بازگشت

شب قدر، سيماي مقاومت


مقاومت در برابر ستم و ستمگري، و ستمگستران و ستمگستري، در حوزه اهل ايمان- چنانکه ياد کريدم- يک نهاد اعتقادي، و يک اصل تکليفي است. نفي حکومت طاغوت، يکي ازمقدمات استقرار حکومتُ الله است، و يکي ازارکان عمده «توحيد عملي». اين است که اين فرياد شور گستر هميشه در گوشِ مردم معتقد و با ايمان، طنين افکن است:

دشمنِ ظالم باشيد و يار مظلوم!

در فصل هشتم، درباره «سوره قدر» و معاني عظيم آن، و رابطه عيني آن با مقام ولايت کبري، مختصري سخن گفتيم. بسيار قابل تأمل و جالب توجه است



[ صفحه 235]



اينکه بنگريم که حضرت امام جعفر صادق«ع»، به هنگام تشريح فلسفه سياسي اسلام، و اهميت حاکميت خداوند، در تبييني از «ليلةُ القدر»، مي فرمايد:

لَيلَةٌ مِن اِمامٍ عادلٍ، خيرٌ مِن الفِ شهرٍ، مُلکِ بني اُمية [1] .

- يک شب، از ايام حکومت پيشواي عادل، بهتر است از هزار ماه حکومت جباران و ستمگراني چونان امويان.

اين است که در جهان بيني اسلامي شيعه، مسمان نمي تواند نسبت به مسئله حکومت بي تفاوت باشد، و با هر حکومتي بيعت کند. و چون اساس مکتب تشيع بر حکومت معصوم و عادل است، مکلف بودن در برابر مسئله حکومت، به معناي تأييد حکومت عادل است، و مقاومت در برابر حکومت جابر. يکي ازمشخصاتِ جامعه شيعي، [2] در عصرهاي حکومت باطل يا جابر، اينست که عينيت آن، عينيت مقاومت مقاومت باشد، نه عينيت تسليم. و نخستين معلّمِ شور آفرين و حماسه آموز عينيت مقاومت، بانوي اکرم، حضرتِ صِدّيقه کبري، فاطمه زهرا- سلامُ اللهِ علَيها- است.


پاورقي

[1] تفسير«البرهان»، ج4، ص487.

[2] البته جامعه اسلامي به طور کلي - چه شيعه و چه سني- بايد اينگونه باشد، يعني مقاومت پيشه، نه تسليم پذير. اسلام اين است. ليکن براردان اهل سنت، و علماي آنان در کشورهاي ديگر، چگونه اند، و چه فکر مي کنند، و چطور در برابر ظالمان و جباران، و نوکران بي شخصيّت اجانب ساکتند، و العياذ بالله، اينگونه کسان را «اولو الامر» قرآن مي دانند، نمي دانم؟! شايد همه آنگونه نبوده اند، و بعد از اني نيز آنگونه نباشند.