بازگشت

اعتقاد به استمرار امامت امام حسن عسکري


پيروان اين عقيده نيز به 2 گروه منشعب شدند:

1 - گروهي گفتند: حسن بن علي عليه السلام زنده است و مهدي، منتظر و قائم است؛ چون که او هيچ فرزندي ندارد، امام غايب و زنده است، چرا که زمين نبايد از حجت باشد.

اين گروه معتقد بودند: اگر امام در هنگام مردن فرزندي نداشته باشد، او «مهدي قائم» است و روا است که بر زنده بودن او درنگ نمود، و شيعيان او ناچارند چشم به راه وي باشند تا باز گردد؛ زيرا امام بي فرزند و بدون جانشين را مرده نتوان پنداشت و بايد گفت: او غايب شده است.

2 - گروه دوم بر اين باور شدند که حسن بن علي، امام عسکري عليه السلام رحلت نمود، سپس زنده شد و زندگي خويش را از سر گرفت، او مهدي و قائم است؛ زيرا بنا به روايتي، «قائم» کسي است که پس از مرگ برخيزد و قيام کند و فرزندي از او نمانده باشد. اگر او فرزندي داشت به ناچار مرگ او درست است و بازگشتي براي وي نيست، و امامت از او به فرزندش ‍ منتقل مي شود. حسن بن علي عليه السلام درگذشت و در مردن او گفت و گويي نيست، و از آنجا که براي او فرزندي نبود و جانشيني نداشت و کسي را به جاي خود برنگزيد. او پس از مرگ، زندگي را از سر گرفت و اکنون از ديده ها پنهان است و سرانجام آشکار خواهد شد و جهان پر از عدل و داد خواهد نمود.

فرق بين اين گروه با گروه قبلي در اين است که، اين گروه مي گفتند: او مرده و سپس زنده شده است و در پس پرده غيبت قرار گرفته است، در حاليکه گروه قبلي مي گفتند: آن حضرت بدون اين که رحلت نمايد، از ديده ها پنهان شده است.