بازگشت

يک نقشه دقيق استعمار


چون عقيده به وجود مصلح دادگري که به اين نابسامانيها و فسادها و تباهيها خاتمه دهد، بهترين وسيله اصلاح جامعه ها و موجب ضرر فراوان به استعمارگران و آنهائي که مي خواهند مردم را در هوسراني و سيه روزي نگه دارند و از هستي و نيرو و فکر آنها سوء استفاده کنند، مي گردد و اعتقاد به امام و رهبر و پيشواي دادگستر جهاني، مردم را به آمادگي براي پذيرش حکومت او دعوت کرده و آنها را در سطح وسيع فکري قرار مي دهد و اصولاً مسأله انتظار مصلح و کسي که برهم زننده بساط ستمگران است، بهترين طريق انديشيدن به خوبيها و حکومت اسلام و عالي ترين راه براي کوتاه کردن دستان مرموز دشمنان است، لذا از دير زمان آنها که همواره در صدد جلوگيري از انديشه هاي صحيح و فکر سالم مردم بوده و سعي مي کرده اند به وسيله عقب گرد فکري و اخلاقي از پرورش افکار و تقويت نيروهاي مذهبي و اجتماعي جلوگيري کنند و عقيده به امام زمان عليه السلام مخالف مقاصد شوم و اغراض پليدشان بوده، با القاء شبهه هاي گوناگون و معرّفي غلط از وجود مقدّس آن حضرت بدبين کرده و با وارونه جلوه دادن و معکوس کردن هدف و عمل آن بزرگوار از راههاي گوناگون، در گسترش مقاصد ضد انساني خود کوشيده اند.

روزي فرد کثيفي را سمبل عدالت معرّفي مي کنند و او را جانشين خدا مي دانند و با تقويت او، بين مسلمانان اغتشاش ايجاد کرده و از الفاظ «عدل» و «مصلح جهاني» درست بر خلاف مسير صحيح معاني آنها بهره برداري مي کنند.

زماني ديگر امام زمان عليه السلام را فردي خونخوار و آدمکش معرّفي کرده و آن حضرت را با روشهاي گوناگون گاهي با نشان دادن شمشير خون چکان به دست آن حضرت و زماني با نوشته هاي مسموم و مضر و عبارات فريبنده و اينکه: امام زمان اوّل کسي را که مي کشد، شمائيد و... و... و از اين قبيل سمپاشيهاي خطرناک و بهره برداريهاي سوء و غير انساني.

تمام اينها براي اين است که مردم امام زمان عليه السلام را آن طور بشناسند که آنها مي خواهند و در نتيجه شناخت غلط، از مسير و هدف آن حضرت دور افتاده و در وادي جهالت و افکار خرافي و اوهام و بيهوده سرائيها قرار گرفته و در درّه افکار مسموم و پوچ سقوط کنند.

آنها به مردم مي گويند: امام زمان عليه السلام به هنگام ظهور با شمشيري آخته و برّان که برقش چشم انسان را کور مي کند، ظهور کرده و از يک طرف به کشتن و خونريزي و قتل و... مي پردازد و از کشتن گنهکاران جوي خون مي سازد، در حالي که حقيقت درست مخالف گفته ها و تبليغات سوء آنها است که اگر توجّه کنيد با مقدّمه زير مطلب واضح مي شود: