بازگشت

امام مهدي در نگاه ديگران






خوشتر آن باشد که سرّ دلبران

گفته آيد در حديث ديگران



موضوع امام مهدي عليه السلام و قيام و انقلاب جهاني او نه تنها در کتاب هاي شيعه بلکه در فرهنگ اعتقادي ساير فرقه هاي اسلامي نيز بيان گرديده و درباره آن به طور گسترده گفتگو شده است. آنان نيز به وجود و ظهور مهدي عليه السلام که از دودمان پاک پيامبرصلي الله عليه وآله وسلم و از فرزندان حضرت فاطمه زهراعليها السلام [1] است معتقدند براي آشکار شدن ميزانِ باور اهل سنت به مهدي موعودعليه السلام بايد به آثار دانشمندان بزرگ ايشان مراجعه کرد. بسياري از مفسّران سنّي در کتاب هاي تفسيري خود تصريح کرده اند که بعضي از آيات قرآن به ظهور حضرت مهدي عليه السلام در آخرالزّمان اشاره دارد مانند فخر رازي [2] و قرطبي [3] .

همچنين اکثر محدثان ايشان، احاديث مربوط به امام مهدي عليه السلام را در کتاب هاي خود آورده اند که در ميان آنها، معتبرترين کتاب هاي اهل سنّت وجود دارد مانند «صحاح ستّه» [4] و مُسند احمد حنبل پيشواي مذهب حنفي.

بعضي ديگر از دانشمندان اهل سنت در گذشته و حال، کتاب هايي مستقل در موضوع امام مهدي عليه السلام نوشته اند مثل ابونعيم اصفهاني در مجموعه الأربعين (چهل حديث) و سيوطي در کتاب «العرف الوردي في اخبار المهدي عليه السلام».

نکته قابل توجه اينکه، بعضي از علماي اهل سنت در مقام دفاع از عقيده مهدويت و ردّ منکران اين عقيده، کتاب و مقاله نوشته اند و با بيانات علمي و شواهد روائي، جريان امام مهدي را از امور قطعي و غيرقابل انکار دانسته اند همچون «محمد صديق مغربي» که در ردّ گفتار «ابن خلدون» کتابي نگاشته و به سختي از او انتقاد کرده است. [5] .

اينها نمونه هايي از موضع اهل سنت در برابر مسئله مهدويت است.

در پايان اين بخش از ميان صدها روايت، تنها دو روايت نقل مي کنيم که در کتاب هاي مشهور و مورد اعتماد اهل سنت آمده است:

پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله فرمود:

اگر از [عمر] دنيا تنها يک روز مانده باشد حتماً خداوند آن روز را طولاني کند تا آنکه مردي از خاندان مرا در آن برانگيزد که هم نام من است. [6] .

و نيز آن حضرت فرمود:

مردي از خاندان من قيام مي کند که در نام و سيرت شبيه من است. او [جهان را] پر از عدل و داد خواهد کرد همانگونه که از ظلم و ستم لبريز گشته باشد. [7] .

گفتني است که اعتقاد به ظهور مصلح و منجي که در پايان دنيا ظهور کرده و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد يک اعتقاد جهاني و همگاني است و پيروان راستين همه اديان آسماني بر اساس تعاليم کتاب هاي ديني خود منتظر قيام آن موعود بزرگ هستند. در کتاب هاي مقدس زبور، تورات، انجيل و نيز کتاب هاي هندوها و زرتشتيان و برهمائيان به ظهور منجي بزرگ جهان اشاره شده است. البته هر ملتي براي او لقبي مخصوص گفته اند. زرتشتيان او را به نام «سوشيانس» يعني نجات دهنده جهان و مسيحيان به نام «مسيح موعود» و يهود به نام «سرور ميکائيلي» مي شناسند.

بخشي از عبارات «جاماسب نامه» از کتاب هاي مقدس زرتشت چنين است:

«پيغمبر عرب، آخر پيغمبران باشد که در ميان کوه هاي مکه پيدا شود... و با بندگان خود چيز خورد و به روش بندگان نشيند... و دين او اشرف اديان باشد و کتاب او باطل کند همه کتاب ها را... و از فرزندان دختر پيغمبر که خورشيد جهان و شاه زمان نام دارد، کسي پادشاه شود در دنيا به حکم يزدان، که جانشين آخر آن پيغمبر باشد... و دولت او تا به قيامت متصل باشد... [8] .


پاورقي

[1] المستدرک علي الصحيحين، ج 4، ص 557.

[2] التفسير الکبير، ج 16، ص 40.

[3] تفسير القرطبي، ج 8، ص 121.

[4] يعني صحيحهاي شش گانه. صحاح ستّه، عنوان عمومي شش مجموعه بزرگ، از کتب حديث است که در نزد اهل سنّت، موثق ترين کتابهاي حديث هستند و عبارتند از: «صحيح بخاري، صحيح مسلم، سنن ابوداود، سنن ابن ماجه، سُنن نسائي، جامع ترمذي». اهل سنت، احاديث نقل شده در اين کتابها را، «صحيح» دانسته و سخن پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله مي دانند و پس از قرآن کريم، آنها را معتبرترين کتاب مي خوانند.

[5] «ابن خلدون» جامعه شناس بزرگ اهل سنت است و به پاره اي از روايات امام مهدي عليه السلام اشکال کرده و آنها را ضعيف شمرده است و با وجود اينکه بعضي از روايات مربوط به حضرت مهدي عليه السلام را صحيح دانسته در مسئله مهدويت تشکيک کرده است. «محمّد صديق مغربي» در کتابي با عنوان «ابراز الوهم المکنون من کلام ابن خلدون» سخنان او را رد کرده است.

همچنين «عبدالمحسن بن حمد العباد» در مقاله اي تحت عنوان «الردّ علي من کذب بالاحاديث الصحيحه الواردة في المهدي» به شبهات ابن خلدون پاسخ گفته است.

[6] سنن ابوداود، ج 2، ح 4282، ص 106.

[7] معجم کبير، ج 10، ح 10229، ص 83.

[8] اديان و مهدويت، ص 21.