بازگشت

ديدگاه علما و دانشمندان شيعه در مورد امکان تشرف


در بحث امکان تشرّف به حضور امام (عليه السلام) در غيبت کبري، علماي زيادي نظريه داده اند، لکن ما به جهت اختصار ديدگاه بعضي از بزرگان علماي شيعه را از نظر خوانندگان محترم مي گذرانيم:

1 ـ مرحوم سيد مرتضي (قدس سره) مي فرمايد:

«إنّا غير قاطعين علي أنّ الإمام (عليه السلام) لا يصل إليه أحد ولايلقاه بشر، فهذا أمر غير معلوم ولا سبيل إلي القطع عليه [1] ؛ ما قطع نداريم که در زمان غيبت، کسي امام (عليه السلام) را زيارت نکند. زيرا موضوع عدم تشرّف به حضور حضرت، روشن نيست و راهي نيست که انسان به آن قطع پيدا کند».

در اين مورد چنين ايراد شده که اگر سبب غيبت و استتار حضرت، ترس و خوف از ستمگران است، پس بايد حضرت براي دوستان و شيعيان خودشان که خوفي از ناحيه آنان براي حضرتش نيست، ظاهر باشد.

مرحوم سيد مرتضي (قدس سره) در ضمن جواب هايي که از اين ايراد داده است، مي فرمايد:

«إنّه غير ممتنع أن يکون الإمام (عليه السلام) يظهر لبعض أوليائه ممّن لايخشي من جهته شيئاً من أسباب الخوف، فإنّ هذا ممّا لا يمکن القطع علي ارتفاعه وامتناعه و إنّما يعلم کلّ واحد من شيعته حال نفسه ولاسبيل له إلي العلم بحال غيره [2] ؛ هيچ مانعي ندارد که امام (عليه السلام) براي بعضي از دوستان خود که ترسي از جانب آنان نباشد، ظاهر شود. زيرا امکان چنين زيارتي، چيزي نيست که بتوان قطع و يقين به امتناع آن پيدا کرد و هر کدام از شيعيان، به حال خود آگاه است و کسي را راهي به سوي آگاهي از حال ديگران نيست». يعني ممکن است افراد به زيارت حضرت موفق شوند و ما ندانيم.

2 ـ شيخ طوسي (قدس سره) در اين مورد مي فرمايد:

«الأعداء وإن حالوا بينه و بين الظهور علي وجه التصرّف و التدبير، فلم يحولوا بينه و بين لقاء من شاء من أوليائه علي سبيل الاختصاص [3] ؛ گر چه دشمنان ـ اسلام ـ مانع ظهور و تصرّف و تدبير امام زمان (عليه السلام) شده اند، لکن نتوانستند مانع شوند از اين که بعضي از دوستان آن حضرت به طور اختصاصي شرفياب حضور آن جناب گردند».

در سخني ديگر، اين عالم فرزانه جهان اسلام و تشيّع مي فرمايد:

«لايجب القطع علي استتاره عن جميع أوليائه [4] ؛ بر معتقدين به امامت آن حضرت، واجب نيست که اعتقاد داشته باشند آن بزرگوار از تمام دوستانش پنهان و مخفي است».

همچنين در مسأله غيبت، شيخ طوسي (رحمه الله) مي فرمايد:

«نحن نجوز أن يصل إليه کثير من أوليائه والقائلون بإمامته [5] ؛ ما جايز مي دانيم که بسياري از دوستان و شيعيان ـ حضرت مهدي (عليه السلام) ـ در غيبت کبري به وي دسترسي پيدا کنند».

و نيز در همان رساله غيبت فرموده است:

«لا نقطع علي استتاره عن جميع أوليائه، بل يجوز أن يبرز لأکثرهم ولايعلم کلّ إنسان إلاّحال نفسه [6] ؛ ما يقين نداريم که امام زمان (عليه السلام) از تمام دوستان خود پنهان باشد، بلکه ممکن است براي بسياري از آنان ظاهر شود و هر کس به حال خودش آگاه است نه ديگران [تا ملاقات را نسبت به همه نفي کند]»

3 ـ سيد بن طاووس خطاب به فرزندش مي فرمايد:

«والطريق مفتوحة إلي إمامک (عليه السلام) لمن يريد اللّه جلّ شأنه عنايته به و تمام إحسانه إليه [7] ؛ راه به سوي امام زمان تو، براي کسي که مورد عنايت و احسان خداوند قرار گيرد، باز است».

همچنين در فرمايش ديگري مي فرمايد:

«وإذ کان (عليه السلام) غير ظاهر الآن لجميع شيعته فلا يمتنع أن يکون جماعة منهم يلقونه وينتفعون بمقاله وفعاله ويکتمونه کما جري الأمر في جماعة من الأنبياء و الأوصياء والملوک حيث غابوا عن کثير من الاُمّة لمصالح دينيّة أو دنيويّة أوجبت ذلک [8] ؛ اکنون که حضرت مهدي (عليه السلام) براي تمام شيعيان ظاهر نمي باشد، مانعي نيست که گروهي از شيعيان با حضرت ملاقات نمايند و از گفتار و کردار وي بهره مند گردند، و اين مطلب را پنهان بدارند؛ چنانکه اين جريان درباره گروهي از پيامبران و اوصيايشان و حتّي بعضي از سلاطين واقع شده است که به جهت مصالح ديني يا دنيوي از بسياري از مردم پنهان مي شدند».

4 ـ آخوند خراساني صاحب «کفاية الأصول» در بحث اجماع مي فرمايد:

«وإن احتمل تشرّف بعض الأوحدي بخدمته ومعرفته أحياناً [9] ؛ گر چه محتمل است که بعضي از فرزانگانِ يگانه، به خدمت آن حضرت شرفياب گردند و حضرتش را بشناسند».

5 ـ محقق نائيني نيز در همان بحث مي فرمايد:

«نعم، قد يتّفق في زمان الغيبة للأوحدي التشرّف بخدمته وأخذ الحکم منه (عليه السلام) [10] ؛ گاهي ممکن است بعضي از بزرگان شايسته، شرفياب خدمت حضرت شوند و حکم خدا را نيز از وي بگيرند».

6 ـ آية اللّه العظمي گلپايگاني در جواب سؤالي که از ايشان در مورد امکان تشرف به حضور حضرت بقية اللّه (عليه السلام) شده است، آن را ممکن دانسته که متن سؤال و جواب را ذکر مي کنيم:

سؤال: چه کار بايد کرد تا امام زمان (عليه السلام) را ملاقات کرد؟

جواب: به طور کلي براي تشرّف به حضور ايشان نمي توان راهي را که همه کس به آن برسند ارائه داد مگر عدّه معدودي [که به ملاقات آن حضرت نائل مي شوند؛ ديگران] از اين فيض عظيم به نحوي که آن حضرت را بشناسند محروم هستند. مع ذلک عمل به تکاليف شرعيّه و جلب رضايت و خشنودي آن حضرت و بعضي اعمال مثل چهل شب به مسجد سهله رفتن بسا موجب تشرف بعضي از اشخاصي که مصلحت باشد، خواهد بود. [11] .

بنابر اين، با توجه به نمونه هايي از ديدگاه هاي بزرگان شيعه و ستارگان آسمان فقه و فقاهت، روشن مي شود که موضوع ارتباط و تشرّف به خدمت امام زمان (عليه السلام) امري ممکن است.

اکنون براي اثبات اين مطلب به چند نمونه از شواهد متقن تاريخي، چه در گذشته و چه در حال، که حاکي از وقوع تشرّفات متعدّد خدمت حضرت است، اشاره مي کنيم.

قبل از ذکر اين حکايات متواتره ـ که با سندهاي معتبر در کتاب هاي مشهور آمده است و بعضي از آن ها مربوط به سال هاي اخير مي باشد ـ تذکّر اين نکته لازم است که تداوم و استمرار اين گونه قضايا از آغاز غيبت کبري تاکنون براي گروهي از علما و عده اي از بندگان صالح خدا که از هر جهت مورد وثوق و اطمينان بودند، بر ارزش و اعتبار آن مي افزايد و موجب اطمينان نسبت به وقوع آن مي شود.


پاورقي

[1] تنزيه الأنبياء، ص 230؛ بحارالانوار، ج 53، ص 323.

[2] تنزيه الأنبياء، ص 234.

[3] تلخيص الشافي، ج 2، ص 221.

[4] تلخيص الشافي، ج 4، ص 222.

[5] کلمات المحققين، ص 533.

[6] جنّة المأوي مطبوع با بحارالانوار، ج 53، ص 323.

[7] کشف المحجّة، ص 153.

[8] الطرائف، ص 185.

[9] کفاية الاُصول، ج 2، بحث اجماع.

[10] فوائد الاُصول، ج 2، بحث اجماع.

[11] عنايات حضرت مهدي موعود (عليه السلام)، ص 18، در نقل مطالب بزرگان از کتاب مذکور استفاده کرديم.