غيبت کبري، آزمايش بزرگ
يکي از ابعاد «غيبت کبري»، بُعد آزمايشي آن است. در اين مرحله،
[ صفحه 169]
انسانِ ديني بايد بدقت متوجه حال خود باشد، و قلب خويش را از فروغ ايمان زنده بدارد، و طول کشيدن زمان، او را متزلزل نسازد، که چون اصل غيبت به حکمت الهي واقع شده است، کوتاه بودن و دراز بودن مدت آن نيز به حکمت تعيين مي گردد، و به اراده الهي، سرانجام مي يابد. دراين باره، که مبادا طول کشيدن مدت غيبت، موجب رخنه شيطان- يا انسانهاي شيطان سيرت- در دلها شود، در احاديث هشدار داده اند، و بقاي بر ايمان را، تأييد الهي خوانده اند. انسان بايد با توجه به قدرت و حکمت خدا، [1] خود را مستعد اين تأييد بسازد، تا گوهر ايمان والاي خويش را، از چنگ ربايندگان شيطاني و انساني و مبلغان انحراف و بي اعتقادي، مصون بدارد.
حضرت امام حسن عسکري«ع»، پدر بزرگوار امام اعصارِ غيبت و مهدي موعود امت، درباره سنت غيبت در پيامبران، و تکرار آن در مورد مهدي آخر الزمان و مسئله طول مدت، چنين مي فرمايد:
اِنَّ ابْني هُوَ القائمُ مِن بَعدي. وَ هُوَ الَّذي يجري فيهِ سُنَنُ الاَنبياء- عليهمُ السَّلام- بالتَّعميرِ و الغَيبة. حتّي تَقسُو قلوبٌ، لِطُولِ الاَمد. و لا يثْبُتُ علَي القولِ بِهِ اِلّا مَن کَتَبَ اللهُ- عزَّوجلّ- في قَلْبِهِ الايمانَ، وَ اَيدَهُ بِرُوحٍ مِنهُ. [2] .
- پس از من، فرزندم، قائم (و صاحب امر دين و امامت) است. و او است که مانند پيامبران، عمري دراز خواهد داشت، و غايب خواهد شد. درغيبت طولاني او دلهايي تيره گردد. فقط کساني در اعتقاد به او پاي بر جا خواهند ماند، که دل آنان به فروغ ايزدي رخشان باشد، و روح خدايي به آنان مدد رساند.
در اين حديث شريف، تعبيرِ«يجري فيهِ سُنَنُ الاَنبياء- عليهمُ السَّلام- بالتَّعمير و الغَيبة»، قابل توجه بسيار است. اين تعبير معلوم مي دارد که يکي ازآيينها و چگونگيها، در زندگاني پيامبران، «تعمير» بوده است، يعني مُعَمَّر شدن، و دراز زيستن، و يکي غيبت و از مردم- براي مدتي- نهان گشتن، و مردم را به حال
[ صفحه 170]
خويش هشتن.
روشن است که آنچه در حديث بدان اشاره شده است، درباره پيامبران است که عمرهايي دراز داشته اند، و در رده مُعَمَّرين بوده اند، مانند حضرت نوح«ع»، حضرت سليمان«ع». ملا محسن فيض کاشاني نيز، در اين باره چنين مي گويد:
از غيبت قائم«ع» و طول کشيدن آن، و طولاني شدن عمر آن امام تعجب نکنيد! که اين مطلب را پيامبر «ص» و اوصياي او خبر داده اند. همچنين بسياري از پيامبران، غيبتهاي طولاني، و عمرهاي دراز داشته اند... شيخ صَدوق، پاره اي از آنان را در کتاب«اِکمالُ الدّين و اِتمامُ النِّعمَة» آورده است. به آنجا مراجعه کنيد! [3] .
آري، غيبت، سُنَّتي الهي است. و در زندگاني پيامبران وجود داشته و در تواريخ آنان ضبط است. و اين امر، خود، نوعي حکمت و آزمايش است. اتفاق مي افتد که گاه معلمي، براي مدتي، از اطاق درس بيرون رود، تا وضع شاگردان و چگونگي رفتار و انضباط و کوشايي، يا اهمالگري آنان را، در غياب خويش بنگرد، و جوهر آنان را بهتر معلوم دارد، و ارزشهاي آنان را بيشتر به محک زند؛ و تا کساني را که با وجود غيبت معلم از کلاس مانند حالت حضور معلم، مي کوشند و درس مي خوانند، و انضباط را رعايت مي کنند، به مرتبه اي که درخور آنان است برساند.
پاورقي
[1] و با تأمل کردن و انديشيدن در اين باره که قدرت خدا تا اندازه و انتها ندارد، خدا قادر است هر کاري بکند. او مي تواند انساني را صدها سال و بيشتر زنده نگاه بدارد، بويژه انساني که امام است، و براي باقي بودن او حکمت بسيار است. او خداي متعال او را براي روزي ذخيره کرده است، و اجراي برنامه عظيمي را به دست او مقدر کرده است.
[2] «اِکمالُ الدين»، «بحار الانوار»، ج51، ص 224.
[3] «علمُ اليقين في اصول الدّين»، ج2، ص797، چاپ قم، انتشارات بيدار.