بازگشت

ايجاد حکومت جهاني اسلام در ديدگاه امام خميني


نگاهي گذرا به اعلاميه ها و سخنراني ها و موضع گيري هاي حضرت امام (رحمه الله) در طول نهضت و انقلاب اسلامي اين حقيقت را بخوبي روشن مي سازد که امام رسالتي فراتر از مبارزه با رژيم شاه و رهانيدن ايران از چنگال استکبار جهاني و صهيونيسم بين المللي بر دوش داشته است، هدف و آرمان اصلي ايشان ترويج و گسترش نهضت و انقلاب «تا رفع فتنه در جهان» و «ايجاد حکومت جهاني اسلام» بوده است.

نخستين حرکتي که حضرت امام (رحمه الله) در اين راه از خود نشان داد آن بود که خود را در برابر مسلمانان و مستضعفان جهان مسؤول مي دانست و از آغاز نهضت اسلامي، بر آن بود که مبارزه با طاغوت را جهاني سازد و ملت ايران را با ديگر

توده هاي مسلمان بر ضد جهان خواران، به همراهي و همگامي وادارد و زمينه را براي پديد آوردن «اتحاد اسلامي» در راستاي قيام جهاني حضرت مهدي (عج) فراهم کند. از اين رو پس از پيروزي انقلاب اسلامي دکترين صدور انقلاب اسلامي را مطرح نمود. چراکه براي ايشان، صدور انقلاب به منزله ي تکليف و عمل به ارزش هاي والاي اسلام يعني حاکميت اسلام و احکام مترقي آن در سراسر جهان بود:

«ما انقلابمان را به تمام جهان صادر مي کنيم چراکه انقلاب ما اسلامي است و تا بانگ لااله الاالله و محمد رسول الله بر تمام جهان طنين نيفکند مبارزه هست و تا مبارزه در هر کجا جهان عليه مستکبرين هست ما هستيم». [1] .

«بايد تمامي قدرت ها و ابرقدرت ها بدانند که ما تا آخرين نفر و تا آخرين منزل و تا آخرين قطره خون براي اعتلاي کلمه الله ايستاده ايم و بر خلاف ميل تمامي آنان، حکومت نه شرقي و نه غربي را در اکثر کشورهاي جهان پي ريزي خواهيم نمود». [2] .

از همان سال هاي اول پيروزي انقلاب اسلامي همواره اين سؤال مطرح بود که آيا دولت و نظام اسلامي بايد تنها در پي ايجاد رفاه و آسايش براي مردم ايران و سازندگي کشور اسلامي باشد يا در کنار اين هدف، به هدف بزرگ تر انقلاب اسلامي که آزادي همه ي ملل تحت ستم و تشکيل حکومت جهاني اسلام است، نيز بينديشد؟ تفکري که به تدريج بر افکار مسؤولان نظام اسلامي حاکم شد، اين بود که چون ايران به عنوان امّ القراي جهان اسلام مطرح است، پس بايد ابتدا به فکر توسعه و سازندگي در داخل کشور بود و ان شاء الله در آينده که از آباداني و

سازندگي ايران اسلامي فارغ شديم به فرياد ديگر ملل مظلوم هم خواهيم رسيد و براي حاکميت جهاني اسلام هم برنامه ريزي مي کنيم! اما در مقابل تفکر «امّ القري» امام راحل با ژرف انديشي تمام و پشتوانه ي بزرگ باور به انقلاب جهاني حضرت حجّت (عليه السلام)، مسؤولان نظام را از اين که تنها به ايران بينديشند، بر حذر داشته است: [3] .

«مسؤولان ما بايد بدانند که انقلاب ما محدود به ايران نيست، انقلاب مردم ايران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداري حضرت حجّت، اروحنافداه، است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانيان منّت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد. مسائل اقتصادي و مادي اگر لحظه اي مسئوولين را از وظيفه اي که بر عهده دارند منصرف کند خطري بزرگ و خيانتي سهمگين را به دنبال دارد. بايد دولت جمهوري اسلامي تمامي سعي و توان خود را در اداره هر چه بهتر مردم بنمايد، ولي اين بدان معنا نيست که آنهارا از اهداف عظيم انقلاب که ايجاد حکومت جهاني اسلام است منصرف کند.» [4] .

استنباط از اين فرمايش امام راحل (قدس سره) آن است که ايشان جهاني کردن نهضت اسلامي را به منظور حاکميت بخشيدن اسلام در سراسر جهان وکوتاه کردن دست استعمارگران و صهيونيسم درکشورهاي اسلامي و مستضعف حتي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي تعقيب نموده است و هرگز از محقق ساختن انديشه ي جهان شمولي اسلام يعني برقراريحکومت واحد جهاني اسلام و مبارزه ي بي امان خويش عليه قدرت هاي استکباري خسته و ناتوان نشده بلکه با ايمان کامل به راه ادامه داده است. چراکه ايشان معتقد بود انقلاب اسلامي ايران مقدمه اي براي انقلاب

عظيم منجي عالم بشر حضرت مهدي (عج) مي باشد:

«ما با خواست خدا دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشورهاي اسلامي مي شکنيم و با صدور انقلابمان که در حقيقت صدور انقلاب راستين و بيان احکام محمدي (صلي الله عليه وآله) است، به سيطره و سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه مي دهيم و به ياري خدا راه را براي ظهور منجي مصلح کل و امامت مطلق حق امام زمان ـ اروحنافداه ـ هموار مي کنيم.» [5] .

يکي از استراتژي هاي مهمي که حضرت امام (قدس سره) در راستاي تحقق بخشيدن به برقراري حکومت واحد جهاني اسلام، آن را حائز اهميت مي دانست و به همگان گوشزد مي کرد نفي وابستگي به شرق و غرب بود. چراکه اقتدار و عزت مسلمانان ايجاب مي کند تا سردر گرو ولايت طاغوت هاي شرق و غرب ندهند:

«شعار «نه شرقي و نه غربي» ما شعار اصولي انقلاب اسلامي در جهان گرسنگان و مستضعفين بوده و ترسيم کننده سياست واقعي عدم تعهد کشورهاي اسلامي و کشورهايي است که در آينده نزديک و به ياري خدا، اسلام را به عنوان تنها مکتب نجات بخش بشريت مي پذيرند و ذره اي هم از اين سياست عدول نخواهد شد. و کشورهاي اسلامي و مردم مسلمان جهان بايد نه وابسته به غرب و اروپا و آمريکا و نه وابسته به شرق و شوروي باشند. که ان شاء الله به خدا و رسول خدا و امام زمان وابسته اند. و به طور قطع و يقين پشت کردن به اين سياست بين المللي اسلام، پشت کردن به آرمان مکتب اسلام و خيانت به رسول خدا و ائمه هدي است و نهايتاً مرگ کشور و ملت ما و تمامي کشورهاي اسلامي است و کسي گمان نکند که اين شعار، شعار مقطعي است که اين سياست ملاک ابدي

مردم ما و جمهوري اسلامي ما و همه مسلمانان سرتاسر عالم است، چراکه شرط ورود به صراط نعمت حق، برائت و دوري از صراط گمراهان است که در همه سطوح و جوامع اسلامي بايد پياده شود.» [6] .

پس ايجاد حکومت واحد جهاني اسلام، مهم ترين اهداف و آرمان حضرت امام بود که آن را از ابتداي شروع فعاليت هاي مبارزاتي تا زمان پيروزي انقلاب اسلامي و بعد از آن، دنبال مي کرد، بطوري که در دايره ي کوچک حمايت از حقوق مسلمانان و ارائه ي کمک هاي ممکن براي آنان و در دايره ي بزرگ تر حمايت از تمامي مستضعفان و محرومان جهان و ايستادگي در برابر ارکان استکبار و سران فتنه جزء اصول و برنامه هاي ايشان بود.


پاورقي

[1] خميني، [امام] سيد روح الله، صحيفه نور (مجموعه سخنراني ها و پيام هاي حضرت امام خميني (رحمه الله))، (22جلدي)، مرکز مدارک فرهنگي انقلاب اسلامي، ج 11، ص 266.

[2] همان، ج 20، ص 61.

[3] شفيعي سروستاني، ابراهيم، امام خميني و رسالت جهاني انقلاب اسلامي، ماهنامه موعود، ش 8، خرداد و تيرماه 1377 ش، ص ص 8 ـ 4.

[4] خميني، [امام] سيد روح الله، صحيفه نور، ج 21، ص 108.

[5] همان، ج 20، ص 132.

[6] همان، ج 21، ص 114.