بازگشت

کتابهاي ويژه


آنچه در بخش پيش آمد، شماري چند بود- نه همه- از کتابهاي عالمان اهل سُنَّت، که در آنها سخنان و فصلهايي درباره مهدي«ع» آمده است. عالمان اهل سنت، در اين کتابها، به نقل احاديث مربوط به حضرت مهدي«ع» پرداخته اند، و درباره خصائص مهدي سخن

گفته اند، و درباره زندگي و سيرت مهدي، و چگونگي ظهور و حکومت مهدي، و...

در اين کتابها، همچنين، در اين باره سخن گفته شده است که مهدي«ع»، از خاندان پيامبر اکرم است، از فرزندان حضرتِ علي«ع» و حضرت فاطمه«ع».



[ صفحه 64]



همچنين، براين موضوع تاکيد کرده اند که مهدي«ع» را پيامبر اکرم ذکر کرده و شناسانده است، و اين مسئله مهم، در اسلام، به وسيله آورنده اسلام مطرح گشته است. پيامبر«ص» خصوصياتِ مهدي را نيز ياد فرموده، و ظهور او را در آخرُ الزَّمان بشارت داده است. و بارها با تأکيد گفته است که مهدي بيايد و جهان را پس از آنکه از بيداد آکنده باشد، از داد و دادگري آکنده سازد. و پيامبر خود فرموده است:

اگر از عمر جهان، جز يک روز باقي نماند، خداوند همان يک روز را، چنان دراز کند، تا مهدي بيايد، و جهان را از داد و دادگري لبريز سازد.

و مقصود از اين بيان، تأکيد بر حتمي بودن ظهور مهدي آلِ محمد«ص» است.

پس از آنچه گذشت، اکنون، و در اين بخش از اين فصل، مي خواهيم ياد کنيم که در فرهنگ پهناور اسلامي، مسئله ديگري وجود دارد، که بسيار شايان توجه است. آن مسئله اين است که عاليمان اهل سُنَّت، به اين اندازه، درباره مهدي«ع»، بَسَنده نکرده اند که در کتابهاي گوناگون خود، احاديث مربوط به مهدي را بياورند، و اسناد آن احاديث را ضبط کنند، و مسائل و سخناني در اين باره بنگارند، و فصلهايي چند در اين موضوع بنويسند، و چامه ها و چکامه هايي در مناقب مهدي، و آرزوي دولت او، و توسُّل به ذيلِ عناياتِ او بسرايند، و حتي عارفانِ ايشان به خصوصياتي چند از «امر مهدي» اشاره کنند، و پيشگوييهايي درباره ظهور او ابراز دارند، آري، عالمان اهل سنت، به اين امور بَسَنده نکرده اند، بلکه- همانندِ عالمانِ شيعه- کتابهايي چند، خاصِّ مهدي و ويژه احوال او، تأليف کرده اند. و اگر کسي از ميان آنان، درباره مهدي و احاديث مهدي، نظر مخالف داده است، اين مخالفت را، مخالفت با سُنَّت و حديث و تعاليم پيامبر دانسته اند، [1] و اين نادرستگويي را برنتابيده اند، [2] و در ردِّ او کتاب نوشته اند، [3] و صحت احاديث مربوط به مهدي، و صحتِ امر مهدي را، اثبات کرده اند. [4] .

اين مسئله در فرهنگ، و در تاريخ تأليفات مسلمين، بسيار جالب توجه



[ صفحه 65]



است، و بسيار مهم است، هم براي ما شيعه، و هم براي خود اهل سُنَّت.

وسعت دامنه اين تأليفات- چه آنهايي که در بخش پيش آمد و چه آنها که در اين بخش

مي آيد- قطعيت امر مهدي«ع» را در اسلام، بخوبي مي رساند. و نيز مي فهماند که مهدي، همان امامي است که با آنهمه نشانه ها در خودش، و آنهمه علامات و علائمِ پيش از ظهور، و مقارن ظهور، و پس از ظهورش، مشخص و معين شده است.

بنابراين، هر چه مدعيان مهدويت گفته اند، و آنچه دينسازان، و دکه داران، و ايادي سياستهاي بيگانه به هم بافته اند، همه و همه، ياوه است و بيهوده. کساني که خود را به اين عنوان جا زده اند، بيچارگاني بوده اند مجنون، يا جاه پرستاني پست، يا دنيا دوستاني فاسد، يا مأموراني خائن، و يا آشوب طلباني فرومايه. چنانکه کساني که- بدون تحقق آن علامات، و بدون به سامان رسيدن فرومايه. چنانکه کساني که- بدون تحقق آن علامات، و بدون به سامان رسيدن اوضاع بشريت- ادعاهاي واهي را پذيرفته اند، يا گولخوردگاني بوده اند گمراه شده، يا ساده ذهناني بي اطلاع از امور و مسائل، يا ابلهاني سفيه، و يا مغرضاني مأمور...

ما در اين بخش، از اين فصل، که از کتابهايي سخن مي گوييم که عالمان اهل سُنَّت، ويژه و خاص مهدي«ع» نوشته اند، شماري از اين کتابها را نيز، نام مي بريم:

1- اِبرازُ الوَهْمِ المَکنون،

- من کلامِ ابنِ خَلدون.

احمد محمد صدّيق مغربي.

2- اَخبارُ المَهدي.

حَمّاد بن يعقوب.

3- اَلاِذاغَة،

- لِما کانَ و ما يکونُ بَينَ يدي السّاعة.

محمد صديق خان بخاري هندي.



[ صفحه 66]



4- الاربعين.

ابو نُعيمِ اصفهاني.

5- البًرهان،

- في العلامات مهدي آخرِ الزَّمان.

علي بن حُسام الدّين متّقي هندي، مؤلّفِ«کَنزُ العُمّال».

6- البيان،

- فياخبارِ صاحبِ الزَّمان.

ابو عبدالله محمد بن يوسف گنجي شافعي.

7-اَلرَّد،

- عليمَن حَکَمَ و قَضي: اَنَّ المهدي الموعود جاءَ وَ مَضي.

ملا علي قاري حنفي مکي.

8- العَرْفُ الوَرْديّ،

- فياَخبارِ المَهدي.

جلال الدّين سيوطي.

9- اَلعِطرُ الوَرْدي،

- فيشَرحِ القَطْرِ الشَّهْدي، في اَوصافِ المَهديَ.

محمد بن محمد بلبيسي.

10- اَلقَطْرُ الشَّهْدي،

- في اوصافِ المَهدي(منظوم).

شهابُ الدّين حُلواني.

11- اَلمَشربُ الوَرْدي،

- فياَخبارِ المَهدي.

ملا قاري حنفي مکي.



[ صفحه 67]



12- المهدي.

شمسُ الدّين ابن قَيم الجوزية.

13- الهَديةُ النَّدِية،

- لِلاُمَّةِ المُحمَّدية، في فَضلِ الذّاتِ المَهدية.

شيخ مصطفي بکري.

14- تَحديقُ النَّظَر،

- في اَخبارِ الامامِ المنتظَر.

محمد بن عبدالعزيز بن مانع(- از علماي نَجد، قرن چهاردهم).

15- تلخيصُ البيان،

- في علاماتِ مهدي آخرِ الزّمان.

ابن کمال پاشاي حنفي.

16- عِقْدُ الدُّرَر،

- في اَخبارِ المَهدي المنتظَر.

يوسف بن يحيي مقدسي سلمي. [5] .

17- فوائِدُ الفِکَر،

في المهدي المنتظَر.

يوسف کرمي مقدسي. [6] .

18- مناقبُ المهدي،

حافظ ابو نُعيم اصفهاني.



[ صفحه 68]



19- نَعْتُ المَهدي،

- حافظ ابو نُعيم اصفهاني.

فهرستي که ديديد، شامل همه کتابهايي که عالمان اهل سنت، ويژه مهدي«ع» نوشته اند نيست. هنوز کتابهاي ديگري هست، که در اين فهرست نيامده است، مانند کتاب«اَلقولُ المُختَصَر، في علاماتِ المهدي المنتظَر»، از حافظ ابو العَبّاس احمد، ابن حَجَر هَيتَمي شافعي(در گذشته 974 هـ. ق) [7] ، و کتابهايي ديگر، که بايد تتبع شود، و در فهرستهاي پژوهشي وارد گردد. [8] .


پاورقي

[1] کتاب«موسوعةُ الامام المهدي»، به کوشش حجت الاسلام حاج شيخ مهدي فقيه ايماني، انتشارات«مکتبة الامام امير المؤمنين علي»، اصفهان.

[2] کتاب«موسوعةُ الامام المهدي»، به کوشش حجت الاسلام حاج شيخ مهدي فقيه ايماني، انتشارات«مکتبة الامام امير المؤمنين علي»، اصفهان.

[3] کتاب«موسوعةُ الامام المهدي»، به کوشش حجت الاسلام حاج شيخ مهدي فقيه ايماني، انتشارات«مکتبة الامام امير المؤمنين علي»، اصفهان.

[4] کتاب«موسوعةُ الامام المهدي»، به کوشش حجت الاسلام حاج شيخ مهدي فقيه ايماني، انتشارات«مکتبة الامام امير المؤمنين علي»، اصفهان.

[5] ظاهرا همين کتاب در «کتابخانه آستان قدس»- مشهد، به نام «عقد الدّرر في المهدي المنتظر»، تأليف: يحيي السّلمي الشّافعي، به شماره 184 حديث خطي ضبط است.

[6] اين کتاب، در رساله عبد المحسن عباد سعودي، اينگونه ذکر شده است:«فوائد الفکر في ظهور المهدي المنتظر»، و مؤلف آن، مرعي بن يوسف حنبلي خوانده شده است. «موسوعة الامام المهدي»، ج1، ص 597- 598، و ظاهرا هر دو يک کتاب است.

[7] «کتابنامه امام مهدي-ع-»، ص8.

[8] «موسوعة الامام المهدي».