بازگشت

رازداري و پنهان کاري


با توجه به حاکميت ظلم و ستم که در طول حيات «سازمان وکالت» ادامه داشت شايسته بود که نمايندگان امام عليه السلام افرادي باشند که قدرت لازم براي حفظ اسرار و ممانعت از افشاي آنها را داشته باشند. اين مساءله آن چنان داراي اهميت بود که اگر کسي سري از اسرار را نزد غيراهلش بازگو مي نمود، از سوي ائمه عليهم السلام مورد نکوهش شديد قرار مي گرفت. به عنوان نمونه، نوع عملکرد «معلي بن خنيس» که به خاطر ترک رازداري، به شهادت رسيد از سوي امام صادق عليه السلام مورد انتقاد قرار مي گرفت. [1] .

در عصر «غيبت صغري»، که پنهان کاري در «سازمان وکالت» با توجه به حساسيت آن دوران در اوج خود بود و سفرا و وکلا در نهان کاري شديد به فعاليت مشغول بودند. دو سفير اول و دوم در قالب روغن فروشي فعاليت مي کردند. «حسين بن روح نوبختي» نيز، به زيرکي در کار و شدت رازداري و پنهان کاري معروف بوده است.

چنان که گاهي براي رعايت جهات امنيتي، پس از دريافت وجوه شرعي، قبض و رسيدي تحويل نمي داد، و يا در يک مورد، دربان خود را به خاطر شماتت و بدگوئي نسبت به معاويه، اخراج نمود. [2] .

افزون بر آنچه گذشت، ديگر صفات لازم در وکلاي ائمه عليهم السلام از اين قرارند:

زيرکي، کارداني، نظم در امور، امانتداري، دوري از دلبستگي به دنيا و غرور و تکروي، دوري از حسادت، شهرت طلبي، خيانت، غلو، جهل، تعصب باطل و گرايش به باطل و ظلم، زهد مضاعف، احترام به خاندان پيامبر صلي الله عليه و آله، شناخت امام عليه السلام، حفظ تشکيلات سازمان وکالت، هجرت به وقت لزوم، علم به کتاب خدا و سنت و حقوق ائمه عليهم السلام، و قدرت اعجاز و کرامت به وقت لزوم.


پاورقي

[1] الغيبة، شيخ طوسي، ص 226.

[2] امام صادق عليه السلام، معلي بن خنيس را به خاطر افشاي بعضي از اسرار، که منجر به قتلش ‍ نيز شد، مورد نکوهش قرار داده و فرمود: «خداوند معلي را بيامرزد، من انتظار اين را داشتم؛ چرا که او سر ما را فاش نمود و...، هرکس اين اسرار ما را نزد غيراهلش فاش کند مبتلا به سلاح يا طناب دار مي شود.» (بحارالانوار، ج 75، ص 85).