بازگشت

پيشگفتار


اداره و رهبري عادلانه جوامع بشري که آرزو و خواست هميشه انسان ها بوده و هست، از چنان اهميّتي برخوردار است که قرآن کريم، آخرين پيام آسماني، انگيزه بعثت پيامبران و نزول وحي را قيام به قسط و برپايي عدالت اجتماعي در جوامع انساني بيان مي کند، چنانکه مي فرمايد:

(لَقَدْ أرْسَلنا رُسُلنا بِالْبَيّـِناتِ وَأنزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَالْمِيزانَ لِيَقوُمَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ) [1] .

«ما فرستادگانمان را با دلايل روشن فرستاديم و با آنان کتاب و معيار شناخت حق از باطل را نازل کرديم تا مردم براي اقامه عدالت و قسط بپاخيزند»

با اين حال، هنوز اين وعده الهي و اين آرزوي انسان ها محقق نشده و بشرِ تشنه عدالت و قسط، طعمِ شيرين و گواراي آن را نچشيده است. بشر، هنوز در انتظار سپيده دمي به سر مي برد که بانگ عدالت خواهيِ آخرين ذخيره خدا در زمين، يعني حضرت مهدي (عليه السلام) را بشنود. آن وقت است که انسان هاي ستمديده جهان با قلب هايي آکنده از عشق و علاقه به همه خوبي ها و با چشماني پر از اشک شوق، از سويداي قلبشان و از سراسر وجودشان، خروش يا مهدي سر مي دهند و پروانه وار بر گرد وجود آن جناب مي چرخند.

از آنجا که نوميدي و يأس از اصلاحات واقعي در جوامع بشري توسط حکّام قدرتمند و خود سر جهان روز به روز رو به افزايش است، بايد گفت که اعتقاد مسلمانان به خصوص تربيت يافتگان مکتب انسان ساز اهل بيت (عليهم السلام)، درباره مصلح حقيقي جهان حضرت مهدي (عليه السلام) که برخاسته از آيات قرآن کريم و فرمايشات پيامبر عظيم الشأن اسلام و ائمه معصومين (عليهم السلام) است، ارج و جلوه اي ديگر يافته و از يک عقيده مذهبي به صورت يک آرمان و آرزوي عمومي براي مردم ستمديده جهان در آمده است.

اميد آن است که اين وعده حتمي الهي و اين خواست دروني انسان ها با غلبه دين حق بر باطل که قرآن کريم نويد آن را داده است [2] با دست توانمند آخرين ذخيره و حجّت خدا تحقق يابد و بشر در پرتو حکومتِ عادلانه حضرت مهدي (عليه السلام) راه سعادت را بپيمايد و به کمال مطلوب نايل گردد.

اينک به روايتي که از پيامبر اسلام نقل شده و بيانگر اين حقيقت است، اشاره مي کنيم:

ابن عباس مي گويد که پيامبر فرمود:

«خلفا و اوصياي بعد از من که حجت خدا بر خلق هستند، دوازده نفرند. اولين آنها برادرم و آخرينشان فرزندم مي باشد».

عرض شد يا رسول اللّه! برادر شما کيست؟

فرمود: علي بن ابيطالب.

بار ديگر عرض شد: فرزند شما کيست؟

فرمود:

«مهدي، همان کسي که زمين را از قسط و عدل پر مي کند، همچنان که از جور و ظلم پر شده باشد».

سپس فرمودند:

«سوگند به خدايي که مرا به حق فرستاد و بشارت دهنده قرار داد، اگر از عُمرِ دنيا جز يک روز باقي نمانده باشد، خداوند آن روز را طولاني مي گرداند تا فرزندم مهدي خروج نمايد. سپس روح خدا، عيسي، از آسمان فرود مي آيد و در نماز به آن حضرت اقتدا مي کند. زمين به نور وجود او (حضرت مهدي (عليه السلام)) روشن مي گردد، و پرتو حکومت و سلطنت وي سراسر گيتي را فرا مي گيرد». [3] .

از مضمون اين حديث و احاديث فراوان ديگر که مؤيّد آن است چند نکته استفاده مي شود:

1 ـ خلفا و جانشينان پيامبر دوازده نفرند.

2 ـ اولين خليفه پيامبر، حضرت علي (عليه السلام) و آخرينشان حضرت مهدي (عليه السلام) است. بديهي است که اين موضوع، صحّت اعتقادات شيعه اماميّه را که قائل به امامت ائمه دوازده گانه از اهل بيت پيامبر هستند، ثابت مي کند.

3 ـ حضرت مهدي (عليه السلام) از اولاد و فرزندان پيامبر است.

4 ـ اصل غيبت حضرت مهدي (عليه السلام) از مضمون اين حديث ثابت مي شود.

توضيح مطلب اين که در حديث آمده است: «لو لم يبق من الدنيا إلاّ يوم واحد لطوّل اللّه ذلک اليوم حتّي يخرج فيه ولدي المهديّ»

جمله «يخرج» مي رساند که ابتدا بايد غيبتي باشد تا بعد از آن، خروج محقّق شود. با توجه به مضمون اين جمله، شبهاتي که بعضي از افراد ناآگاهِ اهل سنّت، در مورد غيبت آن حضرت مطرح مي کنند، رفع مي شود.

5 ـ ظهور آن حضرت پس از غيبتي طولاني، حتمي وغير قابل ترديد است.

6 ـ مضمون اين حديث نمايانگر شخصيّت عظيم و برازنده حضرت مهدي (عليه السلام) است. زيرا اين حديث حاکي از اين است که آن حضرت علاوه بر آن که حجّت خدا بر تمام خلق مي باشد، داراي موقعيّتي است که هيچ کدام از اوليا و حجج الهيِ قبل از ايشان آن را نداشته اند. چرا که او به عنوان آخرين ذخيره خدا در زمين، توفيق اجراي قوانين اسلام را در سراسر گيتي پيدا مي کند و زمين را در پرتو حکومت دين حق، از عدل و داد پر مي کند و از لوث وجود جائرين و ستمگران پاک مي سازد و با حاکم نمودن دين اسلام، مفاد آيه شريفه «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَي وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ» [4] تحقّق مي پذيرد.

آري! اين همان آيه اي است که خداوند متعال وعده حتمي غلبه دين اسلام بر ساير اديان را داده، و هنوز اين وعده الهي تحقق نيافته است.

در اين جا مناسب است فرمايشي را از امام صادق (عليه السلام) در مورد تأويل اين آيه مبارکه متذکّر شويم:

ابو بصير مي گويد: از امام صادق (عليه السلام) پرسيدم: «آيا اين آيه تحقق يافته است؟»

امام (عليه السلام) فرمود: «به خدا سوگند! هنوز اين آيه محقق نشده است».

عرض کردم: «جانم به قربانت! کي محقق خواهد شد؟»

حضرت فرمود:

«هنگامي که قائم (عليه السلام) ـ انشاء اللّه ـ قيام کند. زيرا در هنگام قيام آن حضرت، هيچ کافر و مشرکي باقي نمي ماند جز اين که خروج او را کراهت دارد. [آن حضرت، کافران و مشرکان را از بين مي برد] حتي اگر کافر يا مشرکي در دل سنگي پنهان شده باشد، آن سنگ، افراد مؤمن را از وجود او با خبر مي سازد و خدا نيز زمينه قتل و نابودي کافران و مشرکان را بدين وسيله فراهم مي سازد». [5] .

اين جا است که امام صادق (عليه السلام) آرزوي درک حضور حضرت مهدي (عليه السلام) را نمود، و اين آرزو را در جواب سؤالي که از آن حضرت در مورد تولّد حضرت قائم (عليه السلام) مي شود، بيان فرمودند:

سئل أبو عبد اللّه (عليه السلام): هل ولد القائم؟

قال: «لا، ولو أدرکته لخدمته أيّام حياتي». [6] .

از امام صادق (عليه السلام) سؤال شد: «آيا حضرت قائم متولد شده است؟»

فرمودند: «نه، امّا اگر حضرتش را درک کنم در تمام عمر خودم او را خدمت و ياري نمايم». بايد اذعان کنيم که معرفت و شناخت ما نسبت به ساحت مقدّس امام زمان (عليه السلام) ضعيف است و بايد عاجزانه از خداوند متعال درخواست کنيم که توفيق شناخت و معرفت کافي نسبت به آن حضرت را به ما عنايت فرمايد. به اين امر مهم در دعاهايي که از ائمه معصومين (عليهم السلام) وارد شده، توجه شده است:

«اللهمَّ عرّفني حجّتک فإنّک إن لَمْ تُعرّفني حجّتک ضللت عن ديني». [7] .

«پروردگارا! حجّت خويش را به من بشناسان. زيرا اگر حجّتت را به من معرفي نکني در دينم گمراه مي شوم». آري! شناخت کافي و صحيح حجت خدا از اموري است که مي تواند راه را براي ظهور آن بزرگوار هموار کرده و زمينه حکومت جهاني اسلام را به رهبري يگانه منجي عالم، حضرت حجة بن الحسن العسکري (عليه السلام) فراهم سازد، تا به واسطه هدايت و ارشاد آن حضرت بلاد خدا، آباد و بندگان خدا، احياگردند چنانکه در دعاي عهد مي خوانيم: «واعمر اللّهمَّ به بلادک وأحي به عبادک». [8] .

اميدواريم هر چه زودتر آن روز گار پر شکوه فرا رسد.

آمين رب العالمين


پاورقي

[1] سوره حديد، آيه 25.

[2] (هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالهُدي وَدينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدّينِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ) سوره توبه، آيه 33.

[3] ينابيع المودة، ص 447؛ الزام الناصب، ج 1، ص 187؛ غاية المرام، ص 43 ح 692.

[4] سوره توبه، آيه 33.

«او کسي است که پيامبر را با هدايت و دين درست، فرستاد تا آن را بر هر چه دين است پيروز گرداند، هر چند مشرکان خوش نداشته باشند».

[5] فقال: «واللّه، ما أنزل تأويلها بعد، قلت: جعلّت فداک، و متي ينزل؟ قال: حتّي يقوم القائم إن شاء اللّه، فإذا خرج القائم لم يبق کافر و لا مشرک إلاّ کره خروجه، حتّي لوکان کافر أو مشرک في بطن صخرة لقالت الصّخرة: يا مؤمن، في بطني کافر أو مشرک فاقتله، قال فينحيّه اللّه فيقتله».؛ بحارالانوار، ج 51، ص 60.

[6] بحارالانوار، ج 51، ص 148.

[7] جمال الاسبوع، سيد بن طاووس، ص 521، به نقل از مکيال المکارم، ج 2، ص 80.

[8] «خداوندا! به وسيله او بلادت را آباد و بندگانت را زنده گردان»؛ مفاتيح الجنان، دعاي عهد.