بازگشت

ريشه کن شدن فقر


وقتي همه منابع زميني براي امام مهدي عليه السلام آشکار گردد و برکات آسمان و زمين بر مردم زمان او بي دريغ جريان يابد و اموال بيت المال مسلمين به عدالت تقسيم گردد جايي براي فقر و تهيدستي نمي ماند و بشريت در دولت امام مهدي عليه السلام براي هميشه از چنگال فقر و نداري رها مي شود. [1] .

در روزگار او روابط اقتصادي بر اساس برادري و برابري شکل مي گيرد و اصل سودجوئي و منفعت طلبي شخصي، جاي خود را به حسّ دلسوزي و غمخواري و مواسات با برادران ديني مي دهد و در اين حال همه به يکديگر به عنوان اعضاي يک خانواده نگاه مي کنند و بنابراين همه، ديگران را از خود مي دانند و بوي يگانگي و يکرنگي در همه جا به مشام مي رسد.

امام باقرعليه السلام فرمود:

...(امام مهدي عليه السلام) هر سال دو بار به مردم مي بخشد و در هر ماه دوبار به آنها روزي (و نياز زندگي) عطا مي کند و [در اين کار] به مساوات بين مردم عمل مي نمايد تا اينکه [چنان مردم بي نياز مي شوند که] هيچ نيازمندي به زکات پيدا نمي شود...! [2] .

از روايات استفاده مي شود که عدم نيازمندي مردم به جهت روحيّه قناعت و بي نيازي روحي است. به بيان ديگر پيش از آنکه مردم از بيرون، صاحب مال فراوان شوند و بي نياز گردند از درون، روح بي نيازي در آنها پيدا مي شود و به آنچه خداوند از فضل خويش به آنها عطا کرده راضي و خشنود مي گردند و بنابراين چشمي به اموال ديگران ندارند.

پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله در توصيف روزگار دولت مهدوي عليه السلام فرموده است:

...خداوند [روح] بي نيازي را در دل هاي بندگان قرار مي دهد. [3] .

اين در حالي است که پيش از ظهور روحيّه آزمندي و زياده طلبي عامل مؤثري در رقابت هاي غلط و انباشتن اموال بر روي هم و انفاق نکردن آنها به نيازمندان بوده است.

خلاصه اينکه در زمان امام مهدي عليه السلام بي نيازي از بيرون و درون خواهد بود. از سوئي ثروت سرشار به عدالت تقسيم مي گردد و از سوي ديگر قناعت، ويژگي اخلاقي مردمان مي شود.

پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله پس از اينکه درباره بخشش امام مهدي عليه السلام به مردم بياناتي فرموده است مي افزايد:

و خداوند دل هاي امت محمّدصلي الله عليه وآله را از بي نيازي پُر مي کند و عدالت مهدوي همه آنها را در بر مي گيرد به گونه اي که [حضرت مهدي عليه السلام] امر مي کند تا ندا دهنده اي اعلام کند:

چه کسي نيازمند مال است؟ پس کسي در ميان مردم بر نخيزد مگر يک نفر!

پس امام [به او] مي فرمايد: نزد خزانه دار برو و به او بگو: مهدي عليه السلام به تو فرمان مي دهد که به من مالي بدهي. پس خزانه دار به او مي گويد: جامه ات را بياور، تا اينکه وسط جامه اش را پُر مي کند و چون آن را بر دوش مي کشد پشيمان مي شود و مي گويد: چرا در ميان امت محمدصلي الله عليه وآله من از همه حريص تر باشم... پس مال را بر مي گرداند ولي از او قبول نمي شود و به او گفته مي شود: ما آنچه عطا کرديم باز پس نمي گيريم. [4] .


پاورقي

[1] ر.ک: منتخب الاثر، فصل 7، باب 3،4، صص 593 - 589.

[2] بحارالانوار، ج 52، ح 212، ص 390.

[3] همان، ج 51، ص 84.

[4] همان، ص 92.