بازگشت

نقش نيروهاي مردمي


خوب است حالا که سخن از آمادگيها مي گوييم، بصراحت يادآور شويم که در انقلاب بزرگ مهدي«ع»، نيروهاي مردمي نقش دارند، نقشي عمده. درست است که پاره اي از مسائل مربوط به «امام غايب»، جزء مسائل ماوراي طبيعي است: غيبت، طول عمر، داشتن ميراث پيامبران و... و غلبه بر سراسر جهان. اينها مسائل عادي نيست، بلکه اموري الهي است، و مهدي خود، «غيب الله» و «سرّالله» است. ظهور و تسلط او بر جهان، و غلبه او بر شرق و غرب عالم نيز، تا حدودي در ارتباط با همين جنبه الهي و ماوراي طبيعي است،



[ صفحه 292]



که اشاره خواهيم کرد. اينها همه هست، و در تعاليم رسيده است، و درست است. ليکن بايد در نظر داشت که يک طرف قضيه اين ظهور و انقلاب، انسان است. مهدي مي آيد تا به کمک انسان و انسانيت برخيزد، و دست انسان را بگيرد، و «جهان انساني» را پديدار سازد. و انسان، موجودي است که در قلمرو «تکليف» و «اختيار» حرکت مي کند. بنابراين، در دوران ظهور نيز، همين تکليف و اختيار هست. انسان در آن جريان بزرگ نيز حضور دارد، آنهم حضور اختياري و تکليفي. و همين است که در هنگام ظهور نيز برخي از مردم، حق را اختيار مي کنند و در پي مهدي به راه مي افتند، و برخي باطل را اختيار مي کنند، و رو در روي مهدي مي ايستند. البته اينان نابود مي شوند، چه در روزگار ظهور حقّ بزرگ، به بدان و بدخواهان و باطل گرايان مهلت داده نمي شود، تا چونان خار در گلستان انسانيت بمانند و ببالند، و جان انسان و انسانيت را بگزند و رنجه دارند، و از باليدن جوانه هاي حق و فضيلت، در آفاق حيات بشري، جلوگيري کنند، ديگر هرگز چنين نخواهد بود. باري، اين را مي گفتيم که عنصر تکليف و اختيار، در آن روزگار نيز حضور کامل دارد. و انسان، در کنار مهدي، وارد صحنه مي شود. و هدل جهاني، به رهبري مهدي، و با کمک انسانهاي مقاوم و مبارز، تحقق مي پذيرد. بنابراين، اصل ياد شده، يعني نقش نيروهاي مردمي در تحقق يافتن حکومت مهدي«ع»، بايد همواره در يادها باشد، تا آمادگيها را فراهم آورد. شيعه معتقد، که در قديم اسلحه نگاه ميداشته است، و علماي دين و ائمه جماعت، که جوانان را به تمرين امور جنگي و تيراندازي وادار

مي کرده اند، براي همين حضور و دخالت مردم، در پيشبرد کارهاي حکومت مهدي بوده است. و جالب هم همين است که انسان خود بکوشد تا حق را حاکم بسازد. انسان ضايع شده در طول تاريخ، و خرد شده در زير پاي مستکبران و جباران، و در منجلاب فلسفه ها، و ايسمها و مرامها، در پرتو عنايات حق و رهبريها و مددهاي خليفه حق، چنان به قوام مي آيد، که خود، حکومت حق و عدل جهاني را مي گستراند، و خود در شمار ياوران مظهر عدل مطلق جاي مي گيرد، و با کمک رهبر الهي، عدالت آفاقي را به همه سوي گسترش مي دهد، و آنگاه رهبر، عدالت انفسي را پيريزي مي کند، و بسط مي دهد.

آنچه ياد کرديم، ، يعني حضور نيروهاي مردمي در تشکيل حکومت



[ صفحه 293]



مهدي«ع»، از احاديث و تعاليم دين گرفته شده است. و اين امر قابل توجه بسيار است. در احاديث ائمه طاهرين«ع»، بصراحت ذکر شده است که مهدي، به هنگام ظهور، از مردم کمک و ياري مي طلبد. و اين بدان سبب است که هم مردمان را به راه سعادت و حق ببرد، و به فيض فداکاري در راه استوار ساختن حق و عدالت نايل بسازد، و هم حرکت انساني و قيام جهاني خويش را تا جايي که ممکن است با دست خود مردم به ثمر برساند. در احاديث مي خوانيم:

مهدي از مردم ياري مي طلبد. يکي از ياران خود را مي خواهد، به او مي فرمايد: به نزد مردم مکه برو، و بگو: اين مکّيان! من فرستاده مهدي ام. مهدي مي گويد: ما خاندان رحمتيم، ما مرکز رسالت و خلافتيم. ما ذرّيه محمد و سلاله پيامبرانيم. مردمان به ما ستم کردند، و بر ما جفا روا داشتند، و از هنگام درگذشت پيامبر- تا هم امروز- حق ما را از ما ستاندند. اکنون، من از شما ياري مي طلبم، به ياري من بشتابيد!... [1] .

يا اّيها النّاس! ان!ا نستنصر الله، و من اجابنا من النّاس... [2] .

اي مردمان، ما از خدا ياري مي طلبيم، و از هر کس از مردم که دعوت ما را بپذيرند، و در صف يارارن ما درآيد...

انّا نستنصر الله، اليوم، و کلّ مسلم... [3] .

ما امروز، از خدا ياري مي طلبيم، و از هر مسلماني که در جهان هست...

در تعاليم رسيده است که بانوان نيز، در اين قيام بزرگ، مشارکت دارند. چنانکه از امام محمد باقر«ع» روايت شده است که فرمود:

چون مهدي فرياد برآورد که ما از خداي ياري مي طلبيم و از هر مسلماني، سيصد و سيزده تن از مردان نزد اويند، که با آنان پنجاه زن نيز هست. [4] اين جماعت د رمکه گرد آيند... [5] .



[ صفحه 294]



و اين شمار، شمار نخستين گرو ه از ياران مهدي«ع» است، سپس دسته دسته مردماني که جزء ياران او خواهند بود، از زن و مرد، به آنان خواهند پيوست.


پاورقي

[1] «بحار الانوار»، ج52، ص 307.

[2] «الغيبة»، تعماني، «بحار الانوار»، ج 52، ص 238.

[3] «تفسير العياشي»، ج1، ص 65، «بحار الانوار»، ج52، ص 223.

[4] در اين حديث مشارکت متعهدانه زنان مسلمان، در حرکتهاي اجتماعي مطرح گشته است.

[5] «تفسير العياشي»، ج1، ص 65، «بحار الانوار»، ج 52، ص 223.