بازگشت

ظهور دولت هاي مستقل و خودمختار


به دليل وجود ضعف هاي روزافزون خلافت عباسيان، واليان و فرمانروايان مناطق و نواحي، از اين ضعفها سوء استفاده مي نمودند و اعلان استقلال و يا خودمختاري مي کردند، در برخي از موارد نيز بر اثر قيامهاي مردمي، حاکم و فرمانرواي عباسي را عزل و اخراج مي کردند و يا مي کشتند و دولت انقلابي مستقل از مرکز خلافت تشکيل مي دادند.

حرکتهاي استقلال طلبانه که در عصر قبل از «غيبت صغري» شروع شده بود در اين عصر شدت يافت. و دولت هاي مستقلي را در پي داشت.

قبل از دوره غيبت صغري، دولت هايي که برقرار بود، از اين قرار است:

1 - دولت مستقل «طولونيه» که توسط «احمد بن طولون» در «مصر» و «شام» در سال (224 ه -) تشکيل شده بود. حکومت مذکور، تا سال (270 ه -) ادامه داشت. [1] .

2 - دولت مستقل و انقلابي «اغالبه» يا «آل اغلب» که در سال (184 ه -) در «تونس» و نواحي اطراف آن، توسط «ابراهيم بن اغلب بن سالم» تشکيل شده بود، تا سال (296 ه -) ادامه يافت. [2] .

3 - دولت مستقل و انقلابي «ادريسيان» در «مراکش»، توسط «ادريس حسني» در سال (221 ه -) تشکيل شده بود، تا سال (312 ه -) برقرار ماند. [3] .

4 - دولت مستقل «امويان» که از سال (138 ه -) در «قرطبه» [4] تشکيل شده بود همچنان پابرجا بود، و تا سال (422 ه -) دوام يافت. [5] .

افزون بر دولت هاي مستقلي که از دوره قبل پابرجا مانده بود، در اين دوره نيز دولتهاي مستقل ديگري بر آنان افزوده شد و بيش از پيش حکومت مرکزي و خلافت عباسي را در تنگنا قرار داد.

دولتهايي که بر حکومتهاي مستقل پيشين افزوده شدند، بدين قرار است:

5 - دولت مستقل «صفاريان» که توسط «يعقوب بن ليث صفاري» در «خراسان» و شرق ايران تشکيل شد. «يعقوب بن ليث صفاري» که در سال (254 ه -) از سوي حاکمان «بغداد» به ولايت «خراسان بزرگ» منصوب شده بود، در آغاز، حرکت استقلال گرايانه خود را آشکار نکرد. همانگونه که در فصل سوم گذشت، او نسبت به خلفاي عباسي اظهار دوستي و وفاداري مي نمود و تنها در هنگام مرگش در سال (265 ه -) آن را اظهار نمود. بعد از او برادرش «عمروليث» ادعاي برادر را دنبال کرد و حکومت مستقل «صفاريان» را رهبري نمود که اين حرکت استقلال گرايانه، تا سال (290 ه -) ادامه داشت. [6] .

6 - دولت مستقل «سامانيان» در «ماوراءالنهر»، «خراسان» و بخشي از «ايران مرکزي» توسط «سامان خدات» و پسرانش تشکيل شد. آنها توانستند از سال (261 ه -) تا سال (389 ه -) در مناطق يادشده، دولت مستقل برقرار کنند. [7] .

7 - دولت «فاطمي» در «مصر» و «بلاد مغرب» توسط «عبيدالله مهدي» در سال (296 ه -) تشکيل شد و تا سال (567 ه -) پابرجا ماند. [8] .

8 - دولت خودمختار و مستقل «آل حمدان» يا «حمدانيان» در «موصل» و «حلب» توسط «ناصرالدوله حمداني» در سال (319 ه -) تشکيل شد و تا سال (394 ه -) ادامه يافت. [9] .

9 - دولت انقلابي «آل بويه»، در «طبرستان»، «ري»، «همدان»، «اصفهان»، «نواحي اطراف ايران جنوبي» و قسمتي از «عراق» کنوني، توسط سه فرزند «بويه» به نامهاي «علي»، «حسن» و «احمد» در سال (320) تشکيل شد و تا سال (338 ه -) دوام داشت. [10] .

10 - دولت «اخشيديه» که توسط «محمد بن طعج الاخشيد» در مناطق «مصر» و «شام» در سال (323 ه -) تشکيل شد و تا سال (334 ه -) پابرجا ماند. [11] .


پاورقي

[1] تاريخ الاسلام، دکتر حسن ابراهيم حسن، ج 3، ص 126.

[2] همان، ص 157.

[3] همان، ص 162 به بعد.

[4] يکي از شهرهاي قديمي اسپانياست که در دوره حکومت امويان بر اندلس، اين شهر مرکز حکومت آنان بود.

[5] تاريخ الاسلام، دکتر حسن ابراهيم حسن، ج 3، ص 170.

[6] همان، ص 65.

[7] همان، ص 73.

[8] همان، ص 146 به بعد.

[9] همان، ص 115 به بعد؛ درباره حکومت حمدانيان ر. ک: دايرة المعارف بزرگ اسلامي، ج 1، ص ‍ 692 - 688.

[10] تاريخ الاسلام دکتر حسن ابراهيم حسن، ج 3، ص 103 به بعد.

[11] همان، ص 135 به بعد.