بازگشت

فقه و فقاهت شيعه در دوران غيبت کبري


مکتب «شيخ مفيد» توليد يافته دو مکتب فقهي پيش گفته است که جامع امتيازات و کمالات هر دو مکتب بوده و از آغاز «غيبت کبري» تا کنون سير تکاملي خود را طي کرده و روز به روز بارورتر، محکم تر و ريشه دارتر مي گردد. [1] .

پس از «شيخ مفيد» شاگردان برومندش «سيد مرتضي» و سپس ‍ «شيخ طوسي» پايه گذاران «مکتب فقهاي اصولي» بوده اند. «شيخ طوسي» فقه شيعه را وارد مرحله اي جديد نمود، و در تمام زمينه هاي علمي مربوط به فقاهت از نوآوري و ابتکار برخوردار بود، و در تمام زمينه ها آثار علمي بسيار گرانبهائي را براي ما به ارث گذاشت.

«شيخ مفيد»، «سيد مرتضي» و «شيخ طوسي» مرجعيت شيعه را از انزوا درآورده و با تسلط بر فقه و کلام و تفسير و مباني علمي اهل سنت توانستند، کرسي استادي کلام و فقه را در «بغداد» به انحصار خود درآوردند و علماي ساير مذاهب را نيز به شاگردي خود قبول کنند.

البته طولي نکشيد که جريانات فرقه اي و اوضاع سياسي، «شيخ طوسي» را مجبور به مهاجرت نمود و از اين، تاريخ به بعد «نجف اشرف» مرکز فقاهت شيعه شد.

مرجعيت ديني در اين عصر عهده دار اداره علمي و مالي مؤ سسات آموزشي شيعه بوده و بالاترين سطح آموزشي به عهده مرجع وقت بود، و تعيين وکلا و قضات از وظايف مرجعيت به شمار مي رفت. افتاء و جواب دادن به سوالات وارده نيز بر عهده «مرجع» بوده است.

فقه شيعه در عصر حاضر نيز تداوم همان مکتب پويا و متکامل «شيخ مفيد» است و از همان پويائي و شکوفائي و رشد برخوردار است.


پاورقي

[1] براي توضيح بيشتر ر. ک: مقدمه اي بر فقه شيعه، دکتر سيد حسين مدرسي و تاريخ التشريع الاسلامي، دکتر عبدالهادي الفضلي.