بازگشت

وحدت جهت در هدايت


گفتيم که هدايت، تربيت است و سياست، هر دو با هم. زيرا که استوار ساختن مباني اين هر دو، مي تواند مقاصد سازنده و هدفهاي اصلاحي دين را تحقق بخشد. توجه به تربيت بدون سياست، و توجه به سياست بدون تربيت، نتيجه اين خواهد داد.

معلوم است که تأثير متقابل تربيت و سياست، در يکديگرن هنگامي مثبت است که تربيت و سياست هماهنگ باشند. در غير اينصورت، هر يک، آثار ديگي را خنثي خواهد ساخت. همچنين معلوم است که تربيت و سياست، هنگامي هماهنگ خواهند بود، که خاستگاه هر دو يکي باشد. اگر جامعه اي بخواهد موفق و سعادتمند باشد، بايد فرد با جامعه، و جامعه با فرد، وحدت درک، وحدت ديد، و وحدت هدف داشته باشد. و اين سه وحدت، هنگامي پديد خواهد آمد، که اصول و مباني تربيت فرد، و اصول و مباني سياست اجتماع، از يک جهان بيني، و از يک اعتقاد، مايه گرفته باشد، و فلسفه تربيتي و فلسفه سياسي، منبعث از يک مکتب باشد. در اين صورت است که فرد، صادقانه وارد اجتماع مي شود، و صادقانه با اجتماع همکاري مي کند. و اجتماع، صادقانه فرد را مي پذيرد، و از او در هر موقعيت مناسب استفاده مي کند. رابطه فرد با اجتماع، در صورت ياده شده، رابطه عضو است با پيکر، و رابطه اجتماع با فرد، رابطه پيکر است با عضو. در غير اين صورت، يعني آنجا که فرد به گونه اي و بر پايه مکتبي تربيت شده باشد، و جامعه به گونه اي ديگر و بر پايه مکتبي ديگر اداره شود، تعارض اجزاء با کل پديد مي آيد. و اين چگونگي ناهنجار، باعث مي شود تا هيچ امري درست انجام نيابد، و هيچ مقصدي به سامان نرسد، نه جامعه

جامعه اي باشد موفق، و نه فردي باشد خوشبخت.



[ صفحه 221]



در نظام اسلام- که بر اساس وحي پي ريزي شده است- به وحدت جهت، در تربيت و سياست، توجه کامل شده است. اسلام شامل همه ابعاد لازم براي اداره بشريت هست، هم ابعاد تربيتي(براي افراد)، هم ابعاد سياسي(براي اجتماع)... در اسلام، همه جريانها و ديدها و تربيتها، از يکجا سرچشمه مي گيرد، و همه با هم هماهنگ است. فلسفه الهي، فلسفه تربيتي، فلسفه اخلاقي، فلسفه سياسي، فلسفه اجتماعي، فلسفه علمي، فلسفه نظامي، فلسفه اقتصادي، و فلسفه هنري، همه و همه، از يک جهان بيني و از يک مايه اعتقادي برخاسته است(که همان جهان بيني اسلامي، و اعتقاد توحيدي است). بنابراين، همه، يک خط و يک زمينه دارد، و به سوي يک هدف حرکت مي کند. اصول همه فلسفه هاي ياد شده در بالا يکي است (اعتقاد به توحيد). معلّمِ همه آنها يکي است(پيامبر). متن تعليمنامه همه يکي است(قرآن). راهنماي تعليمنامه و مُجري و ناظر بر اجرا نيز يکي است (امام). و هدف از همه شناختها و تلاشها، در همه ابعاد يکي است(ايجاد حرکت صحيح، براي تحصيل کمال والا، و سعادت اعلي). اين است اسلام.