بازگشت

عمر جاودان


امکان عمر جاودان مسأله اي است که همواره مورد توجه بشر بوده و فحص و کنجکاوي و مطالعه در اطراف آن جريان داشته است.

در امکان عقلي عمر جاودان هيچ شبهه و شکي نيست و گمان نمي رود کسي تا حال امکان عقلي آن را ردّ کرده باشد، يعني عمر جاويد را براي بشر محال دانسته باشد.

آنچه همواره تحت مطالعه قرار داشته مسأله امکان علمي آن مي باشد، يعني علماي زيست شناس و دانشمندان ديگر با آزمايشها و تحقيقات خود خواسته اند بدانند: آيا مي توان عمر جاودان در دسترس بشر قرار داد و کاري کرد که هر کس بخواهد بتواند از آن برخوردار شود؟

آيا آزمايشهائي که تا کنون براي رسيدن به اين مقصود شده موفقيّت آميز بوده است؟

آيا تلاشهاي علماء در اين موضوع آنان را بيشتر اميدوار ساخته يا نااميد؟

و آيا بايد فحص و مطالعه را در اطراف اين موضوع دنبال کرد؟

و آيا همانطور که بشر توانست ميکروب آبله و مالاريا و ميکروب سل و بيماريهاي ديگر را کشف کند و با آنها مبارزه نمايد مي تواند از بريده شدن طناب عمر هم جلوگيري نمايد؟

و بالاخره جواب اين پرسشها از نظر علم مثبت است يا منفي؟

اين مسأله اي است که هر کس فوق العاده به آن علاقه مند است و شايد مسأله اي مهمتر از آن در مسائل زندگي مادّي او نباشد و مسائل ديگر مانند مبارزه با بيماريها و کوشش در کشف داروي سرطان و مرضهاي خطرناک ديگر همه از جزئيات و فروع اين مسأله است، يعني عشق و علاقه به ادامه حيات و عمر زندگي بيشتر.

تا آنجا که اطلاع داريم در پاسخ اين پرسش ها آنچه علماي زيست شناس و پزشکان و دانشمندان متخصص در رشته هاي مربوط به اين موضوع اظهار نظر مثبت کرده اند و آزمايش هاي آنها اميدوار کننده از آب در آمده است. لذا تحقيقات و کوششهاي خود را در اين موضوع در عالم علم تعقيب و دنبال مي کنند و اگر چه پاره اي از آنها با احتياط اظهار نظر مي نمايند و پاي خود را از امکان طولاني کردن عمر فراتر نمي گذارند و از عمر جاودان سخن نمي گويند، ولي تصديق دارند که مسأله طولاني ساختن عمر، گام نخست به سوي جاوداني ساختن آن است و اصولاً دانش پزشکي با تمام شُعب و رشته هاي متعدد که دارد آنچه در درمان بيماريها پيشرفت نمايد راه بشر را به اين هدف نزديک مي سازد، زيرا غير از اين نيست که اين بيماريها قاطع رشته عمر و زندگي و مانع از جاودان زيستن هستند و وقتي راه مبارزه با اين بيماريها يکي پس از ديگري کشف شد، به تدريج عمر جاودان نيز تأمين خواهد شد.

پس اگر چه دانشمندان در دانشگاهها و آزمايشگاهها هر کدام در رشته اي مخصوص و کشف راه مبارزه با يک نوع بيماري مشغول تحقيق و تجسّس مي باشند. اما ما مي دانيم که هر چه اين تجسّسات، موفقيّت آميز باشد و هر روز با کشف تازه اي در مبارزه با يک نوع بيماري پيروز شوند، تا خطر قطع طناب عمر در ميان است اين تجسّسات پايان نخواهد يافت پس اگر بگوئيم زحمات و کوششهاي بشر همه به سوي اين هدف و براي اين نتيجه است و با وسائلي که براي مبارزه با بيماريهاي بسيار کشف کرده همواره موفقيّت آميز بوده و به سوي هدف پيشرفته، اغراق نگفته ايم.

اما در خصوص اين موضوع يعني امکان عمر جاودان ظاهراً مطالعات و آزمايشها از دو راه انجام مي شود.

يکي از راه مطالعه حالات و وضع زندگي جسمي و روحي و اخلاقي و ديني و اقتصادي معمّرين.

و ديگر از راه تحقيق و تجربه هاي علمي و فني که روي بعضي از حيوانات و جنين و نسوج و سلول و قطعات اعضاء انجام مي دهند.

اين مطالعات در هر دو مرحله نتيجه بخش شده و ثابت مي کند که: بريده شدن طناب عمر لازم طبيعت يک موجود زنده نيست بلکه به علت عوارض و حوادث پيش مي آيد.

آنچه از طريق مطالعه احوال معمّرين به دست مي آيد اين است که براي عمر، حد مخصوصي نيست و نمي توان بهره بشر را از نعمت حيات و زندگي به اين حدي که به آن مأنوس شده ايم محدود کرد و اگر شرايط و احوال اتفاقاً براي کسي مساعد باشد بشر خيلي خيلي بيشتر از اينها هم مي تواند زيست کند.