بازگشت

تدوين کتب روايي


در قرن اول به دستور خليفه دوم، «عمر»، نويسندگي و تدوين کتاب درباره تاريخ و حديث اسلامي ممنوع شده بود. [1] .

در تمامي قرن اول اين سياست ادامه داشت. در آغاز قرن دوم، «عمربن عبدالعزيز» خليفه اموي اين قانون را لغو نمود و به حاکم مدينه، «ابوبکر بن حزم» نامه اي نوشت مبني بر اين که، علما براي ثبت و ضبط احاديث و حوادث تاريخ اسلام بکوشند و آنها را بنويسند. [2] .

در نيمه اول قرن دوم اين سياست جديد رواج پيدا نکرد، در عصر اول عباسيان به ويژه در زمان «مامون»، نهضت نويسندگي و تدوين کتب رواج يافت و کتابهاي فراواني در اين دوره نوشته شد.

در دوره غيبت صغري اين کار ادامه پيدا کرد و کتاب هاي بيشتري نوشته شد.

4 کتاب از 6 کتاب مهم اهل سنت معروف به «صحاح سته» در اين عصر نوشته شد که عبارتند از:

1 - «سنن ابن ماجه»

توسط «محمد بن يزيد ابن ماجه قزويني» (207 - 273 يا 275 ه -).

2 - «سنن ابي داود»

توسط «ابو داود، سليمان بن اشعث سجستاني»، متوفاي (275 ه -).

3 - «الجامع الصحيح»

، معروف به «سنن ترمزي»، «توسط محمد بن عيسي بن سوره ترمزي» (209 - 297).

4 - «سنن نسايي»،

توسط «احمد بن شعيب نسايي» (214 - يا 215 - 303 ه -).

افزون بر اين کتاب ها ده ها، بلکه صدها کتاب پرارزش در همين دوره تدوين شد که از آن جمله مي توان کتاب هاي زير را نام برد:

«فتوح البلدان» و «انساب الاشراف»، توسط «بلاذري»، متوفاي (289 ه -).

«اخبار الطوال» توسط، «احمد بن واضح يعقوبي»، متوفاي (284 ه -).

«تاريخ طبري» و «تفسير طبري» توسط، «ابن جرير طبري»، متوفاي (329 ه -).

«بصائر الدرجات» توسط «محمد بن حسن بن صفار»، متوفاي (290 ه -).

«المحاسن» توسط «ابوعبدالله، احمد بن محمد خالد برقي»، متوفاي (274 - 280 ه -).


پاورقي

[1] اضواء علي السنة المحمديه، محمود ابوريه، ص 43.

[2] صحيح بخاري، به شرح کرماني، ج 2، ص 6؛ سيره پيشوايان، مهدي پيشوايي، ص 326.