بازگشت

چگونه ممکن است خبري را ائمه اطهار بدهند و حتمي نباشد؟


خداي تعالي در عين آنکه به پيغمبر و امام عليهم السلام علم گذشته و آينده را داده و در دعاء ندبه در يک جمله مي گوئيم:

«و اودعته علم ما کان و ما يکون الي انقضاءخلقک».

يعني: به پيامبر اکرم صلي اللّه عليه وآله علم آنچه بوده و آنچه خواهد بود تا زماني که خلقت منقضي شود، به وديعت گذاشته اي.

و من معتقدم که اگر در يک ميليارد سال ديگر در ساعت و دقيقه و ثانيه معيّني ذرّه اي را باد بخواهد از محلّي به محلّ ديگر انتقال دهد امروز امام زمان عليه السلام از طريق اسباب و وسائل طبيعي آن را مي داند.

ولي در عين حال اگر بگوئيم که: آن حضرت صددرصد آنچه واقع شده و مي شود، مي داند و تخلّف ندارد، دست خدا را در کارها بسته تصوّر کرده ايم و اختيار تصرّف در امور را از او گرفته ايم و حال آنکه در قرآن مجيد مي فرمايد: (خدا نابود مي کند و ثابت نگه مي دارد هر چه را بخواهد).

بنابراين به طور قطع آنچه در دنيا انجام شده و آنچه الآن هست و وجود دارد از مادّيات و علوم و رموز عالم هستي تا هر چيزي که تصوّر شود و در عالم وجود داشته باشد همه و همه را پيامبر اکرم صلي اللّه عليه وآله و ائمّه اطهار عليهم السلام مي دانند و به خصوصيّات و صفات و خواص و حيات و بقاء و فناء آنها آگاه هستند. زيرا خدا آنها را قبل از همه موجودات خلق کرده و سائر موجودات به وسيله آنها و با نظارت آنها آفريده شده و آنها را بر خلق شاهد قرار داده است.

ولي آنچه را هنوز خلق نکرده به خاطر آنکه امکان تغيير دارد با آنکه از نظر طبيعي بايد انجام شود (مثل بيرون آمدن خورشيد در صبح فردا که ما مي دانيم) پيامبر اکرم صلي اللّه عليه وآله و ائمّه اطهار عليهم السلام در عين آنکه آنها را مي دانند اظهار بي اطّلاعي کرده اند و احترام اراده الهي را حفظ نموده اند و ما هم اگر با توجّه به آنکه دست قدرت الهي در کار است، بگوئيم خورشيد فردا صبح صددرصد از افق ظاهر مي شود به اراده و احاطه و فاعل مايشاء بودن الهي بي توجّهي کرده و حريم کبريائي را ملحوظ ننموده ايم.

بنابراين کساني که با معارف اسلامي آشنائي کامل دارند مي دانند آنچه را که ائمّه اطهار عليهم السلام از پيشگوئيها فرموده اند و جنبه وعده و پاداش از طرف پروردگار ندارد حتمي نبوده و خود آنها هم آنها را به عنوان يک موضوع قطعي که انجام مي شود، بيان ننموده اند.