بازگشت

ادعاي امامت و جانشيني


«جعفر» به وزير عباسي «عبيدالله بن خاقان» گفت: مقام برادرم را به من بدهيد، من سالانه مبلغ 000 /20 دينار بابت آن به شما مي پردازم.

وزير در پاسخ به اين خواسته «جعفر» گفت: «اي احمق! سلطان براي کساني که گمان مي کنند پدر و برادر تو امام بودند شمشيرش را آماده کرده است، با اين وجود موفق نشده است آنان را از اين عقيده منصرف نمايد، اگر تو نزد شيعيان از همان مقام پدر و برادرت بهره مندي نيازي به تاءييد سلطان و يا غير سلطان نداري و اگر آن مقام را نداري سلطان نمي تواند اين مقام را به تو بدهد.»

سپس وزير، او را مورد اهانت قرار داد و ديگر اجازه نداد که «جعفر» به نزدش برود. او پس از نااميدي از وزير، به نزد سلطان رفت و اين خواسته را با او در ميان گذاشت و مانند همان پاسخ را از خليفه عباسي نيز دريافت نمود. [1] .

با توجه به همين ادعاي دروغين است که «جعفر» پسر امام هادي عليه السلام در تاريخ «جعفر کذاب» معروف شده است.


پاورقي

[1] همان، ج 2، ص 379؛ سيرة الائمة الاثني عشر، ج 2، ص 534 - 535؛ الکافي، کليني، ج 1، ص ‍ 505.