بازگشت

وکيل ارشد يا سر وکيل


در «سازمان وکالت»، مناطق مختلف، تقسيم بندي خاصي مي شدند و در نهايت براي هر يک از اين مناطق وسيع، يک «وکيل ارشد» نصب مي شد که وظيفه نظارت بر کار وکلاي اعزامي به مناطق تحت قلمرو را به عهده داشت، وکلاي جزء نيز، مامور و موظف به مراجعه نزد «سر وکيل» ها بودند. بنا به گفته دکتر «جاسم حسين» - مطابق شواهد تاريخي - وکلا، شيعيان را بر مبناي نواحي گوناگون به 4 گروه تقسيم کردند:

نخستين ناحيه «بغداد»، «مدائن»، «قرائن سواد» و «کوفه» را شامل مي شد. ناحيه دوم شامل «بصره» و «اهواز» بود. ناحيه سوم «قم»، «همدان» و «ساير مناطق جبال» را در برمي گرفت؛ و بالاخره ناحيه چهارم «حجاز»، «يمن» و «مصر» بود. هر ناحيه، به يک وکيل مستقل واگذار مي شد که کارگزاران محلي زير نظر او منصوب مي شدند. [1] به عنوان مثال: «ابومحمد، حسن بن هارون» و پدرش ‍ «هارون بن عمران» به عنوان «سر وکيل» ناحيه «همدان» در عصر «غيبت صغري» و قبل از آن مطرح بوده اند. «عبدالرحمن بن الحجاج» وکيل ارشد «عراق» در عصر امام صادق و امام کاظم عليهم السلام «علي بن الحسين بن عبد ربه» وکيل ارشد «عراق» در عصر امام هادي عليه السلام بودند. [2] .

«ابوالحسين اسدي رازي» در عصر «غيبت صغري»، کار نظارت بر فعاليت وکلاي نواحي شرقي ايران را بر عهده داشت. «حاجز بن يزيد وشاء» نيز در «بغداد» تحت نظارت سفير اول و دوم قرار داشت و خود نيز ناظر بر کار برخي از وکلاي «ايران» بود. [3] .


پاورقي

[1] درباره تعيين وکالي نواحي، به عنوان نمونه به نصب ابوعلي بن راشد به جاي علي بن حسين بن عبدربه توسط امام هادي عليه السلام، ر. ک: رجال، کشي، ص 513، ح 991، و درباره بررسي عملکرد وکلا، به جريان حسابرسي از يکي از وکلاي خائن توسط امام صادق عليه السلام (وسائل الشيعة، ج 13، ص 291)، و در مورد معرفي شخصيت وکلا به شيعيان، و معرفي عثمان بن سعيد عمري به گروهي از شيعيان يمن توسط امام عسکري عليه السلام (بحارالانوار، ج 51، ص 345)، و در مورد عزل وکلاي خائن، جريان لعن و عزل «فارس بن حاتم قزويني» توسط امام هادي عليه السلام و دستور کشتن وي توسط آن حضرت (رجال، کشي، ص 522، ح 1033 تا ح 1011)، در مورد معرفي جريانات دروغين وکالت و بابيت به نامه امام هادي عليه السلام، به يکي از شيعيان، و اعلام بي زاري از محمد بن نصير نميري و حسن بن محمد بن باباي قمي (رجال، کشي، ص 520، ح 999)، و در مورد تعيين وظايف، به نامه امام عسکري عليه السلام - مبني بر نصب ابراهيم بن عبده و تعيين وظايف او - توجه شود (رجال، کشي، ص 509، ح 982).

[2] تاريخ سياسي غيبت امام دوازدهم عليه السلام، ص 137.

[3] در اين موارد به تنقيح المقال، ج 2، رقم 9607، و ج 1، رقم 1286؛ رجال نجاشي، ص 243؛ و رجال، کشي، ص 513، ح 991 و ص 549، ح 1038، مراجعه شود.