بازگشت

حضور ذهني و عيني مقاومت


اين «مقاومت» که از آن سخن مي گوييم، بايد همواره بماند، و زنده بماند. اين مشعل بايد، هميشه فروزان باشد، تا چنانچه زمينه هاي ظهور عدالت کلي، پديدار گشت، و مقدمات تحقق قسط الهي، در سراسر جهان بشري روي نمود، هم ذهنيت مردم معتقد، و هم عينيت اجتماعي آنان، آمادگي کامل داشته باشد، و تا جامعه آنان، براي مبارزه با ظالمان جهان، و پايه گذاري حکومت عدلِ مهدي«ع»، و کمک رساني به آن امام، و قرارگرفتن در صف ياران او(و چه بسا شهادت در رکاب او، که آرزوي بزرگان بوده است) به پا خيزد.

اگر جماعتهاي شيعه(و جماعتهاي مسلمين، در صورتي که در اين امر عظيم به ما بپيوندند)، در سازمانهاي تشکيلاتي، و صفوف مبارزاتي، و رده هاي نظامي قرار نداشته باشند، و از اينگونه اطلاعات و تمرينها و آمادگيها برخوردتر نباشند، به هنگام پيدايش مقدمات ظهور، و پيشامد حوادث و درگيريهاي بزرگ، چگونه مي توانند در حرکت پر خروش مهدي«ع» و يارانِ مهدي شرکت کنند، و جزء سپاهيان او شوند، و در جنگها و نبردهاي وسيع او سهمي داشته باشند، و به ياري حقِّ مجسّم بشتابند؟ امام که ظهور

مي کند - بنابر احاديث- به مبارزه و



[ صفحه 238]



جنگ مي پردازد، و جنگجو و سپاهي مي طلبد، و بجز آنچه با تأييد الهي انجام مي دهد(تا دل توده هاي مستضعف قوي گردد)، به نبردهاي متعارف نيز مي پردازد، جنگ مي کند، فتح

مي کند، مناطق فتح شده را به نيروهاي خويش مي سپارد. و آنان بايد آن مناطق را حفظ و اداره کنند و با مهاجمان به نبرد برخيزند. مهدي، سپس به مناطق ديگر مي رود، و همواره مي جنگد، و جنگهاي او مدتي به طول مي انجامد، حتي کساني در رکاب او شهيد مي شوند(چنانکه در دعاها نيز آمده است که خدايا، ما را از شهيدانِ رکاب مهدي قرار ده!) اين است روش مهدي«ع». اينکه برخي از مردم متدين، حتي پيرمردان، شمشيري داشته اند، و همواره آن را آماده نگاه مي داشته اند، براي چه بوده است؟ براي جنگ.

بنابراين، مقاومت بايد بجز بُعد اعتقادي و ذهني، بُعد عيني نيز داشته باشد، يعني علاوه بر اينکه به عنوان يک اصل اعتقادي و ذهني در جامعه حضور دارد، بايد به عنوان يک وظيفه عملي و عيني- که مقدمات آن تهيه شده باشد- نيز، هميشه حضور داشته باشد و فعال باشد، تا متصل شود، به مقدمات ظهور، و نبردهاي مردانه و وسيع آن ايام، و سپس استقرار حکومت مهدي«ع».