بازگشت

ايام...


مسئله ايام، و تداوُلِ ايام، در ميانِ افراد و اقوام، مسئله اي بسيار مهم است. ايام، ظرفِ اعمال و حوادث است. و گردش آنها، در ميان مردمان، طبق فلسفه الهي تاريخ، بر منوال خاص است. خداوند در سوره آل عمران، آيه 140، چنين مي فرمايد:

وَ تِلکَ الاَيامُ نُداوِلُها بَينَ النّاسِ، وَ لِيعْلَمَ اللهُ الّذينَ آمَنوا...

- ما دولتِ روزگار را، هر چند گاه، به دست کساني مي دهيم، تا مقام اهل ايمان، به امتحان، معلوم گردد. [1] .

همه ايام روزگار، براي بشريت، امتحان است، ليکن يکي از مهمترين دوره هاي اين امتحان بزرگ- چنانکه ياد شد- دوره غيبت کبري است.

خداوند، اين فرصت امتحاني را به مردمان داد، و آنان را به اختيار خويشتن



[ صفحه 50]



گذارد، و ايام را همچنان ميانِ آنان برگزار کرد- و برگزاري مي کند- تا اين امتحان عظيم و گسترده نيز برگزار شود.

البته، غيبت و ايام غيبت، از نظر عاطفه هاي مذهبي، واقعيتي دردآور بوده و هست. زيرا که دوري آن پيشواي دلسوز و مربّي محبوب، هجراني سوزان و فراقي غمبار را در پي آورد، فراقي که انسانهاي کامل و بشر دوستان معتقد، و مردم با ايمان را بسي سوخت و گداخت، و داستان اين مشتاقي و مهجوري، پاياب شکيبايي از دستشان ربود، و اشکشان را بر اين چمن و گل، که بي فروغ رخ ساقي رنگي نداشت، پاشيد.

و اکنون، سالهاست که اين دوري ادامه يافته است. و مردم ما معتقدند که مهدي«ع»، به اذن خدا، زنده است، و در جهان مي زيد، ليکن نهان از عموم مردمان، تا روزي که به هنگام حصول «اقتضاي تام»، خود را- به امر خدا- ظاهر سازد، و از پرده غيبت به درآيد، و پا در ميان اجتماعات نهد، و ضمن انقلابي پر شور و پر غوغا، و حرکتي خونين و دامنگستر، بشريت مظلوم را نجات بخشد، و رسم توحيد را برپا دارد، و درفش دادگري را، برفراز بلندترين آباديهاي گيتي، به اهتزاز درآورد.



[ صفحه 51]




پاورقي

[1] «المهدي الموعود...»، ج1، ص13.