توضيح سخن امام
ما هنگامي مي توانيم مفاد و منظور کلام جامع و بلند امام سجاد (عليه السلام) را خوب درک کنيم که نسبت به خداوند متعال و اهداف وي از خلقت انسان ها و ساير موجودات، شناخت صحيح داشته باشيم. زيرا شناخت صحيح خداوند متعال است که به انسان امکان شناخت پيامبر و امامان را مي دهد.
به طور حتم اگر شناخت و برداشت انسان نسبت به معارف الهي ضعيف و ناچيز باشد و خصوصيات و صفات خداوند را در حدّ لزوم نشناسد، در معرفت پيامبر و امام نيز ناتوان خواهد بود؛ تاجايي که ممکن است کساني را به عنوان پيامبر يا امام و خليفه بشناسد که اساساً لياقت اين مَناصب سه گانه را نداشته باشند. پس شناخت صحيح خداوند است که به انسان، اين بينش و فهم را مي دهد که دنبال هر کس که ادّعاي نبوّت يا خلافت و امامت را بنمايد، نرود و بدون دليل و برهانِ قاطع، سخن کسي را نپذيرد.
با توجه به اين مقدّمه کوتاه، چنين نتيجه مي گيريم که تمام انحرافاتي که در امم گذشته و صدر اسلام در امّت اسلام رخ داد و مردم را به انحراف و ضلالت کشاند، معمولا به واسطه کساني بود که شناخت آن ها نسبت به خدا و پيامبران، ضعيف و نادرست بود؛ امت حضرت موسي (عليه السلام) به واسطه عدم شناخت صحيح و کافي از خدا و پيامبر، در آزمايش کوتاه و چهل روزه، شکست خورد و به دنبال سامري و گوساله اش راه افتاده و دست از بندگي خداوند عالم کشيده و گوساله را به عنوان معبود خود پذيرفتند. [1] .
لذا در دعاهاي رسيده از ائمه اطهار (عليهم السلام) اين نکته خاطر نشان گرديده است که در هر حال، انسان بايد شناخت خود را نسبت به خدا افزايش دهد و با دعا و درخواست از خداوند متعال کمک بگيرد. زيرا شناخت صحيح معارف ديني، اعم از شناخت پيامبر و امام، بستگي به شناخت خداوند دارد. لذا سفارش شده است که در هنگام دعا و کمک خواستن از خداوند چنين بگوييم:
«اللّهُمَّ عرِّفني نفسک فإنّک إن لم تُعرِّفني نفسک لم أعرف نبيّک، اللّهُمَّ عرّفني رسولک فإنَّک إن لم تعرّفني رسولک لم أعرف حجّتک، اللّهمَّ عرّفني حجّتک فإنّک إن لم تعرّفني حجّتک ضللت عن ديني». [2] .
«خداوندا! خودت را به من بشناسان. زيرا اگر خودت را به من نشناساندي، فرستاده ات را نخواهم شناخت. خداوندا! فرستاده ات را به من بشناسان. زيرا اگر فرستاده ات را معرّفي ننمودي، حجّت تو را نخواهم شناخت. خداوندا! حجّت خود را به من بشناسان. زيرا اگر حجّتت را به من نشناساندي، از دينم منحرف خواهم گشت».
مضمون اين دعاي شريف شاهد گفتار ماست که گفتيم اگر خدا را خوب بشناسيم، رسول خدا را نيز خواهيم شناخت و اگر پيامبر را شناختيم، امام و حجت خدا، بعد از وي را نيز خواهيم شناخت.
آنچه در توضيح جملات اين دعا بايد گفت اين که معرفت خداوند متعال داراي مراتب و درجاتي است که انسان تا حدّي به برکت فطرت و عقل مي تواند به آن دست يابد؛ لکن معرفت صحيح و کامل را بايد به کمک پيامبران الهي و خلفاي راستين آنان که بيانگر معارف ديني هستند، کسب کرد.
در اين موضوع از ائمه اطهار (عليهم السلام) روايات فراوان رسيده است که به يک نمونه از آن اشاره مي کنيم:
ابي حمزه ثمالي از امام باقر (عليه السلام) نقل مي کند که آن حضرت فرمودند:
«إنّما يعبداللّه من يعرف اللّه فأمّا من لايعرف اللّه فإنّما يعبده هکذا ضُلالا. [3] .
قلت: جعلت فداک فما معرفة اللّه؟
قال: تصديق اللّه عزّوجلّ و تصديق رسوله و موالاة علي (عليه السلام) والإئتمام به وبالائمّة الهدي (عليهم السلام) والبرائة إلي اللّه عزّوجلّ من عدوّهم، هکذا يعرف اللّه عزّوجلّ». [4] .
«همانا کسي خدا را عبادت مي کند که او را شناخته باشد؛ امّا کسي که خدا را نشناسد، عبادت او از روي ضلالت و گمراهي انجام مي گيرد».
ابو حمزه با شنيدن اين سخن از امام باقر (عليه السلام)، عرض کرد: معرفت خدا چيست؟
حضرت فرمود:
«معرفت خدا، تصديق خدا و تصديق رسول خدا و دوستي علي بن ابي طالب و پيروي نمودن از او و ائمه هدي (عليهم السلام) و بيزاري جستن از دشمنان آن ها است. اين است معرفت صحيح خداوند عزّوجلّ».
پاورقي
[1] در آياتي از قرآن کريم، مانند آيه 51 سوره بقره به اين مطلب اشاره شده است.
[2] اصول کافي، ج 1، ص 337، ح 5.
[3] با توجه به ذيل روايت، «هکذا» اشاره به عبارت منحرفين از خطّ مستقيم ولايت ائمه اطهار (عليهم السلام) است.
[4] اصول کافي، ج 1، ص 180.