بازگشت

امکان تشرف به حضور امام زمان از نظر نقل


روايات ائمه اطهار (عليهم السلام) در مورد زندگاني حضرت مهدي (عليه السلام) در عصر غيبت، از نظر دلالت به طور کلي به سه دسته تقسيم مي شود:

دسته اول: رواياتي است که از آن ها استفاده مي شود که امام زمان (عليه السلام) به طور طبيعي و معمولي، امّا به صورت ناشناس و با «خفاي عنوان» در ميان مردم و اجتماع مي باشند و مردم را مي بينند و مي شناسند و مردم نيز حضرت را مشاهده مي کنند، لکن آن حضرت را نمي شناسند.

اينک نمونه هايي از آن روايات را متذکّر مي شويم:

1 ـ سدير مي گويد: «از امام صادق (عليه السلام) شنيدم که مي فرمود: «به تحقيق در صاحب اين امر شباهتي از يوسف خواهد بود».

عرض کردم: گويا شما از غيبت وي سخن مي گوييد؟

حضرت فرمود:

چرا اين مردم خوک صفت، موضوع غيبت را انکار مي کنند. ـ مگر نمي دانند که ـ برادران يوسف که عاقل و با خرد و فرزندان پيامبران بودند، هنگام ورود بر وي با او به گفتگو و داد و ستد پرداختند، امّا او را نشناختند تا اين که خود را به آنان معرفي فرمود. آن گاه يوسف را شناختند. پس چرا اين امت حيران، انکار مي کنند که خداوند در پاره اي از اوقات، حجتش را از آنان مستور بدارد؟»

... فما تنکر هذه الأمّة أن يکون اللّه يفعل بحجّته ما فعل بيوسف وأن يکون صاحبکم المظلوم، المجحود حقّه، صاحب هذا الأمر يتردّد بينهم، و يمشي في أسواقهم، و يطأ فرشهم ولايعرفونه حتّي يأذن اللّه له أن يعرّفهم نفسه کما اذن ليوسف حين قال له إخوته: «أءِنَّکَ لأَنْتَ يُوسُفُ قَالَ أَنَا يُوسُفُ» [1] پس چرا اين امت انکار مي کند که خداوند با حجت خويش همان کند که با يوسف کرد؟ يعني صاحب شما که مظلوم است و حقش را انکار مي کنند، در بين امت رفت و آمد کند و در بازارشان راه رود و بر فرش هايشان قدم نهد. ولي او را نشناسند تا خدا به وي اجازه دهد که خود را به آنان معرّفي کند همچنان که به يوسف اجازه داد در آن هنگام که برادرانش به وي گفتند: آيا تو يوسفي؟! فرمود بلي، من يوسف هستم». [2] .

2 ـ در حديثي امام صادق (عليه السلام) شباهت آن حضرت را با يوسف پيامبر چنين بيان مي فرمايد:

«وأمّا سنّة من يوسف فالستر يجعل اللّه بينه و بين الخلق حجاباً يرونه ولايعرفونه». [3] .

«اما سنّتي که از يوسف (عليه السلام) در صاحب اين امر مي باشد اين است که خداوند بين او و ساير خلق، حجابي قرار مي دهد که او را مي بينند، ولي نمي شناسند».

3 ـ جناب محمّد بن عثمان ـ نايب خاصّ حضرت در غيبت صغري ـ که از ديگران به حال امام (عليه السلام) آگاه تر است، مي فرمايد:

«واللّه إنّ صاحب هذا الأمر ليحضر الموسم کلّ سنة فيري الناس و يعرفهم ويرونه ولايعرفونه». [4] .

«سوگند به خدا! همانا صاحب اين امر همه ساله در موسم حج حاضر مي شود و مردم را مشاهده مي کند و مي شناسد و مردم نيز او را مي بينند، امّا نمي شناسند».

از اين دسته روايات که از نظر تعداد قابل ملاحظه است، نکاتي استفاده مي شود:


پاورقي

[1] سوره يوسف، آيه 90.

[2] غيبت نعماني، ص 163؛ بحارالانوار، ج 52، ص 154.

[3] کمال الدين، ص 351، ح 46.

[4] کمال الدين، ص 440، ح 8.