تکليف در عصر غيبت
در 10 فصل گذشته اين کتاب، درباره غيبت امام، و مسائل غيبت بحث کرديم. از آغاز اين فصل نيز به تفسير هدايت پرداختيم، و ديديم که هدايت، اجراي تربيت است و سياست، به تعبيري ديگر: عملي شدن احکام قرآن است به تبيين امام معصوم و حاکميت و نظارت او. در اينجاست که با پرسشي قابل قبول، و مطابق با دين و خرد، و مناسب با بشريت و تاريخ.
قرآن، تعليمنامه هدايت انسان است، و آيين نامه تربيت و سياست. و امام، مربي افراد است و مدير اجتماع. و هدف، از حرکت ديني، تأمين سعادت انسان است. معلوم است که اين هدف، تنها و تنها، با حضور تربيت ديني در افراد، و حضور سياست ديني در اجتماع، تحقق خواهد يافت. همچنين معلوم است که بقاي دين در آينده، منوط است به فعليت داشتن آن در حال حاضر.
براين اساس، اين سؤال پيش مي آيد که آيا در عصر غيبت کار چگونه
[ صفحه 224]
است و تکليف چيست؟ آيا تحقق يافتن دين به چه صورت است؟ آيا بقاي آن چگونه است؟ آيا هدف عظيم اسلام چگونه تحقق خواهد يافت؟ کتاب تربيت و سياست، يعني: قرآن، برجاست، اما شارح کتاب و معلم تربيت و مجري سياست، يعني: امام، غايب است. پس تکليف چيست؟