بدون ترديد اگر جزيره خضراء وجود داشته باشد حضرت بقيّةاللّه روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداء خودشان در آنجا زندگي نمي کنند زيرا در دعاي ندبه مي خوانيم:

«بنفسي انت من مغيّب لم يخل منّا» جانم به قربانت که غائبي ولي از ميان ما بيرون نيستي.

اگر آن حضرت در جزيره خضراء زندگي مي کرد قطعاً از ميان ما بيرون بود. علاوه بر اين در قضيّه جناب علي بن مهزيار آمده که آن حضرت فرمود:

«پدرم با من عهد کرده که در شهرها منزل نکنم بلکه تا موقعي که خدا بخواهد در کوهها و صحراها بسر ببرم».

ولي آنچه در سرگذشت کسي که به جزيره خضراء رفته، آمده اين است که او ديد فرزندان آن حضرت در آن جزيره زندگي مي کنند.

و امّا من نمي توانم منکر يک چنين محلّي در روي کره زمين باشم زيرا علاوه بر آنکه قصّه مفصّلي مرحوم حاجي نوري درباره جزيره خضراء نقل کرده بزرگان گفته اند هر چه از اخبار عجيب و غريب به گوشت رسيد و نتوانستي آن را باور کني ردّ هم مکن بلکه آن را در بوته امکان بگذار تا شايد حقيقت براي تو واضح گردد.

بنابراين ما منکر جزيره خضراء نمي شويم زيرا علاوه بر آنکه شواهدي بر اثبات اين ادّعاء وجود دارد يعني جمعي که تا حدّي مورد وثوق اند و راضي نيستند که نامشان برده شود مدّعي بودند که به آن جزيره رفته اند و آن برنامه ها را ديده اند.

بايد يک چنين مکاني خداي تعالي براي وليّش حضرت بقيّةاللّه روحي فداه در نظر بگيرد تا آن حضرت بتواند فرزندانش را از آلودگيها و فسادهاي اخلاقي که در اجتماع بشري امروز ما هست حفظ کند.

زيرا حضرت وليّ عصر ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداء مثل سائر مکلّفيني که در دنيا زندگي مي کنند مورد خطاب:

«قُوااَنْفُسَکُمْ وَ اَهْليکُمْ نارًا» [1] .

(يعني خودتان و اهل بيتتان را از آتش جهنّم حفظ کنيد) مي باشند.

بنابر اين وجود جزيره خضراء هيچ استبعادي ندارد و بلکه بايد هم وجود داشته باشد.