بازگشت

انتقال مرکز خلافت از بغداد به سامرا


شهر «سامرا» [1] يا «سر من راي»، در سال (220 ه‍) توسط «معتصم» عباسي به عنوان پايتخت جديد انتخاب [2] و در سال (221 ه‍/ 837 م) به دستور او ساخته شد [3] در همان سال به اين شهر منتقل و آن را مرکز خلافت خود قرار داد.

در علت بناي اين شهر گفته شده است که، «معتصم» وقتي روي کار آمد به علت اين که مادرش «مارده» از کنيزان ترک بود و نيز کمک ترکان، در روي کار آمدن او مؤ ثر بود، و از همه مهم تر عدم اطمينانش به سپاهيان [4] ، علاقه و گرايش زيادي به ترکان پيدا کرده، به طوري که شروع به خريد و جلب غلامان ترک نمود تا آنجا که 4000 از آنان در «بغداد» جمع شدند. آنها به دستور خليفه لباس هاي فاخر مي پوشيدند و از ديگر سپاهيان ممتاز بودند و اجازه داشتند در خيابان هاي «بغداد» سواره حرکت کنند. [5] .

مردم «بغداد» توسط اين ترک ها مورد آزار و اذيت قرار مي گرفتند؛ چون آنان در بازار و خيابان ها، زنان، کودکان، پيران و کوران را لگدکوب اسب هاي خود مي نمودند و چه بسا بعضي از اوقات، مردم هجوم آورده و بعضي از ترک ها را مي کشتند. [6] مردم «بغداد» که ديگر به ستوه آمده بودند نزد «معتصم» آمده، گفتند: چنانچه سپاه ترک را از ما دور نکني با تو خواهيم جنگيد! «معتصم» با تعجب پرسيد: چگونه مي جنگيد؟ گفتند: با تيرهاي سحرگاهان! پرسيد: مقصودتان چيست؟ جواب دادند نفرينت مي کنيم! [7] يک بار در روز عيد پيرمردي صريحا در اين مورد به خليفه اعتراض کرد. [8] .

«ابن اثير» علت اساسي بناي «سامرا» را عدم اعتماد «معتصم» به سپاهيان خود مي داند و اين وجه را ترجيح مي دهد. او مي نويسد: «در سال (220 ه‍) «معتصم» به محل «سامرا» رفت تا در آنجا شهري بسازد؛ علت اين بود که «معتصم» گفته بود: من از اين سپاهيان مي ترسم. اگر يک بار بشورند تمام غلامان مرا خواهند کشت، من ميل دارم در محلي باشم که مشرف بر آنها باشم و اگر امري واقع شد از راه صحرا و رود بتوانم به آنها برسم و مسلط شوم» [9] .

از اين تاريخ به بعد، مرکزيت خلافت عباسي به مدت 59 سال؛ يعني تا سال (297 ه‍) از «بغداد» به «سامرا» منتقل شد؛ «سامرا» در طول سال هايي که مرکز خلافت بود، رشد زيادي کرد به طوري که به نقل «تاريخ سامرا» طول بناء در اين شهر به بيش از هشت فرسخ مي رسيده است! [10] اما پس از نقل انتقال خلافت عباسي از آنجا به «بغداد» و پس از پايان خلافت «معتصم» (289 ه‍) به سرعت رو به خرابي گذاشت و به خرابه اي شبيه شد و فقط قبر دو امام هادي و عسکري عليهماالسلام و مکان غيبت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) آباد باقي مانده است.

«ياقوت حموي» متوفاي اوائل قرن هفتم هجري خرابه هاي «سامرا» را پس از مشاهده، اين گونه وصف مي کند: «به غير سرداب حضرت مهدي و محله کرخ سامرا که دورتر از آن است، تمامي نقاط آن شهر خرابه اي بيش نيست به گونه اي که بيننده از ديدن آن وحشت مي کند آنهم پس از آن که در هيچ کجاي روي زمين بهتر، زيباتر و بزرگتر از آن وجود نداشت فسبحان من لا يزول و لايحول.» [11] .

«سامرادر اين مدت (220 - 279 ه -) هشت نفر از خلفاي عباسي را پشت سر گذاشته است:

1 - معتصم (218 - 227 ه -).

2 واثق (227 - 232 ه -).

3 - متوکل (232 - 247 ه -).

4 - منتصر (247 - 248 ه -).

5 - مستعين (248 - 252 ه -).

6 - معتز (252 - 255 ه -).

7 - مهتدي (255 - 256 ه -).

8 - معتمد (256 - 279 ه -).

در سال (279 ه -) پس از «معتمد»، «معتضد» به خلافت نشست. در عصر او مرکز خلافت دوباره به «بغداد» منتقل شد و ديگر هرگز به «سامرا» بازنگشت.


پاورقي

[1] در علت ناميده شدن اين شهر به سامرا اقوال متعددي است (ر.ک: تاريخ الاسلام، دکتر حسن ابراهيم حسن، ج 2، ص 381-382)؛ معجم البدان، ج 3، ص 173.

[2] تاريخ الخلفاء، ص 335؛ مروج الذهب، ج 4، ص 54.

[3] الکامل، ج 6، ص 452؛ مروج الذهب، ج 4، ص 55؛ معجم البدان، ج 3، ص 174.

[4] التاريخ العباسي، دکتر ابراهيم ايوب، ص 93؛ في التاريخ العباسي و الفاطمي، دکتر احمد مختار العبادي، ص 117؛ تاريخ عصر الخلافة العباسية، يوسف العش، ص 100.

[5] مروج الذهب، ج 4، ص 53؛ تاريخ الخلفاء، ص 335-336. در نقلي ديگر تعداد آنها هفت هزار نفر آمده. (ر.ک: معجم البدان، ج 3، ص 174، دکتر احمد مختار العبادي). در «في التاريخ العياسي و الفاطمي»، ص 117، نيز مي نويسد: «بلغت عدتهم بضعة عشر الفا». هيجده هزار نفر هم نوشته شده. (ر.ک: العصر العباسي الثاني، ص 10، به نقل از: «النجوم الزاهرء»، ج 2، ص 233). شايان ذکر است که معتصم، اولين خليفه اي نبود که به خريد و جلب ترکان پرداخت، بلکه قبل از مامون نيز همين سياست را داشت. او پس از بازگشت به بغداد اين سياست را پيش گرفت، منتهي در دايره اي کم و محدود. (ر.ک: تاريخ عصر الخلافة العباسية، ص 100 پاورقي، و مطلع العصر العباسي الثاني، ص ‍ 52).

[6] مروج الذهب، ج 4، ص 53؛ الکامل ج 6، ص 452. (ياقوت در معجم البدان، ج 3، ص 174، از قول بعضي از ارباب سير مي نويسد: ترک ها پس از آن که در بغداد رو به فزوني گذاشتند (هفت هزار نفر) به نواميس مردم دست درازي کرده و شروع به فساد کردند و همين باعث نارضايتي مردم شد).

[7] تاريخ الخلفاء، ص 336.

[8] الکامل، ج 6، ص 452.

[9] همان، ص 451.

[10] تاريخ سامرا، ص 56؛ معجم البدان، ج 3، ص 176. (لازم به يادآوري است که اين وسعت، گرچه اغراق آميز به نظر مي آيد، اما به هر حال حکايت از رشد زياد مي کند).

[11] معجم البلدان، ج 3، ص 176؛ تاريخ اسلام، ج 2، ص 382.