بازگشت

حقيقت انتظار و جايگاه آن


براي «انتظار» معاني گوناگوني گفته اند و لي با دقت و تأمّل در اين کلمه مي توان به حقيقت معني آن پي برد. انتظار، چشم به راه بودن است و اين چشم به راهي به تناسب بستر و زمينه آن ارزش پيدا مي کند و آثار و پيامدهايي دارد. انتظار تنها يک حالت روحي و دروني نيست بلکه از درون به بيرون سرايت مي کند و حرکت و اقدام را مي آفريند. به همين دليل است که در روايات، انتظار به عنوان يک عمل و بلکه بهترين اعمال، معرفي شده است. انتظار به «منتظر» شکل مي دهد و براي کارها و تلاش هاي او جهت خاصّي را ايجاد مي کند و آن جهت، راهي است که به تحقق آنچه به انتظار آنست، منتهي مي گردد.

بنابراين «انتظار» با نشستن و دست روي دست گذاشتن، نمي سازد. انتظار با چشم به در دوختن و حسرت خوردن، تمام نمي شود؛ بلکه در حقيقت انتظار، حرکت و نشاط و شور آفريني نهفته است.

آنکه در انتظار مهمان عزيزي است، سر از پا نمي شناسد و در تلاش است تا خود و محيط اطراف خود را براي آمدن مهمان، آماده کند و موانع حضور او را بر طرف سازد.

سخن درباره انتظار رويدادي بي نظير است که در زيبايي و کمال، نهايت ندارد. انتظار روزگاري است که در سبزي و خرّمي در تمامي روزگاران گذشته مثالي نداشته است و جهان چنان دوران زيبايي را هرگز تجربه نکرده است. اين همان انتظار حکومت جهاني امام مهدي عليه السلام است که در روايات، از آن به «انتظار فرج» ياد شده است و آن را از بهترين اعمال و عبادات، بلکه پشتوانه قبولي همه اعمال، شمرده است.

پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله فرمود:

بهترين اعمال امت من، انتظار فرج است. [1] .

امام صادق عليه السلام به ياران خود فرمود:

آيا شما را از چيزي آگاه نکنم که خداوند بدون آن هيچ عملي را از بندگان نمي پذيرد؟ گفتند: بفرماييد. فرمود: گواهي به يگانگي خدا و نبوت پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله و اقرار به آنچه خدا امر فرموده و ولايت ما و بيزاري از دشمنان ما - يعني ما امامان بخصوص - و تسليم شدن در برابر ايشان (=امامان) و پرهيزکاري و کوشش و خويشتن داري و انتظار قائم عليه السلام. [2] .

بنابراين «انتظار فرج» انتظاري است که ويژگيهاي خاص و منحصر به فرد دارد که لازم است به خوبي دانسته شود تا رمز و راز آن همه فضيلت و آثار که براي آن خواهيم شمرد آشکار گردد.


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 52، ص 122.

[2] غيبت نعماني، باب 11، ح 16، ص 207.