بازگشت

انتظار، تمرين و رياضت


منتظران با اخلاص، و تراز مکتب، در مرحله تربيت نفس و خودسازي، به امر ديگري نيز بايد توجه کنند، توجهي عميق. آن امر، تمرين زندگيي است ساده و خشن، و دور از رفاه و تن آساني، تا بدينگونه با زندگي پيشواي قيام هماهنگ کردند، و تاب پيروي از فرزند علي را پيدا کنند.

درباره موضوعي که ياد شد، در احاديث ما، تعاليمي رسيده است که اهميت بسيار دارد. من تأکيد مي کنم، و توجه مي دهم، که اين تعاليم اهميت بسيار دارد، و بايد مورد نظر و عمل قرار گيرد. اين تعاليم مي گويد: بايد در انسان منتظر، روح پارسايي، پايداري، زهد و بي نيازي، قدرت و مردانگي، شهامت و بي باکي، نظامي گري و سلحشوري، بوفور، وجود داشته باشد. انسان منتظر، بايد اين خصلتها را در خويشتن پديد آورد و بپرورد، و به اصطلاح روز، يک فرد ساخته انقلابي، و يک چريک آماده باشد. هيچگونه ضعفي، سستي، اميال و علايقي، نبايد شخصيت صخره سان انسان منتظر را دستخوش قرار دهد.



[ صفحه 285]



امام جعفر صادق «ع»، خطاب به ابو بصير:

درباره خروج قائم، خيلي عجله داريد، هان! به خدا سوگند، او جامه موييهن مي پوشد، و نان جوين مي خورد. روزگار قيام او، روزگار به کار بردن شمشير است(و جنگ با جبّاران و مفسدان و فاسدان)، و مرگ در سايه شمشير... او شبانگاهان به دردمندان و نيازمندان سر مي زند، و روزها به نبرد در راه دين مي پردازد، مانند امير المؤمنين... [1] .

آري دولت جهانگير عدل، بآساني، تشکيل نخواهد يافت. سهم انسان مسئول، و رنج انسان مسئول، در خدمت مهدي«ع» براي تأسيس دولت جهاني او، بسيار خواهد بود. پس بايد آماده شد، و بايد آماده بود...

درد آشنايان، به همراهي آن پيشواي دردآشنا به پا مي خيزند، و جباران و ابرقدرتان و نيروهاي آنان را، با مبارزه و درگيري، و با مجاهده و جنگ، در پرتو ياري و نصر خدايي، از ميان بر مي دارند و خود مانند محرومترين محرومان زندگي مي کنند: خوراکي خشک و اندک مي خورند، و جامه اي خشن و کم بها مي پوشند. اينسان، رفتار مي نمايند، تا محروميت را از جهان بردارند، و تا انسانيت را به جهان باز گردانند.


پاورقي

[1] «الغيبة»، نعماني، «بحار الانوار»، ج52، ص354.