آيا اين انقلاب به وسيله مردم بايد انجام شود يا آنکه احتياج ب
بدون ترديد هيچ گاه مردم بدون رهبر در هيچ انقلابي نتوانسته اند کاملاً موفّق شوند.
مقام رهبر در اجتماع مانند مقام مغز انسان در بدن است همان گونه که اگر مغز در بدن فرماندهي نداشته باشد، بدن نمي تواند کار صحيحي انجام دهد، هم چنين اجتماع اگر بدون فرمانده و رهبر بخواهد کاري بکند جز ضايعات چيز ديگري ببار نخواهد آورد.
و همان گونه که اگر مغز اشتباه بکند و يا غلط تشخيص دهد، بدن را به تباهي مي کشاند، هم چنين اگر رهبر، نادان و يا خودخواه و يا خطاکار باشد، علاوه بر آنکه نمي تواند در جامعه، انقلابي به وجود آورد، مردم را به طرف بدبختي هم سوق مي دهد.
بنابراين حکومت واحد جهاني دو رکن و پايه اساسي دارد:
اوّل: بايد رهبري دانا و مقتدر و دور از خطا داشته باشد.
سپس مردم در اثر آگاهي و توجّه به حقوق و اطّلاع از اينکه حقوقشان ضايع مي شود، قيام کنند و انقلاب را به پيروزي برسانند.
پر واضح است که حرکت و قيام اجتماع بشري آن هم در سطح گسترده اي که تمام جهان را بخواهد فرا گيرد، بدون تنظيم ناظمي و بدون رهبر جامع الشّرائطي امکان پذير نخواهد بود.