بازگشت

نگرشي بر مسئله غيبت


يکي از موضوعات بسيار مهمي که از دوران زندگي پيامبر گرامي اسلام تاکنون در جامعه اسلامي مورد بحث و گفتگو بوده است، موضوع غيبت حضرت مهدي (عليه السلام) ـ آخرين وصيّ و جانشين آن حضرت ـ مي باشد. از آن جايي که اين موضوع از نظر پيامبر اکرم و ائمه معصومين (عليهم السلام) داراي اهميت فراواني است، روايات و آثار زيادي از ايشان در اين باره رسيده که از حيث کثرت در حدّ تواتر و بلکه مافوق آن است؛ به طوري که از صدر اسلام تاکنون صدها اثر علمي، تاريخي و حديثي توسط علما و دانشمندان اسلام، اعمّ از شيعه و سنّي، درباره غيبت و مسئله مهدويت در اسلام به رشته تحرير در آمده است.

البته علما و دانشمندان اسلام، هر يک، از زاويه اي خاصّ، اين موضوع را تجزيه و تحليل کرده و گوشه اي از آن را بيان نموده اند. در اين راستا ما نيز در صدد آنيم که اين موضوع مهمّ را با عنايت خداوند متعال و با لطف حضرت مهدي (عليه السلام) به قدر امکان مورد بحث و بررسي قرار دهيم و اکنون بحث را با ارزيابي علل و اسباب غيبت آن حضرت آغاز مي کنيم.

بدون شکّ هيچ پديده اي در جهان طبيعت، بدون علّت و سبب محقق نمي شود. زيرا بنياد نظام عالم بر اساس اسباب و مسبّبات نهاده شده است و براي پيدايش هر چيز، بايد علّت و سبب، مخصوص آن را جستجو کرد و از هر علّت و سبب، مسبّب و معلول خاصّ آن را انتظار داشت.

به عبارت ديگر، به طور کلي پديده ها و موجوداتي که در عالم محقق مي شود دو نوع است:

1 ـ پديده هاي مادي

2 ـ پديده هاي معنوي

بديهي است که هر کدام از اين دو پديده، داراي علل و اسباب خاصّ خودش مي باشد که در پيدايش آن پديده، نقش دارد. قضا و قدر الهي، وجود هر موجودي را از مجراي علّت و سبب خاصّ خودش به وجود آورده و براي پيدايش هر امري از امور عالم، علّت و سبب خاصّي قرار داده است.

به عنوان مثال، خداوند متعال براي خلقت و پيدايش انسان، اسباب و علل مادّي و براي هدايت و ارشاد مردم، علل و اسباب معنوي قرار داده است. سنّت خدا بر اين است که اگر بخواهد انساني را خلق کند، او را از مجراي طبيعي، يعني به وسيله پدر و مادر که داراي وجود مادي هستند، به وجود مي آورد و اگر بخواهد انساني را هدايت و ارشاد نمايد، به وسيله پيامبران و نزول وحي بر آنان و نيز با الهامات معنوي، هدايت و ارشاد مي نمايد.

خداوند متعال در راستاي اهداف خلقت، موجودات را به دو نوع، هدايت و ارشاد مي کند: