بازگشت

توحيد حقيقي


يکي از ارکان مهم دعوت اسلام که فلسفه نُبوات هم مبتني بر آن است اين است که مصدر تشريع و به وجود آمدن نظامها و قوانين، فقط خداوند متعال است و جعل احکام و تشريع شرايع، مختص به ذات بي زوال عالم و حکيم بالذّات او است و فقط مردم بايد در برابر احکام خدا خاضع و تسليم باشند و خضوع در برابر احکام ديگران و تسليم نظامات غير اسلامي شدن، نشانه انحراف از راه اسلام و توجه به شرک و عدم اهتداء به حقيقت توحيد است. [1] .

خضوع در برابر احکام خدا خضوع براي خدا و پرستش خدا است و خضوع در برابر نظامهائي که مصدر آن خدا نيست پرستش غير خدا و قبول استعباد است.

هر کس براي خودش حق قانون گذاري و جعل احکام قائل باشد خود را شريک در افعل مخصوص به خدا دانسته است و هر بشري که براي بشر ديگر به چنين حقي اعتراف کند حق مقام اُلوهيت و خدائي را براي او اعتراف نموده و بندگي خود را نسبت به او پذيرفته است.


پاورقي

[1] يکي از متفکرين بزرگ معاصر در يکي از کتابهايش بعد از ذکر آيات چندي از قرآن مجيد نتيجه گرفته که دين عبارت است از قانون و حدود و شرع، و طريقه و نظام فکري و عملي.

پس اگر انسان در پيروي از قانون و حدود، استناد به خدا داشته باشد در دين خدا است و اگر استناد به شخص و زمامداري داشته باشد در دين آن زمامدار است و اگر استناد به رئيس قبيله يا رأي عموم داشته باشد ناچار در دين آنها است.