بازگشت

نصب وکلا براي نواحي شيعه نشين در عصر غيبت صغري


در عصر «غيبت صغري»، علاوه بر سفرا و «نواب اربعه»، که به عنوان وکلاي خاص حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) مطرح مي باشند، وکلاي متعددي در نقاط مختلف شيعه نشين عالم اسلامي پراکنده بودند. کساني که ماءمور بودند وظيفه وکالت را همانند وکلاي پيشين ائمه عليهم السلام انجام دهند و نهايتا براي کسب تکليف به نزد وکلاي خاص يا «نواب اربعه» مراجعه نمايند. همان گونه که ذکر شد اين وکلا در نقاط مختلف عالم اسلامي، و حتي طبق بعضي قرائن، در «بغداد»؛ يعني محل اقامت «نواب اربعه»، مشغول فعاليت بودند. طبيعي است که در عصر «غيبت صغري» با توجه به غيبت امام (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و از سويي بيشتر شدن تعداد شيعيان و مناطق شيعه نشين، لازم بود وکلا و نمايندگان «سازمان وکالت» به عنوان دستياران نواب خاص ‍ حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) وظيفه ارتباط شيعيان با «بغداد» را به عهده گيرند. قرائن موجود دال بر کثرت اين وکلا است. با اين که قطعا تعداد اين وکلا در مناطق شيعه نشين زياد بوده، ولي متاءسفانه اسامي آنان به طور کامل در منابع رجالي و روايي و تاريخي ما ضبط نشده است. «شيخ طوسي» در کتاب «الغيبة» درباره وکلاي عام عصر «غيبت صغري» چنين تعبير فرموده است:

و قد کان في زمان السفراء المحمودين اءقوام ثقات ترد عليهم التوقيعات من قبل المنصوبين للسفارة من الاصل. [1] سپس به ذکر نام تنها چند تن از آنان اکتفا نموده، با اين که در عبارت فوق تعبير اءقوام به کار برده است که نشانه فراواني اين وکلا است.

به هر حال، با توجه به اين که وجود اين وکلا در اين عصر نيز، همچون اعصار پيشين، براي پيشبرد اهداف «سازمان وکالت» ضروري بوده، امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) اقدام به تعيين و نصب آنان مي نموده است. قرائن موجود حاکي از آن است که خود امام (عجل الله تعالي فرجه الشريف) راءسا اقدام به اين کار مي کرده است؛ شاهد بر اين سخن، نصب «محمد بن ابراهيم بن مهزيار اهوازي» توسط حضرت حجت (عجل الله تعالي فرجه الشريف) به عنوان وکالت در ناحيه «اهواز» به جاي پدرش است. در اين انتصاب، حضرت طي پيامي به او فرمود: قد اءقمناک مقام اءبيک؛ [2] يعني تو را به عنوان وکالت به جاي پدرت نصب نموديم.

همان گونه که گذشت، اسامي اين وکلا به طور کامل در منابع ما وجود ندارد، ولي با جستجويي که در منابع رجالي صورت گرفت نام تعدادي از آنان به دست آمد که همراه با شرح اجمالي از شخصيت آنان در پي مي آيد:


پاورقي

[1] الغيبة، شيخ طوسي، ص 257.

[2] تنقيح المقال، ج، ش 218.