بازگشت

متن احاديث


ما فقط متن چند حديث از اين روايات را در اينجا ذکر مي کنيم، تا معلوم شود که بنيان مذهب شيعه اثني عشري بر استوارترين مآخذ و مدارک معتبر مورد قبول فِرَق مسلمين قرار دارد و نام «اثني عشري»، نامي است که از زبان وحي و رسالت يعني کلام معجز نظام، حضرت خاتم الانبياء 6 گرفته شده است.

1ـ احمد حنبل در مسند که از معتبرترين کتب مسانيد و جوامع اهل سنّت و معروف ترين کتب حديث مسلمين است، سي و پنج حديث با سندهائي عالي، از پيغمبر روايت کرده است که همه دلالت دارند بر اينکه جانشينان و رهبران امّت بعد از آن حضرت دوازده نفرند. از جمله سند را به جابر بن سمره صحابي معروف مي رساند که گفت: شنيدم پيغمبر (ص) فرمود: «يکون لهذه الامة اثنا عشر خليفة [1] براي اين امّت دوازده نفر خليفه است». و چنانچه همه مي دانند، فقط شيعه اثني عشري اين مذهب را دارند.

2ـ ابن عدي در کامل و ابن عساکر از ابن مسعود روايت کرده اند از پيغمبر اکرم (ص) که فرمود: «انّ عدة الخلفاء بعدي عدة نقباء موسي [2] شماره جانشينان من به شماره نقباء موسي است». که به اتفاق دوازده تن بوده اند.

3ـ طبراني از ابن مسعود روايت کرده که پيامبر خدا (ص) فرمود: «يکون من بعدي اثني عشر خليفة کلهم من قريش [3] بعد از من دوازده نفر خليفه اند که همه از قريش مي باشند».

4ـ ابن النجار از انس بن مالک روايت کرده که پيغمبر (ص) فرمود: «لن يزال هذا الدين قائماً الي اثني عشر من قريش فاذا هلکوا ماجت الارض بأهلها [4] اين دين همواره بر سرپا است تا دوازده نفر از قريش، پس وقتي آنها مردند زمين به اهلش مضطرب مي شود».

5ـ ديلمي در فردوس الاخبار از ابو سعيد خدري روايت کرده که پيامبر اعظم (ص) نماز اولي را با ما بجا آورد سپس به طرف ما برگشت و فرمود: اي گروه اصحابم به درستي که مثل اهل بيت من در بين شما مثل کشتي نوح و باب حطه بني اسرائيل است، پس متمسک شويد به اهل بيت من بعد از من که پيشوايان راشدين از ذريه من هستند پس به درستي که شما هرگز گمراه نشويد. «فقيل: يارسول الله کم الائمة بعدک؟ قال اثنا عشر من أهل بيتي (أو قال) من عترتي =پرسيد شد: يا رسول الله امامان بعد از شما چند نفرند؟ فرمود: دوازده تن از اهل بيت من يا فرمود: از عترت من مي باشند». [5] .

6ـ شارح «غاية الاحکام» به سند خود از ابوقتاده حديث نموده که گفت: شنيدم پيغمبر خدا (ص) فرمود: «الائمة بعدي اثني عشر عدد نقباء بني اسرائيل وحواري عيسي (ع)». [6] .

از اين قسم اخبار در کتب اهل سسنّت بسيار است، براي نمونه همين مقدار کافي است.

7ـ فاضل قندوزي از ابوالفضيل عامر بن واثله از علي (ع) از پيغمبر (ص) روايت کرده که فرمود: يا علي تو وصي مني، جنگ تو جنگ من و سازش تو سازش من است، و تو امام و پدر امام و پدر يازده امامي که پاک و معصومند و از ايشان است مهدي که زمين را از قسط و داد پر کند. [7] .

8ـ و نيز قندوزي روايت کرده که پيغمبر (ص) فرمود: امامان بعد از من دوازده نفرند اول ايشان يا علي توئي و آخر ايشان قائم است که خدا به دستش مشارق و مغارب زمين را مي گشايد. [8] .

9ـ حموئي در «فرائد السمطين» و سيد علي همداني در «مودة القربي» از ابن عباس روايت کرده اند که رسول خدا (ص) فرمود: «أنا سيد النبيين، وعلي بن أبي طالب سيد الوصيين، وأنّ أوصيائي اثنا عشر أولهم علي بن أبي طالب، وآخرهم القائم [9] من سيد پيامبرانم و علي سيد اوصياء است و اوصياي من دوازده نفرند که اوّل آنها علي و آخرين ايشان قائم است».

10ـ در روضة الاحباب و فرائد السمطين از ابن عباس روايت شده که پيغمبر (ص) فرمود: جانشينان و اوصياء من و حجتهاي خدا بر خلق بعد از من دوازده نفرند که اوّل ايشان برادر من است و آخر ايشان فرزند من است.

پرسيده شد: يا رسول الله برادرت کيست؟

فرمود: علي بن ابيطالب.

پرسيده شد: فرزندت کيست؟

فرمود: مهدي است که زمين را از قسط و عدل پر کند همچنانکه پر از ظلم و جور شده باشد. سوگند به آن کس که مرا به حق بشارت دهنده مبعوث کرد، اگر باقي نماند از دنيا مگر يک روز خدا آن روز را طولاني گرداند تا فرزندم مهدي در آن بيرون آيد، پس عيسي بن مريم نزول کند و پشت سر او نماز بخواند و زمين به نورش روشن شود و سلطنتش به مشرق و مغرب برسد. [10] .

11ـ شارح غاية الاحکام از حسين (ع) روايت کرده است که فرمود: از ما است دوازده نفر مهدي اوّل ايشان علي بن ابيطالب و آخر ايشان قائم: است. [11] .

12ـ حموئي و همداني از ابن عباس روايت کرده اند که پيغمبر (ص) فرمود: «أنا وعلي والحسن والحسين وتسعة من ولد الحسين مطهرون معصومون [12] من و علي و حسن و حسين، و نه تن از فرزندان حسين مطهّر و معصوميم».

13ـ خوارزمي در «مقتل الحسين» و «مناقب» و همداني در «مودة القربي» از سلمان روايت کرده اند که گفت: وارد شدم بر پيغمبر (ص) در حالي که حسين بر زانوي او بود چشمهايش را مي بوسيد و دهانش را مي بوسيد و مي فرمود: تو آقا، پسر آقائي. تو امام پسر امام، برادر امام، پدر اماماني، تو حجت خدا پسر حجت خدائي و پدر نُه حجتي که از صلب تو هستند و نهمين ايشان قائم آنها است. [13] .

و مفصل تر از اخباري که نقل شد رواياتي است که در آنها اسامي مبارک دوازده امام از حضرت علي (ع) تا حضرت حجة بن الحسن العسکري، امام دوازدهم، مهدي منتظر ـ عجل الله تعالي فرجه ـ نامبرده شده اند که شارح رواياتي مي باشند که در آنها فقط عدد ائمه ذکر شده است.

اين اخبار از طرق شيعه بسيار و متواتر است، و از طرق اهل سنّت نيز روايت شده است و اعتبار آنها به روش اهل سنّت با همان روايات مشتمل بر عدد ائمه که در کتب صحاح تخريج شده تأييد و تضمين مي شود.

14ـ مانند روايت جابر که در روضة الاحباب و مناقب، روايت شده است. [14] .

15ـ و مانند روايت ابو سلمي (راعي ابل حضرت رسول الله (ص) که خوارزمي و قندوزي روايت کرده اند. [15] .

16ـ و مثل روايت حضرت اميرالمؤمنين (ع) که خوارزمي روايت کرده است. [16] .

17ـ و روايتي که حافظ ابو الفتح محمد بن احمد بن ابي الفوارس (متوفاي س 412) به سند خود در «اربعين» خود نقل کرده از پيغمبر اکرم (ص) و اين حديث چهارم اربعين او است: پس از آنکه نام ائمه را از حضرت اميرالمؤمنين تا حضرت امام علي نقي: ذکر فرموده، مي فرمايد: «ومن أحب أن يلقي الله عزوجل وهو من الفائزين فليتول ابنه الحسن العسکري ومن أحب أن يلقي الله عزوجل، وقد کمل ايمانه، وحسن اسلامه فليتول ابنه المنتظر محمداً صاحب الزمان المهدي فهولاء مصابيح الدجي، وأئمة الهدي وأعلام التقي فمن أحبهم، وتولاهم کنت ضامناً له علي الجنة». [17] .

اين احاديث و رواياتي که نقل کرديم اگر به نامهاي شريف دوازده امام هم تصريح نداشت و فقط به همان عدد دوازده امام اکتفا شده بود جز بر ائمه اثني عشر: و مذهب شيعه، بر هيچيک از مذاهب و پيشوايان آنها انطباق ندارد، زيرا فقط شيعه اماميه است که قائل به امامت ائمه اثني عشر است و اين روايات در قوت و اعتبار و تواتر به پايه اي است که احدي از اهل سنّت در صحت آنها ترديد نکرده است هر چند در تفسير و توجيه آن بي جهت دست و پاکرده و خود را به زحمت انداخته اند، ولي چنانچه در حواشي منتخب الاثر نگاشته ايم نتوانسته اند هيچگونه توجيه قابل قبولي براي اين احاديث بنمايند، اين احاديث مستقيماً اعلان صحت مذهب شيعه است و با اخبار و رواياتي که نامهاي شريف امامان را دارد، مؤيد و معاضد يکديگرند.

از اين جهت جمعي از علماي عامه مانند علامه کبير شيخ رحمه الله، مؤلف کتاب نفيس «اظهار الحق» و کتب ديگر در جزء2، ص94 قندوزي صاحب «ينابيع الموده»، علامه محمد معين بن محمد امين سندي، مؤلف «دراسات اللبيب» و «مواهب سيد البشر في حديث الائمة الاثني عشر»، سيد جمال الدين مؤلف «روضة الاحباب»، ابن الصباغ مالکي در «الفصول المهمة»، سبط ابن الجوزي در «تذکرة الخواص»، نور الدين عبدالرحمن جامي در «شواهد النبوة»، حافظ ابي عبدالله گنجي شافعي مؤلف «کفاية الطالب» و «البيان»، کمال الدين محمد بن طلحه شافعي مؤلف «مطالب السؤل»، قاضي روزبهان مؤلف «ابطال نهج الباطل»، شارح «الشمائل»، ابن خشاب مؤلف «مواليد الائمه»، شيخ سعد الدين حموي، خواجه محمد پارسا، حافظ ابي الفتح محمد بن ابي الفوارس، عبدالحق دهلوي، صلاح الدين صفدي، جلال الدين رومي، شيخ عبدالرحمن صاحب «مرآة الاسرار»، قاضي شهاب الدين دولت آبادي صاحب تفسير «البحر المواج» و «هداية السعداء»، عبدالله بن محمد المطيري مدني صاحب «الرياض الزاهرة»، محمد بن ابراهيم حمويني شافعي صاحب «فرائد السمطين»، قاضي بهلول بهجت افندي، شمس الدين زرندي، شبراوي رئيس دانشگاه الازهر مؤلف «الاتحاف» شيخ ضياء الدين احمد کشمخانوي مؤلف «لوامع العقول» و جماعت ديگري که ذکر اسامي آنها موجب اطاله کلام است، صريحاً به امامت ائمه اثني عشر اعتراف کرده و فضايل و مناقب آن بزرگواران را نوشته اند. [18] .

بنا بر آنچه گفته شد روايات و احاديث دوازده امام صحت و حقانيّت مذهب شيعه اثني عشري (دوازده امامي) را مانند آفتاب آشکار مي سازد و بر هيچيک از مذاهب جز مذهب شيعه اثني عشري منطبق نيست و دلالت اين احاديث بر امامت حضرت مهدي (ع) بطوري مورد قبول و مسلّم است که ابو داود احاديث دوازده امام را در جامع خود که از معتبرترين و معروف ترين کتب مورد اعتماد اهل سنّت و از «صحاح ستّه» به شمار مي رود در کتاب «المهدي» تخريج کرده است.

و براي مزيد بصيرت يادآور مي شويم که طبق احصاي ناقص ما، در کتاب منتخب الاثر، 271 حديث دلالت بر امامت دوازده امام دارد.

و 94 حديث دلالت دارد که حضرت مهدي (ع) دوازدهمين ايشان است.

و 91 حديث دلالت دارد بر اينکه اميرالمؤمنين علي (ع) نخستين ايشان و مهدي ـ عجل الله تعالي فرجه ـ دوازدهمين آنها است.

و 107 حديث دلالت دارد بر اينکه امامان دوازده نفرند و نه تن ايشان از فرزندان حسين (ع) و نهمين آنها حضرت قائم ـ أرواحنا فداه ـ است.

و 50 حديث دلالت بر اسامي شريف دوازده امام دارد.

بديهي است احاديث و اخبار در هر يک از موضوع هاي نامبرده بيش از اينها است و آنچه يادآور شديم فقط بر حسب احصائي است که در اين کتاب انجام داده ايم و به خواست خداوند متعال در کتابي که در آينده تقديم جامعه شيعه و حقايق پژوهان خواهيم کرد، احصائيه هاي جامع تر و بيشتر عرضه خواهيم کرد.

وما توفيقي الا بالله عليه توکلت واليه اُنيب.


پاورقي

[1] منتخب الاثر، تأليف نگارنده، ص12.

[2] الجامع الصغير، ج1، ط4، ص91.

[3] کنز العمال، ج1، ص338، ج6، ص201.

[4] کنز العمال، ج6، ص201، ح3483.

[5] عبقات الانوار، ص246، ج2، ج12.

[6] کشف الاستار، ص74.

[7] ينابيع الموده، ص5.

[8] ينابيع الموده، ص493.

[9] ينابيع الموده، ص258، 445 و کشف الاستار، ص74.

[10] ينابيع المودة، ص447. عبقات، ص237، ج2، ج12.

[11] کشف الاستار، ص74، خ1. و عبقات، ج2، ج12، ص240.

[12] ينابيع الموده، ص258 و 455.

[13] مقتل الحسين، ج1، ص94، و ينابيع الموده، ص258و 492.

[14] عبقات، ص238، ج2، ج12. و ينابيع المودة، ص494.

[15] مقتل الحسين خوارزمي، ج1، ص95. و ينابيع الموده، ص486 ـ فرائد السمطين، ج2.

[16] مقتل الحسين، ج1، ص94، فصل6.

[17] عبقات، ج2، ج12، ص253 و 254. کشف الاستار، ص27 ـ 29 نسخه خطي اربعين، حديث4.

[18] از حسن موافقات که دليل بر امکان حصول تفاهم بيشتر بين شيعه و اهل سنّت است اين است که اسامي ائمه اثني عشر: در کتيبه هاي مسجد مقدس پيغمبر (ص) در مدينه طيبه در قسمتي که در زمان ملک سعود بن عبدالعزيز و فيصل تجديد بنا شده ثبت گرديده است و بر حسب آنچه که زماني در يکي از کتب تاريخي معتبر ديده ام، سابق بر اين هم اين اسامي طيبه در کتيبه هاي مسجد ثبت بوده با اين تفاوت که در کتيبه هائي که قبل از اين تعمير و تجديد بوده، اسامي ائمه متصل به هم بوده و در کتيبه هاي فعلي به تفريق و در بين اسامي صحابه و ائمه اربعه نوشته شده و نام حضرت مهدي (ع) به اين عبارت «محمد المهدي رضي الله عنه» رو به روي کسي است که از باب مجيدي به صحن مقدس اول مشرف مي شود، در وسط قرار گرفته است.