بازگشت

کاهش ارتباط مستقيم با شيعه


از ديگر اقداماتي که دو امام هادي و عسکري عليهماالسلام براي آماده سازي زمينه غيبت حضرت مهدي عليه السلام انجام دادند پرده گام به گام از شيعيان بود. اين واقعيت با توجه به کلامي که «مسعودي»، در «اثبات الوصيه» آورده است به خوبي روشن مي شود، او مي گويد:

«امام هادي عليه السلام از بسياري از مواليان خود، به جز معدودي از خواص، دوري مي گزيد، و زماني که امر امامت به امام حسن عسکري عليه السلام منتهي شد، آن حضرت از پس پرده با خواص و غير آنان سخن مي گفت، مگر در اوقاتي که به قصد خانه سلطان سوار بر مرکب مي شد.» [1] .

گرچه کلام «مسعودي»، به خصوص در مورد امام عسکري عليه السلام، خالي از مبالغه نيست، ولي در مجموع، اثبات کننده مدعاي ما است. نزديکي عصر آن دو امام، به عصر غيبت نيز مي تواند مؤ يد صحت اين مدعا باشد؛ چرا که احتجاب و غيبت ناگهاني امام معصوم عليه السلام مي توانست وضع دشوار و غير قابل تحملي را براي شيعه پديد آورد.

به هر حال اين دو امام بزرگوار، هم به لحاظ آن که در پادگان نظامي «سامرا» تحت کنترل حکام عباسي بودند و هم به لحاظ آن که در عصري نزديک به عصر غيبت مي زيستند، غالبا نسبت به شيعه پنهان بودند، و غالب امور و ارتباط آنان با شيعيان از طريق مکاتبات، توقعات و وکلا بود و به دليل همين مکاتبات فراوان بود که به عنوان مثال: «احمد بن اسحاق قمي» از امام عسکري عليه السلام طلب دست خطي مي کند تا بدان وسيله، خط حضرت را از غير آن باز شناسد. [2] .

و از اين رو جماعت شيعيان، ديدن آن حضرت و ملاقات با او را در مسير رفت و آمد - هفتگي آن بزرگوار به منزل خليفه - مغتنم شمرده، در راه مي نشستند و منتظر آن حضرت مي ماندند. از جمله نمونه هاي اين مطلب، ملاقات شخصي است که در دل، شبهه «ثنويت» داشته و امام عليه السلام هنگام بازگشت از منزل خليفه، با انگشت سبابه اشاره مي کند که: اءحد اءحد! [3] .

و شخص ديگري که در مسير امام عليه السلام به منزل خليفه نشسته و قصد مي کند تا با صداي بلند مردم را به امامت آن حضرت فرا خواند، اما حضرت با اشاره انگشت بر دهان مبارک، او را از اين کار باز مي دارد! [4] .


پاورقي

[1] اثبات الوصية، ص 262؛ تاريخ الغيبة الصغري، ص 222.

[2] الکافي، ج 1، ص 513، ح 27؛ مناقب، ابن شهر آشوب، ج 4، ص 33-34؛ تاريخ الغيبة الصغري، ص 224.

[3] تاريخ الغيبة الصغري، ص 224.

[4] اثبات الوصية، ص 243.