بازگشت

اسامي برخي از معمرين


1ـ آدم، 930 سال.

2ـ شيث، 912 سال.

3ـ انوش، 905 سال.

4ـ قينان، 910 سال.

5ـ مهللئيل، 895 سال.

6ـ يارد، 962 سال.

7ـ اخنوخ، 365 سال.

8ـ متوشالح، 969 سال.

9ـ لامک، 777 سال.

10ـ نوح، 950 سال. (و بنا بر تواريخ و کتب حديث مجموع مدت عمر او پيش از بعثت و بعد از طوفان 2500 سال شد).

11ـ سام، 600 سال.

12ـ ارفکشاد، 438 سال.

13ـ شالح، 433 سال.

14ـ عابر، 464 سال.

15ـ ابراهيم، 175 سال.

16ـ اسمعيل، 137 سال.

(مدت اعمار اين افراد همه طبق تورات نوشته شد که علاوه بر اين جمعي ديگر را نيز مانند فالح و رعو و سروج و ناحور و غيره ذکر کرده، مراجعه شود به ترجمع عربي تورات، ط بيروت، 1870م و منتخب الاثر نگارنده، ص276 و 277 و ظاهراً اخنوخ همان ايليا است که يهود و نصاري معتقدند سه هزار و سيصد و هشتاد و دو سال پيش از ميلاد زنده به آسمان برده شد و الم مرگ نچشيد، رجوع شود به کتاب اظهار الحق، ج2، ص124).

17ـ ربيعة بن ضبيع فزاري، 380 سال، (کمال الدين، ج2، ص233 تا 235).

18ـ اوس بن حارثه، 220 سال، (المعمّرين، ص36).

19ـ عبيد بن شريد جرهمي، 350 سال، (کمال الدين، ج2، ص232).

20ـ برد، 962 سال، (کنز الفوائد، ص245).

21ـ ايوب بن حداد عبدي، 200 سال، (کمال الدين، ج2، ص142).

22ـ ثعلبة بن کعب، 300 سال، (المعمّرين، ص64).

23ـ تيم الله بن ثعلبه، 500 سال، (تذکرة الخواص، ص205 والمعمّرين، ص31).

24ـ ثوب بن تلده اسدي، 220 سال، (المعمّرين، ص59).

25ـ جعفر بن قرط عامري، 300 سال، (المعمّرين، ص43).

26ـ جلهمة بن ادد بن زيد، 500 سال، (غيبت شيخ، ص86).

27ـ يحابر بن مالک بن ادد، 500 سال، (غيبت شيخ، ص86).

28ـ زهير بن عتاب کلبي، 300 سال، (کمال الدين، ص246).

29ـ جليلة بن کعب، 190 سال، (المعمّرين، ص65).

30ـ حادثة بن صحر، 180 سال، (المعمّرين، ص49).

31ـ حادثة بن عبيد کلبي، 500 سال، (المعمّرين، ص67).

32ـ حامل بن حادثه، 230 سال، (المعمّرين، ص69).

33ـ حبابه والبيه که از عصر خلافت علي (ع) تا زمان امامت حضرت رضا (ع) عمر کرد، (کتابهاي معتبر حديث).

34ـ حارث بن مضاض جرهمي، 400 سال، (غيبت شيخ، ص81. المعمرين، ص42).

35ـ ذوالاصبع العدواني، 300 سال، (المعمرين، ص82).

36ـ حنظلة بن شرقي، 200 سال، (المعمرين، ص49).

37ـ دريد بن زيد، 450 سال، (المعمرين، ص20).

38ـ ذوجدن حميري، 300 سال، (المعمرين، ص33).

39ـ دريد بن صمت، 200 سال، (المعمرين، ص22).

40ـ ذو القرنين، 3000 سال، (تذکرة الخواص، ص377، نقل از تورات).

41ـ ربيعه بجلي، 190 سال، (المعمرين، ص68).

42ـ رداد بن کعب نخعي، 300 سال، (کمال الدين، ج2، ص242).

43ـ زهير بن خباب، 420 سال، (المعمرين، ص25).

44ـ سطيح کاهن، 30 قرن، (المعمرين، ص5).

45ـ سيف بن وهب، 300 سال، (المعمرين، ص41).

46ـ شرية بن عبدالله جعفي، 300 سال، (المعمرين، ص39).

47ـ شق کاهن، 300 سال، (کمال الدين، ج2، ص235).

48ـ صيفي بن رياح، 270 سال، (غيبت شيخ، ص80).

49ـ ضبيرة بن سعيد، 220 سال، (المعمرين، ص20).

50ـ عباد بن سعيد، 300 سال، (کمال الدين، ج2، ص255).

52ـ عبدالمسيح بن عمرو غساني، 350 سال، (المعمرين، ص38).

53ـ اوس بن ربيعة اسلمي، 214 سال، (المعمرين، ص66).

54ـ عبيد بن شريد جرهمي، 350 سال، (کمال الدين، ج2، ص232).

55ـ عمرو بن حمة الدوسي، 400 سال، (غيبت شيخ، ص81).

56ـ عمرو بن لحي، 345 سال، (غيبت شيخ، ص86).

57ـ قس بن ساعده، 600 سال، (کنز الفوائد، ص254).

58ـ کعب بن حمة الدوسي، 390 سال، (تذکرة الخواص، ص205 ـ المعمرين، ص22).

59ـ کعب بن رادة نخعي، 300 سال، (المعمرين، ص66).

60ـ محصن بن عتبان زبيدي، 256 سال، (کمال الدين، ج2، ص255 المعمرين، ص21).

61ـ مرداس بن صبيح، 230 سال، (المعمرين، ص35).

62ـ مستوغر بن ربيعة بن کعب، 330 سال، (المعمرين، ص9. و سيره ابن هشام، ج1، ص93).

63ـ هبل بن عبدالله کلبي جد زهير بن خباب، 700 سال، (المعمرين، ص29).

64ـ نفيل بن عبدالله، 700 سال، (تذکرة الخواص ص205).

مخفي نماند که يادداشت کردن نام معمّريني که شرح حالاتشان در کتاب المعمّرين و غيبت شيخ و کمال الدين و کنز الفوائد و کتابهاي تاريخ حفظ شده، سبب اطالع مقاله مي گردد لذا به همين قدر قناعت کرديم و بر آن اسامي معمّرين ديگر را از کتابهائي که اخيراً تأليف شده اضافه مي نمائيم و همچنين بعضي از معمّرين معاصر را که اتفاقاً و بدون اينکه در مقام فحص باشيم در روزنامه ها به شرح احوال آنها برخورديم.

65ـ هنري جنکس، 169 سال، اين مرد در سن 112 سالگي در جنگ فلورفيد شرک داشت.

66ـ جون بافن بولندي، 175 سال داشت و سه نفر از اولاد خود را که متجاوز از صد سال داشتند ديد.

67ـ يوحنا سورتنغتون نروژي (متوفاي 1797)، 160 سال.

68ـ طوز مابار، 152 سال.

69ـ کورتوال، 144ـ سال.

70ـ يک فرد زنگباري، 200 سال.

نام اين چند نفر در تفسير الجواهر، ج17، ص226، ذکر شده است.

71ـ ماتوسالم، 969 سال.

72ـ ملک جزيره «لوکمبانز» 802 سال.

73ـ چند نفر پنجابي، 200 سال.

74ـ مارکوس ابونيوس، بيش از 150 سال.

75ـ اهالي جبل آتوس هر يک، 130 سال.

76ـ دودون، 500 سال.

77ـ سنجرين پادشاه قبرس، 160 سال.

78ـ قديس سيمون، 107 سال.

79ـ قديس تاکريس، 165 سال.

80ـ قديس انطوان، 105 سال.

81ـ البومامطران حبشه، 150 سال.

82ـ توماس بار، 152 سال.

83ـ معمّر ديگري که در هنگام مرگ فرزندش 140 سال داشت.

84ـ برنوکرتريم، 150 سال.

85ـ يک نفر معمّر اهل سربيا، 135 سال.

86ـ يک نفر ديگر از اهل سربيا، 125 سال.

87ـ معمّر ديگر از اهل سربيا، 290 سال.

88ـ يک نفر معمّر از اهل ليفونيا، 168 سال.

89ـ معمّر ديگر که در لوسرون مرد، 186 سال.

90ـ يک نفر کشاورز ايقاسي، 185 سال.

91ـ معمّر مصري، 154 سال.

92ـ زار و معمّر ترکي، 156 سال.

نام اين افراد در مقاله اي که در روزنامه الاهرام، شماره3، دسامبر1930 تحت عنوان الخلود و طول العمر حوادث مدهشة عن طول الاعمار ضبط شده است (تفسير الجواهر، ج24، ص86 تا 88).

93ـ شيخ محمد سمحان، 170 سال، (مجله صبا، شماره 29، سال3، از مجله الاثنين قاهره).

94ـ سيد ميرزا کاشاني، 154 سال، (پرچم اسلام شماره3، سال2).

95ـ جمعه، 140 سال، (کيهان شماره 7253).

96ـ محمود باقر عيوض اف ـ جشن صد و پنجاه سالگي خود را گرفت و وزارت پست و تلگراف شوروي تمبر يادبودي که عکس عيوض اف بر روي آن نقش شده چاپ نمود، (اطلاعات، شماره 9603).

97ـ دهقان صربستاني از اهل يوگسلاوي به نام اوچکوويچ متولد1798م که تا سال 1335 شمسي زندگي داشت، (اطلاعات، شماره9215).

98ـ شير علي مسلم اف 164 ساله، در سال 1346 شمسي 162 سالگي خود را جشن گرفت، اين مرد در اين سن سرزنده و شاداب است و لب به مشروب و الکل در عمرش نزده است، بارها جرايد جهان از طول عمرش سخن گفته و شرح حالش را انتشار داده اند، (کيهان، شماره 7151 و شماره 7746. اطلاعات، شماره 11744، 11750، 11871، 11904، 11965، 12882، 12893).

99ـ حاجي محمد بدوئي ابوالشامات، 125 سال، (اطلاعات، شماره 9072).

100ـ شيخ علي بن عبدالله، حکمران سابق قطر، 150 سال، (اطلاعات، شماره 9303).

101ـ سيد محمد الفجال، 136 سال در حفر کانال سوئز شرکت داشت، (اطلاعات، شماره 9093).

102ـ نوذر باباتا مصطفي يف اهل آذربايجان شوروي چندي پيش صد و چهلمين سال خود را جشن گرفت، (اطلاعات، شماره 11622).

103ـ محمد انباتوف، 149 سال، پيرترين کانديداي انتخابات آذربايجان شوروي که بالغ بر صد نفر اولاد و نوه و نتيجه و نبيره دارد، (اطلاعات، شماره 9431).

104ـ کدخدا قنبر علي رستم آبادي، 156 سال. (اطلاعات، شماره 9763 و 9873).

105ـ يک زن اهل ترکيه به نام هاجر، 169 سال که يک برادر 113 ساله هم داشت، (اطلاعات، شماره 11347).

106ـ حسين پيرسلامي فارسي، 146 سال، (اطلاعات، شماره 9746 و 9748).

107ـ مردي که در زمان ناپلئون به دنيا آمده و در سال 1342 شمسي، 163 سال داشت و داراي 150 نوه و يک پسر 110 ساله است و تا به حال لب به مشروب و سيگار نزده است، نام اين مرده هادي محمد است و اکنون در کازابلانکا زندگي مي کند (کيهان، شماره 5991).

108ـ سيد حسين قراني، 135 سال، (اطلاعات، شماره 11924).

109ـ محمد ولي مسلمي مراغه اي، 140 سال (اطلاعات، شماره 10000).

110ـ ناوارز زن آرژانتيني، 148 سال، (اطلاعات، شماره 8731).

111ـ پيرمرد اتريشي به نام فرانزواينر، يکصد و چهلمين سال ولادت خود را جشن گرفت و گفت! تا کنون به ياد ندارم حتي يک بار بيمار شده باشم و هنوز هم در مزرعه اجدادي خود کار مي کنم، (اطلاعات، شماره 8739).

112ـ مردي به نام اشانکر اهل گرجستان، 147 سال، (اطلاعات، شماره 11187).

113ـ عايشه دختر حاج اسمعيل تونسي، 130 سال، (اطلاعات، شماره 8646).

114ـ بانو گوموکا ساکن دهکده گالون قفقاز، صد و چهل و هفتمين سال تولد خود را جشن گرفت و هنوز نشاط خود را از دست نداده و در حس شنوائي و بينائي او هيچگونه ضعفي حاصل نشده است، (اطلاعات، شماره 8972).

115ـ ديويد فرباندز آمريکائي، 133 سال، (اطلاعات، شماره 8972).

116ـ پير مرد صد و هشتاد و پنج ساله که وقت ولادت ناصر الدين شاه 50 ساله و زمان آغا محمد خان قاجار دوازده ساله بوده است، (کيهان، شماره 6063).

117ـ کرديف قفقازي، 147 سال، (اطلاعات، شماره 9023).

118ـ يک فرد چيني، 155 سال، (اطلاعات، شماره 11، آبان ماه 1333).

119ـ يک نفر از اهالي آلباني به نام «خوده» صد و هفتاد سال، (مجله دانشمند، شماره 61).

120ـ خديجه ننه اهل ترکيه، 168 سال که پزشکان هم اين سن و سال او را تصديق کرده اند، اين زن در دوران ناپلئون و فتحعلي شاه حيات داشته و پس از مرگ روبسپير (1794) به دنيا آمده، (اطلاعات، شماره 11105).

121ـ شخصي به نام «راسيارام» اهل پنجاب هند، 140 سال، (اطلاعات، شماره 8928).

122ـ بانو «کومروبميرنين» اهل ترکيه 173 سال، (اطلاعات، شماره 8745).

123ـ سيد حبيب بن معاطي مراکشي، 147 سال، وي در اين سن و سال به تمام مشاغل خود اشتغال داشت و سن پسرش سالها است که از صد تجاوز کرده است (الامالي المنتخبه، ج اول، ط نجف، ص79، نقل از روزنامه الاخاء بغداد، شماره 757، سال4).

124ـ يک فرد چيني موسوم به دلي چينک، 253 سال (الامالي المنتخبه مظفري، ج1، ط نجف، ص79، نقل از سالنامه پارس).

125ـ احمد آداموف، 161 سال، وي با همسرش صدمين سال ازدواج خود را جشن گرفت، (اطلاعات، شماره 8963).

126ـ محمود باقر اوغلو، صد و هشتاد و چهارمين سال ولادت خود را جشن گرفت، (اطلاعات، شماره 8963).

127ـ پي ريرارا ياجاوير پيريراپير، 167 ساله از سرخ پوستان آمريکاي جنوبي که شرح احوالش بطور مفصل در شماره 9236 و بطور مختصر در شماره 9121 و 9574 و 9575 اطلاعات درج است.

128ـ سيد ابوطالب موسوي فارسي معروف به ذي القرنين 191 ساله که رياست يک ايل چند صد نفري را که همه فرزندان و نوه و نتيجه وي هستند دارد و آخرين همسرش 105 ساله است و مدعي است که پيش از ناصر الدين شاه زن گرفته و دو مرتبه دندان در آورده است، (اطلاعات، شماره 11179 و 11180).

129ـ شيرسوار، مرد 140 ساله فومني، (اطلاعات، شماره 9741 و 9742).

130ـ کربلائي آقا باطني کرمانشاهي، 140 سال، (اطلاعات، شماره 9780).

131ـ سيد علي فريدني 185 سال و دو فرزند او که بيش از صد سال عمر کرده و سي سال قبل يعني در سن صد و پنجاه و پنج سالگي دندان درآورده و هيئت پزشکي رسمي دولتي او را معاينه کرده و شرح حالش و گزارش هيئت پزشکي و نامه وزير بهداري ايران در اطلاعات درج شد، (شماره هاي 9741 و 9744 و 9765 و شماره 26 مهر 1337).

132ـ ايکورکرويف 157 ساله که درجنگهاي ناپلئون اوّل، عليه ژنران الکسي ميرمولف روسي، آشپز اين ژنرال بود، «ايکور» از استعمال مشروبات الکي و دخانيات سخت احتراز داشت، (اطلاعات، شماره 9337).

133ـ مردي که در صد و پنجاه و هشت سالگي آپانديس او را در يکي از بيمارستانهاي «نايروبي» پايتخت کنيا عمل کردند، اين پيرمرد که در معني از جوان ترين جوانان جوانتر است، بين 120 ـ 130 سالگي صاحب 5 فرزند از زن جوانش شد و بزرگترين فرزند وي هم اکنون 125 سال دارد و پير و خموده است در حالي که خود پدر «پيل افکن» است و به مانند پهلوانان اساطيري ستبر و نيرومند، پيرمرد، فرزند ارشد رئيس قبيله اي است که به هنگام حيات 39 زن گرفت و صاحب 173 فرزند شد و آگاهي به احوال اين خانواده طويل العمر و کثير الاولاد ضرب المثل شيرين خودمان را يادآور است که «دود از کنده برخيزد» (مطبوعات جهان، اطلاعات، شماره 12672).

134ـ به موجب يک آمار رسمي در گرجستان بيش از دوهزار و يکصد نفر متجاوز از يکصد سال سن دارند، (اطلاعات، شماره 11178).

135ـ طبق يک آمار در شوروي حدود دويست نفر زن و مرد که سن آنها از صد و ده تا صد و پنجاه است زندگي دارند و پس از رسيدگي معلوم شد اغلب آنها به تربيت زنبور عسل اشتغال داشته و قسمت مهمي از غذايشان عسل بوده و بدين جهت نتيجه گرفته شد که عسل در طول عمر اثر بسزائي دارد. (اطلاعات، شماره 8904).

136ـ تعداد اشخاصي که در آمريکا عمرشان متجاوز از صد سال است به سه هزار و پانصد نفر تخمين زده شده است، (اطلاعات، شماره 9437).

137ـ در چين، 3384 نفر بيش از صد سال عمر دارند که افراد متجاوز از صد و پنجاه سال هم در بين آنها هست، (اطلاعات، شماره 11، آبان 1333).

138ـ در اتحاد شوروي، تعداد افرادي که دوّمين قرن زندگي خود را مي گذرانند تقريباً سي هزار نفرند، (مجله دانشمند، شماره 61).

139ـ يک نفر دهقان مجاري در سال 1724 در سن 185 سالگي درگذشت، نامبرده تا روزهاي آخر عمرش مانند جوانان کار مي کرد، (دانشمند، شماره 61).

140ـ شخص ديگري به نام جان راول، به هنگام مرگ 170 سال داشت و همسرش در آن هنگام 164 ساله بود، آنها صد و سي سال با هم زندگي کرده بودند، (دانشمند، شماره 61).

141ـ زني به نام آشرااوماروا 159 ساله، (اطلاعات، شماره 12882، ص21).

142ـ چند سال پيش روزنامه ها خبر دادند: يک مرد 207 ساله در آمريکاي جنوبي فوت شده است، (دانشمند، شماره 61).

در اينجا اين مقاله را پايان مي دهيم و متذکر مي شويم که اگر کسي تواريخ ملل و جرايد و مجلات تمام کشورهاي دنيا را در اختيار داشته باشد، به آمارهاي جالب و اطلاعات مهمي دست خواهد يافت.

و از همين مختصر که نگارش يافت معلوم مي شود از نظر تاريخ و بررسي احوال معمّرين قدماء و معاصرين، براي عمر بشر حد و اندازه اي که از آن تجاوز ننمايد معلوم نيست و همانطور که سيد بن طاووس 1 در کشف المحجه، فصل79 در ضمن آن مثال معروف توضيح داده، نبايد از عمر بسيار طولاني تعجب کرد و آن را بعيد شمرد زيرا با تکرار و کثرت وقوع آن وجهي براي تعجب باقي نمي ماند.

در پايان اين مقالات يک بار ديگر نيز يادآور مي شويم که آنچه ما پيرامون موضوع طول عمر و نواحي مختلف آن شرح داديم براي اين است که معلوم شود استبعاد عمر بسيار طولاني ناشي از قلّت اطلاع از تاريخ و احوال معمّرين و جهل به علوم طبيعي و ضعف ايمان به خدا و يا عناد و لجاج و سر پيچي از پذيرفتن حق است.

و اگر اين شواهد و دلائل هم در بين نبود و مسأله عمر طولاني بي سابقه بود و علوم طبيعي هم امکان طبيعي طول عمر را تأييد نمي کرد، طول عمر حضرت ولي عصر ـ عجل الله تعالي فرجه ـ يک موضوع خردپسند و باور کردني و ثابت بود زيرا با اين همه اخبار و بشارات پيامبر اعظم 9 و ائمه طاهرين: و با آن همه معجزات و خوارق عاداتي که از آن حضرت در عصر حيات پدر بزرگوارش حضرت امام حسن عسکري (ع) و در غيبت صغري و غيبت کبري صادر شده و با اينکه جمعي بسيار از بزرگان که در صداقت و تقوا و ورع آنها هيچ شبهه اي نيست از شرفيابي خود به حضور ولي عصر (ع) خبر داده اند و گروههائي که بيش از حد تواتر است به سعادت ديدار ايشان نايل شده اند، طول عمر و زندگي آن رهبر عدالت گستر جهان ثابت و محرز است، همانطور که معجزات انبياء با اينکه خارق عادات است با اتکاء به تواتر خبر دهندگان و قدرت مطلق الهي ثابت و مسلّم است.

«اللهم انّا نرغب اليک في دولة کريمة تعزّ بها الاسلام وأهله وتذل بها النفاق وأهله، وتجعلنا فيها من الدعاة الي طاعتک والقادة الي سبيلک وترزقنا بها کرامة الدنيا والاخرة».