و بدي شده باشد؛

«يَملاُ الاَرضَ عَدلاً وَ قِسطاً وَ نُوراً کَما مُلِئَت ظُلمَاً وَ جَوراً وَ شَراً» [4] .

وقتي مناسبات بشر در ساحت‌هاي گوناگون بر اساس مديّريت و دستورات حجّت خداو امام زمان (ع) شکل نگيرد و اداره نگردد، مسير بشر دچار انحراف خواهد شد. هر چه اين روند ادامه يابد، شيب انحراف و انحطاط تندتر مي‌شود؛ زيرا غير معصوم بر همه راه آگاه و از تمامي جلوه‌ها آزاد نيست.

از اين رو در روايات، گزارشِ دوران غيبت امام (ع) را به دست مي‌آوريم؛ که زمين دچار ظلم و جور گسترده مي‌شود و پس از آن جلوه‌هاي حقّ طلوع خواهد کرد. و در اين وعدهِ الهي هيچ تخلّفي راه نمي‌يابد و هيچ شائبه‌اي آن را بر نمي‌تابد؛ گرچه دوران غيبت و زمان هجران طولاني گردد. اين خواست و مشيّت خدا است و مشيّت‌هاي خدا هماهنگ و همگراست. اگر مردمان و مهدي باوران «تغييراتش» [5] دهند - خودشان را دگرگون کنند - و به اندازهِ لازم به بلوغ اجتماعي رسيده، اضطرار به حجّت و وليّ خدا را باور کنند، راهياب گشته‌اند و به آستانهِ قربِ موعود و فرج نايل شده‌اند، ولي اگر کوتاهي نمايند و در جهت تعجيل فرج، تکثير انصار و نزديکي زمان ظهور اقدامي نکنند، ظلم فراگير، قسط و عدل را فرياد خواهد زد و دست مشيّت الهي با پس زدن سياهي‌ها، صبح قريب و فرج آن عزيز را به ثمر خواهد رسانيد.

من چرا و چگونه ميتوانم شک بورزم و طول غيبت‌اش را و درازاي مدتش را بهانهِ شک خويش سازم؟ آخر مگر نه آن است که هر چه هست از کوتاهي و کم همّتي ما و از نابالغي و عدم درک اضطرار ما به حجّت و وليّ خدا است؟

آري! وعدهِ خدا دربارهِ تو حق است و تو خواهي آمد و بساط ظلم و جور با دستان پر خير تو برچيده خواهد شد؛

«انّ الله لا يخلف الميعاد [6] ؛ همانا خداوند هيچگاه از وعده‌ي خويش تخلّف نمي‌ورزد».


پاورقي

[1] دعاي افتتاح، مفاتيح الجنان.

[2] فصّلت/ 53.

[3] بحار،ج51، ص62.

[4] بحار، ج52، ص351.

[5] رعد/ 11.

[6] آل عمران/ 9.