بازگشت

السلام عليک يا حجة الله علي من في الارض و السماء


سلام و و درود بر تو باد؛ که دليل (و برهان و راه استوار) خداوند هستي بر تمامي کساني که در زمين و آسمان هستند.»

‌امام صادق (عليه‌السّلام) مي‌فرمايند: «اَنّ لَلّهَ عَزوَجَل اِثني عَشَرَ الف عالَمٍ. کُلُّ عالَمٍ مِنُهم اکبَرُ مِن سَبعِ سَماوات وَسَبع ارَضين؛ ما يَري عالَمٌ منهم. اَن لِلّهَ عَزوجَلَّ عالَماً غيرهم؛ وَ اِنّي اَلحُجَّه عَلَيهِم [1] ؛ همانا براي خداوند (عزّو جلّ) دوازده هزار عالَم و جهان مي‌باشد؛ که هر يک از آنها بزرگتر از «آسمان و زمين» هفت‌گانه مي‌باشد؛ به گونه‌اي که هر کدام از آن عالَم و جهان، خود را تنها جهان موجود مي‌داند و جهاني به غير از خود را نمي‌پندارد، که وجود داشته باشد - کنايه از عظمت و بزرگي هر يک از آنهاست و در پايان سخن مي‌فرمايند که: من حجّت بر تمامي آن عوالم و جهان‌ها مي‌باشم.

‌اين بزرگواران چه زيبا چشم‌انداز جهان خلقت را در حوزه‌ي انديشه و دريافت انسان‌ها ترسيم مي‌کنند و آدميان را به «عمق» و «وسعت» آفرينش «سير و نظر» مي‌دهند: «قل سيروا في الارض فانظر وا کيف بَدَ ا الخَلقَ؛ بگو در زمين سير و گردش کنيد و ببينيد و دريابيد که چگونه (خداوند) خلقت را آغاز نمود.» [2] بدين‌سان فکر و عقل انسان را بيدار کرده و به تکاپو مي‌اندازند، که مبادا با کوته فکري‌ها و کژانديشي‌ها به دام «شيطان» بغلتد؛ و در سايه سار سخنان و کلمات خود، هميشه زاويه‌ي ديد ما را در فراسوي نشانه‌هاي «آفاق» و «انفس» [3] «سير» مي‌دهند و بر اثر «نظر» و درنگِ بايسته، بهره‌ها مي‌رسانند.

‌اينک بعد از بيان عظمت و بزرگيِ خلقت و آفزينش، قلمرو حکومت و ولايت و نياز به حجّت و امام را طرح مي‌کند و روشن مي‌سازد که مسئله‌ي حجّت و امامت تا چه سطحي مطرح است و اينکه چگونه قامتش پهناي هستي را پوشش مي‌دهد و همه‌ي زواياي آن را از نور خدا و فيض خالق برخوردار مي‌سازد.

‌امام رضا (عليه‌السلام) مي‌فرمايد: «نَحنُ حُجج الله في خلقه... بِنا يُمسِکُ اللّهُ السّماواتِ والارض اَن تزولا و بنا يُنّزِل الغَيثَ ويَنشُرُ الرحمَه... [4] ما حجّت‌هاي خداوند هستيم در ميان مخلوقات او... خداوند آسمان و زمين را به واسطه‌ي ما نگاه مي‌دارد، که زايل نشوند و به واسطه‌ي ماست که باران مي‌بارد و رحمت منتشر مي‌شود...»

‌اين گونه است که به نمايي از بينش اعتقادي - سياسي شيعه «امامت دست مي‌يابيم و جلوه‌اي از جايگاه و خاستگاه سترگ امام و حجّت را به تماشا مي‌نشينيم و دست نيازمند هستي و آفرينش را به حجّت خدا، قبل از خلق و آفرينش و به همراه خلق و بعد از خلق، به خوبي احساس مي‌نماييم. امام صادق (عليه‌السّلام) مي‌فرمايند: «الحّجه قَبلَ الخلق ومع الخلق وبعد الخلق [5] ؛ حجّت خدا پيش از خلق بوده و با خلق مي‌باشد و بعد از خلق هم خواهد بود.»

‌سليمان بن خالد مي‌گويد: از امام صادق (عليه‌السّلام) شنيدم که مي‌فرمود: «ما من شي ولا من آدميّ ولا اِنسيّ ولاجنّي ولاملک في السّماوات اِلاّ و نحن الحجج عليهم... [6] ؛ هيچ چيزي را نمي‌توان يافت و همچنان و هيچ آدمي را و هيچ انس و جنّي را و هيچ فرشته‌اي را در آسمان‌ها؛ مگر آنکه ما امامان معصوم (عليهم‌السّلام) حجّت‌هاي خداوند هستيم بر تمامي آنها.»

‌چنين جايگاهي براي حجّت خدا، در نظام هستي و چرخه‌ي آفرينش از باورهاي ريشه‌دار شيعه مي‌باشد و در پاي آن خون‌ها داده است و خون دل بسيار خورده است. و براي التزام به اين باور ريشه‌دار، نياز به بلوغ و درک کافي بشر است و بايد آمادگي‌هاي لازم براي آن را به وجود آورد؛ تا از ثمرات و ميوه‌هاي آن کامياب شد.


پاورقي

[1] بحارالانوار، علاّمه‌ي مجلسي، ج 27، ب 15، ص 41، ح 1.

[2] عنکبوت / 20.

[3] فصلت / 53: سنريهم اياتنا في الافاق وفي النفسهم حتي لِتُبَيِّنَ لهم اَنّه الحق....

[4] کمال الدين، ج 1، ب 21، ص 386.

[5] اصول کافي، ج 1، ب انّ الحجه لاتقوم لله علي خلقه الا بامام، ص 250، ح 4.

[6] بحارالانوار، علاّمه‌ي مجلسي، ج 27. ب 15، ن 46، ح 7.