بازگشت

در روايات زيادي وارد شده که بايد براي فرج حضرت بقيّة اللّه


دعاء براي تعجيل فرج از محبّت و عشق و علاقه به آن حضرت و روحيّه نوع دوستي و علاقه به برقراري عدل و داد برمي خيزد و بايد يک فرد مسلمان هميشه از اين روحيّه برخوردار باشد.

اگر مسلماني دعا براي حکومت واحد جهاني نکند، نجات مردم مستضعف جهان را از زير ستم ابرقدرتها نخواسته باشد و خلاصه به فکر رفاه و آسايش همنوعان خود نباشد، مسلمان نيست.

زيرا پيغمبر اکرم صلي اللّه عليه وآله فرمود:

«من اصبح و لم يهتمّ بامور المسلمين فليس بمسلم» [1] (کسي که صبح از خواب برخيزد و همّتش رفاه و خدمت به مردم مسلمان نباشد، مسلمان نيست).

بنابراين دعاء براي تعجيل فرج علاوه بر رواياتي که اين موضوع در آنها دستور داده شده، يک عمل کاملاً انساني و وجداني است که بايد همه افراد مسلمان به آن اهتمام کامل داشته باشند.

از طرفي هم نمي توان از اين حقيقت صرفنظر کرد که روايات زيادي از ائمّه اطهار عليهم السلام نقل شده که خلاصه اش هلاک کساني است که در امر ظهور عجله مي کنند.

در کتاب کافي از عبدالرّحمن بن کثير نقل شده که گفت: من خدمت امام صادق عليه السلام بودم که بر او شخصي به نام مهزم وارد شد و گفت: قربانت گردم به من خبر بده از موضوعي که ما انتظارش را داريم پس چه وقت خواهد بود؟!

امام صادق عليه السلام فرمود: اي مهزم دروغ مي گويند آنهائي که وقت تعيين مي کنند و هلاک مي شوند کساني که در اين موضوع عجله مي کنند ولي آنهائي که تسليم اند، نجات پيدا مي کنند. [2] .

به مضمون اين حديث رواياتي در کتاب کافي از ائمّه اطهار عليهم السلام مکرّر نقل شده که اگر کسي اهل تحقيق باشد، به وضوح به دست مي آورد که چون شيعيان در آن زمان در اثر فشار دستگاه بني اميّه و بني العبّاس و حکّام جور جانشان به لب آمده بود و تنها مسأله اميدبخشي که آنها انتظارش را داشتند، حکومت حقّه اسلامي بود و از طرفي هر روز يکي از بني هاشم که از جهل مردم سوء استفاده مي کرد، ادّعاي مهدويّت مي نمود و خود را مهدي موعود معرّفي مي کرد.

لذا ائمّه اطهار عليهم السلام که مي دانستند هنوز زمان زيادي لازم است که آن وجود مقدّس متولّد شود و پس از غيبت صغري و کبري ظاهر گردد و اين عجله سبب به دام افتادن آنها مي شود و يا مبتلا به يأس و نااميدي در امر ظهور مي گردند و يا خداي نکرده منکر وجود مقدّس آن حضرت مي شوند.

ائمّه اطهار عليهم السلام دستور فرموده و توصيه کرده اند که به شما نيامده در امر ظهور عجله کنيد و يا برايش وقت تعيين نمائيد، زيرا عجله کنندگان هلاک مي شوند و خطرهاي فوق آنها را تهديد مي کند.

بنابراين احاديث نهي از عجله، بيشتر متوجّه کساني بوده که در زمان ائمّه اطهار عليهم السلام زندگي مي کرده اند.

ولي پس از آن که آن حضرت متولّد شده و در غيبت به سر مي برد و صددرصد آماده ظهور است، باز هم انسان با همه علاقه اي که به آن حضرت يا به حکومت واحد جهاني و يا رفع ظلم و جور بايد داشته باشد، درخواست ظهور، آن هم از خداي تعالي و يا انتظار شديد فرج را نمي توان نامش را عجله مذمومه گذاشت.

علاوه بر همه اينها معني عجله درخواست چيزي است که هنوز وقتش نرسيده است.

ولي اگر چيزي وقتش دير هم شده و تنها علّت عدم وصولش به انسان، بي کفايتي و عدم لياقت خود انسان است، آيا باز هم درخواستش و يا ايجاد لياقت در خود، نامش عجله است؟!

ممکن است کسي بگويد: اساساً عجله کار صحيحي نيست زيرا همان گونه که در بالا گفتيم، معني عجله انجام و يا درخواست کاري است که هنوز وقتش نرسيده است و علاوه طبق احاديثي عجله از شيطان است، که فرموده اند: العجلة من الشّيطان. [3] .

در جواب مي گوئيم: درخواست و يا انجام کاري که هنوز وقتش نرسيده از افراد بشر که نمي توانند مفاسدش را از بين ببرند، صحيح نيست.

ولي از خدا که قادر مطلق است و مي تواند مفاسدش را از بين ببرد درخواست چيزي که هنوز وقتش نرسيده، مانعي ندارد، بخصوص که قرآن و پيشوايان اسلام آن را تأييد کرده باشند.

بنابراين اگر مي گويند: عجله از شيطان است، منظور عجله اي است که بشر در کارهاي خود مي کند و مفسده دارد والاّ درخواست عجله در کاري که به عهده خدا است مانعي ندارد و اکثر دعاها بر همين منوال است.

بنابراين بدون ترديد يکي از وظائف انسان در زمان غيبت درخواست و دعا از خدا براي هر چه زودتر و تعجيل فرج امام زمان عليه السلام است.

لذا روايات متواتره اي در اين زمينه وارد شده و در دعاها مکرّر درخواست تعجيل در فرج آن حضرت ذکر شده است.

و ما هر زمان صلوات بر محمّد و آلش مي فرستيم از خداي تعالي تقاضاي فرج براي خاندان عصمت عليهم السلام مي کنيم که مستحب است پس از صلوات بگوئيم: «و عجّل فرجهم». [4] .


پاورقي

[1] بحارالانوار جلد 74 صفحه 337.

[2] اصول کافي جلد 1 صفحه 368. «عن عبدالرحمن بن کثير قال کنت عند ابي عبداللّه عليه السلام ادخل عليه مهزم فقال له: جلعت فداک اخبرني عن هذا الامر الذي ننتظر متي هو فقال يا مهزم کذّب الوقّاتون و هلک المستعجلون و نجا المسلّمون.

[3] بحارالانوار جلد 71 صفحه 340. «عن ابي جعفر عليه السلام قال: قال رسول اللّه صلي اللّه عليه وآله الاناة من اللّه و العجلة من الشّيطان».

[4] بحارالانوار جلد 86 صفحه 77. عن الصّادق عليه السلام من قال بعد صلواة الفجر و بعد صلاة الظهر اللّهمّ صلّ علي محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم لم يمت حتّي يدرک القائم من آل محمّد صلي اللّه عليه وآله. (روايات به اين مضمون متعدّد است).