بازگشت

سيرت اجتماعي


1 - يملاءها قسطا و عدلا کما ملئت طلما و عدوانا [1] .

زمين را سراسر قسط و عدل مي کند، همانگونه که سراسر ستم و دشمني شده بود.

2 - فيريکم کيف عدل السيرة. [2] .

(عجل الله تعالي فرجه الشريف) به شما نشان خواهد داد که سيرت عادلانه چگونه است.

3 - ويسعهم عدله. [3] .

عدالتش همه را فرا مي گيرد.

4 - اما والله ليدخلن عليهم عدله جوف بيوتهم، کما يدخل الحر والقر. [4] .

به خدا سوگند، مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) عدالت را هم چنان که سرما و گرما وارد خانه ها مي شود، وارد خانه هاي مردمان کند.

5 - و يذهب الزني و شرب اخمر و يذهب الرباء و يقبل الناس علي العبادات و تؤ دي الاءمانات، و تهلک الاشرار و تبقي الاخبار. [5] .

روابط نامشروع، مشروبات الکلي و رباخواري از بين مي رود، مردم به عبادت و اطاعت روي مي آورند، امانت ها را به خوبي رعايت مي کنند، مردمان شرور نابود مي شوند و افراد صالح باقي مي مانند.

6 -...حتي اذا قام القائم المزاملة و ياءتي الرجل الي کيس اخيه فاءخذ حاجته، لايمنعه. [6] .

هنگامي که «قائم» ما قيام کند، دوستي واقعي و صميميت حقيقي پياده مي شود، هر نيازمندي دست مي برد و از جيب برادر ايماني اش به مقدار نياز بر مي دارد و برادرش او را منع نمي کند.

7 - يوسع الطريق الاعظم و يهدم کل مسجد علي الطريق يکسر کل جناح و يسد کل کوة الي الطريق...و يهدم کل جناح و کنيف و ميزاب الي الطريق. [7] .

جاده هاي اصلي را توسعه دهد، هر مسجدي که بر سر راه باشد تخريب مي کند، بالکن ها را مي شکند، پنجره هايي که به کوچه باز شود، مي بندد. بالکن، فاضل آب و ناوداني را که به کوچه ها باشد، از بين مي برد.

8 - ابشرکم بالمهدي...يرضي عنه ساکن السماء و ساکن الارض، يقسم المال صحافا فقال له رجل: و ما صحاحا؟ قال: السوية بين الناس. [8] .

شما را مژده مي دهم به آمدن مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)...ساکنان آسمان و زمين از او راضي هستند. او سرمايه ها را به طور صحيح تقسيم مي کند. مردي از پيامبر صلي الله عليه واله وسلم پرسيد:به طور صحيح يعني چه؟ فرمود: يعني به مساوات ميان مردم تقسيم مي کند.

9 - يسوي بين الناس حتي لاتري محتاجا الي الزکاة. [9] .

مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) اموال را ميان مردم چنان به تساوي تقسيم کند که ديگر نيازمندي يافت نمي شود تا به زکات دهند.


پاورقي

[1] امام صادق عليه السلام، الغيبة، شيخ طوسي، ص 32.

[2] نهج البلاغة، خ 138.

[3] پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله، بحارالانوار، ج 51. ص 75؛ الغيبة، شيخ طوسي، ص 114.

[4] امام صادق عليه السلام، بحارالانوار، ج 52، ص 362.

[5] امام صادق عليه السلام، منتخب الاثر، ص 474.

[6] امام باقر عليه السلام، بحارالانوار، ج 52، ص 372.

[7] امام صادق عليه السلام، شيخ طوسي، ص 273؛ الکافي، ج 3، ص 368.

[8] پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله، بحار الانوار، ج 51،. ص 81؛ منتخب الاثر،ص 147؛ مجمع الزاوئد، ج 7، ص 313.

[9] امام باقر عليه السلام، بحارالانوار، ج 52، ص 390.