بازگشت

انتقاد 03 و پاسخ آن


انتقاد کنندگان مي گويند: «حسن بن علي«عليهما السلام»» در بيماري منجر به مرگ، مادرخود «حديث، ام الحسن» وصي و سرپرست جميع اوقاف و اموال خود قرار داده و اختيار تصرف در آنها را به او واگذار نمود و اين خود، دليل بر اين است که «حسن بن علي» فرزندي نداشته است.

اين انتقاد نيز سست و بي اساس بوده و چيزي نيست که بتوان به آن در انکار نمودن فرزند حسن بن علي، اعتماد و اطمينان کرد، به خاطر اينکه وصيت حسن«عليه السلام» به مادرش، مؤيد اين مطلب است که وي مي خواسته ولادت و وجود فرزند خود را پنهان داشته و از ريختن خونش به دست آنانکه چنين کاري را حلال مي دانسته اند، جلوگيري کند؛ زيرا اگر در وصيت، نامي از فرزند خود مي برد و يا شخصاً به او وصيت مي کرد، بدون ترديد نقض غرض مي شد و مقصود عالي و هدف نهايي که حفظ کردن «مهدي» براي زمان لازم و مناسب بود، به دست نمي آمد، خصوصاً حسن بن علي مجبور گرديد اسامي درباريان مخصوص خليفه؛ مانند:«مولاي واثق»، «مولاي محمد بن مأمون»، «فتح بن عبد ربه» و غير آنان از شهود معروف زمان را در وصيتنامه درج کند تا اينکه وصيت از نظر دولت عباسي، معتبر شده و موجب حساسيت آنان نسبت به فرزندش نشده و سبب کوشش آنان براي پيداکردنش نگردد و ضمناً شيعيان را از تهمت اعتقاد به وجود فرزندي براي خود ونيز از اعتقاد به امامتش برهاند. [1] .

از مطالب گذشته واضح شد که اگر فردي وصيت «حسن بن علي» به مادرش را دليل بر بطلان اعتقاد «اماميه» دانسته و شاهدي بر نبودن فرزندي در پنهان براي «حسن» بداند، چنين فردي را نمي توان داراي فهم و بينش دانست، بلکه فردي خواهد بود که به روش عقلا در تدبير امور مهمه آشنايي نداشته و از سيره عرف و عادت انسانها، در جريان کارهاي سياسي آگاه نبوده است.


پاورقي

[1] احمد بن ابراهيم» مي گويد: در سال 262 با «حکيمه» دختر «امام جواد» خواهر «امام هادي» از پشت پرده سخن گفتم و از او راجع به امام هرزمان پرسيدم، وي همه آنان را نام برد تا اينکه به آخرين امام رسيد و چنين گفت: «دوازدهمين آنان حجة بن الحسن بن علي«عليهم السلام» مي باشد». به وي گفتم: آيا او را شخصاً ديده اي يا اين امر را از طريق خبر دريافت کرده اي؟

گفت: بلکه اين خبري است که «حسن بن علي» به مادرش نوشته است.

گفتم: فرزند «حسن» کجاست؟

گفت: در پنهان به سر مي برد.

گفتم: شيعيان در امور ديني خود بايد به چه کسي رجوع کنند؟

گفت: به مادر حسن بن علي.

گفتم: آيا من به کسي بگروم که به زني وصيت مي کند؟

گفت: «حسن» در اين کار به جدش «حسين بن علي» اقتدا کرده؛ چون «حسين» نيز در ظاهر امر به خواهرش «زينب» وصيت کرد، ولي فرامين و دستوراتي که در ظاهر از زينب صادر مي شد، در حقيقت از «علي بن الحسين» مي رسيد و اين کار، پوششي بود که در زير آن، جان «علي بن الحسين» محفوظ بماند (سفينة البحار، ج 1، ماده حسن. بحار، ج 22، ص 99).