بازگشت

وضعيت سياسي، اجتماعي و فکري عصر عباسيان در آستانه غيبت صغري


براي شناخت هر چه بهتر تاريخ سياسي عصر «غيبت صغري» و دست يافتن به تحليلي صحيح و جامع در مورد اين عصر، و پي بردن به علل و زمينه هاي غيبت امام دوازدهم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و در نهايت عمق موضع گيري امام، بررسي وضعيت سياسي - اجتماعي و فکري اين عصر در آستانه غيبت امام، ضروري است.

خلافت «عباسيان» بيش از پنج قرن (132-656 ه‍/ 794-1258 م) به طول انجاميد؛ يعني از سال خلافت «ابوالعباس سفاح» تا زوال آن به دست تاتارها در «بغداد».

مورخان، تاريخ خلافت «عباسيان» را به 4 دوره تقسيم کرده اند: [1] .

عصر عباسيان اول [2] يا دوره نفوذ «فارسان» (132-232 ه‍/ 749-847 م).

عصر عباسيان دوم [3] يا دوره نفوذ «ترکان» (232-334 ه‍/ 846-945 م).

عصر عباسيان سوم، يا دوره «آل بويه» از «فارسان» (334- ه‍/447 945-1055 م).

عصر عباسيان چهارم، يا دوره نفوذ «ترکان سلجوقي» (447-656 ه‍/ 1055-1258 م).

آنچه که در اين فصل مورد نظر ما است، بررسي عصر عباسيان دوم؛ يعني ازابتداي خلافت متوکل (232 ه‍) - عصر نفوذ ترکان - و احيانا کمي قبل از آن؛ از ابتداي ورود ترکان به دستگاه خلافت در عصر خلافت «معتصم» (218 ه‍) و تغيير مرکز خلافت از «بغداد» به سامرا، تا شروع «غيبت صغري» (260 ه‍) است.

اين بررسي در واقع نگرشي است به عصر مرکزيت «سامرا» از سالي که ذکر شد تا کمي به آخر آن عصر. [4] اين دوره مختصات و ويژگي هايي است که بعضي از آن با خصائص دوره هاي سابق خلافت (عصر عباسيان اول) مشترک، ولي از برخي حهات منمايز است. گرچه ممکن است به بعضي از اينها در تاريخ عسکرين عليهماالسلام اشاره شده باشد، ولي همان طور که گفته شد به عنوان يک جمع بندي و رسيدن به ديد کلي، و دست يافتن به تحليلي جامع و صحيح نسبت به عصر غيبت، مروري يک جا و خلاصه به وضعيت سياسي - اجتماعي و فکري «عباسيان» در آستانه آن عصر ضروري است.

براي اين دوره مي توان ويژگي ها و خصائصي را به طور خلاصه برشمرد؛ اين ويژگي ها وضعيت سياسي - اجتماعي و فکري اين عصر را در بر مي گيرد. وضعيت شيعه و پايگاه اجتماعي رهبري آن در دوره را، به لحاظ اهميت آن در فصلي جداگانه (فصل بعدي) بررسي خواهيم کرد.


پاورقي

[1] التاريخ العباسي، دکتر ابراهيم ايوب، ص 26-27. برخي ديگر، عصر عباسيان را به دو دوره عباسيان اول، عباسيان دوم تقسيم مي کنند و عصر دوم را شامل دوره نفوذ ترک ها، آل بويه و سلجوقيان مي دانند. (ر.ک: مطلع العصر العباسي الثاني، دکتر نادية حسني صفر، ص 46-47.

[2] خلفاي اين عصر عبارتند از:

1- سفاح (132-136 ه‍/ 749-753 م).

2- منصور (136-158 ه‍/ 753-775 م).

3- مهدي (158-169 ه‍/ 753-785 م).

4- هادي (169-170 ه‍/ 785-786 م).

5- رشيد (170-193 ه‍/ 786-809 م).

6- امين (193-198 ه‍/ 809-813 م).

7- مامون (198-218 ه‍/ 813-833 م).

8- معتصم (218-227 ه‍/ 833-842 م).

9- واثق (227-232 ه‍/ 842-847 م).

ر.ک: تاريخ الاسلام، دکتر حسن ابراهيم حسن، ج 2، ص 20؛ التاريخ العباسي، دکتر ابراهيم ايوب، ص ‍ 100.

[3] خلفاي اين عصر عبارتند از:

1- متوکل (232-247 ه‍/ 847-861 م).

2- منتصر (247-248 ه‍/ 861-862 م).

3- مستعين (248-252 ه‍/ 862-866 م).

4- معتز (252-255 ه‍/ 866-869 م).

5- مهتدي (255-256 ه‍/ 869-870 م).

6- معتمد (256-279 ه‍/ 870-892 م).

7- معتضد (279-289 ه‍/ 892-902 م).

8- مکتفي (289-295 ه‍/ 902-908 م).

9- مقتدر (295-320 ه‍/ 908-932 م).

10- قاهر (320-322 ه‍/ 932-934 م).

11- راضي (322-329 ه‍/ 934-940 م).

12- متقي (329-333 ه‍/ 940-944 م).

ر.ک: تاريخ الاسلام، ص 2؛ التاريخ العباسي، ص 141.

[4] يعني سال (279 ه‍)، همان سالي که مرکز خلافت از سامرا به بغداد منتقل شد. ما در بررسي خود تا کمي به آخر اين عصر مانده؛ يعني (260 ه‍) که سال غيبت صغراي امام دوازدهم است، خواهيم پرداخت.