بازگشت

فلسفه غيبت


به راستي چرا امام و حجت خدا در پس پرده غيبت قرار گرفته است و کدام علت سبب گرديد تا مردم از برکات ظهور او محروم گردند؟

درباره اين موضوع سخنان فراواني گفته شده و روايات فراواني نيز در دست است ولي پيش از پاسخ گفتن به سؤال فوق لازم است به نکته اي اساسي اشاره کنيم:

ما ايمان داريم که خداوند عالم هيچ کار کوچک و بزرگي را جز بر اساسِ حکمت و مصلحت انجام نمي دهد خواه اين مصلحت ها را بشناسيم يا خير. و نيز همه رويدادهاي خرد و کلانِ جهان با تدبير پروردگار و به اراده او انجام مي پذيرد که يکي از مهمترين آنها، حادثه غيبت امام مهدي عليه السلام است. بنابراين غيبت آن سرور نيز مطابق حکمت و مصلحت است اگرچه ما فلسفه آن را ندانيم.

امام صادق عليه السلام فرمود:

بي ترديد براي صاحب الامرعليه السلام غيبتي است که هر اهل باطلي در آن به شک مي افتد.

راوي از علت غيبت سؤال کرد. حضرت فرمود:

غيبت به سبب امري است که اجازه نداريم آن را براي شما بيان کنيم... غيبت، سرّي از اسرار الهي است ولي چون مي دانيم که خداوند بزرگ حکيم است مي پذيريم که همه کارهاي او [براساسِ] حِکمت است و اگرچه علّت آن کارها براي ما معلوم نباشد. [1] .

البتّه چه بسا انساني که همه افعال خداوند را حکيمانه مي داند و در برابر آنها سر تسليم فرود مي آورد، به دنبال دانستن راز و رمز بعضي از رويدادهاي عالم باشد تا به سبب علم به فلسفه يک پديده، آرامش نفس و اطمينان قلبي بيشتري يابد. بنابراين به بحث و بررسي پيرامون حکمت ها و آثار غيبت حضرت مهدي عليه السلام مي پردازيم و به روايات مربوط به آن اشاره مي کنيم:


پاورقي

[1] همان، ج 2، باب 44، ح 11، ص 204.